از سیاست‌های ظل‌الـله جمجاه!: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (از سیاست‌های ظل‌الله جمجاه! را به از سیاست‌های ظل‌الـله جمجاه! منتقل کرد: انتقال به عنوان دقیق: الله=> الـله.)
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[Image:24-150.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۰]]
 
[[Image:24-150.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۰]]
 
[[Image:24-151.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۱|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۱]]
 
[[Image:24-151.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۱|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۱]]
 +
شبی از رمضان سنه ۱۲۸۱ ناصرالدین شاه در مجمع اکابر خلوتیان فرمود که البته می‌دانید دولت روس از دیرگاهی قصد تصرفات به‌سواحل شرقی دریای خزر کرده، در ایام محمدشاه و وزارت حاج‌میرزاآقاسی برای کشتی‌های خود عاشوراده را که جزیره کوچکی در ساحل مازندران و استرآباد است خواهش کرد و برد و چندیست قلعه چکشلر را در اراضی ترکمان‌نشین بنا نموده، با یک دسته قشون تشکیل حکومتی در آن نقطه نموده است و این روش روس مورث تصرفات بلامعارض در آن نواحی است چگونه می‌توانیم مطمئن باشیـم که به‌حقوق و حدود ایران از دولت مشارالیها تجاوزات کیف ماشاء نشود؟ همه گفتند مسأله خیلی مهم و محل ملاحظه است نه کسی به‌این نکته ملتفت بوده است و نه چاره این کار در افکار ناقصه ماها می‌گنجد. شاه برای تفهیم مطلب و تعظیم و اهمیت کار به‌تحقیقات جغرافیائی و تاریخی شروع فرمود برای قومی بی‌اطلاع و بی‌خبر که نه تاریخ ولادت خود را می‌دانستند و نه نقشهٔ خانه خودشان را می‌شناختند مبلغی بیانات علمیه و بلتبکه کرد و لاجرم به‌صورت تحیر و درماندگی دمی سکوت نمود و با یک قهقهه خنده شاهانه گفت چه می‌گوئید در شخصی که به‌تدبیر صائب و اندیشه دوربین بی‌زحمت جنگ و جدال تلف نفوس و صرف فلوس این مشکل را حل و مهم را فیصل کرده باشد؟
  
{{در حال ویرایش}}
+
متملقین حضور که این فن را به‌کمال و نبض شاه را در دست داشتند بسجده افتادند که البته فکر و تدبیر قبله عالم کار را به‌وفق مراد ساخته است و اگرهم هنوز اقدامی نفرموده باشند جز عقل و عزم شاهنشاهی کی می‌تواند این گونه مشکلات را آسان و چنین درد را درمان کند؟ شاه فرمود آری جز من نه کسی ملتفت غایله بود و نه خطرات آتیه را می‌دید، بی‌آن که وزیر امور خارجه را اطلاع دهم دستخطی توسط یحیٰ خان به‌سفارت روس فرستادم و این قراردادی است که وزیرمختار با اجازهٔ دولت خود امضاء کرده است، رود اترک را حد بین الدولتین معین کرده‌ایم. متملقین در عالم بی‌خبر، متفقاً موفقیت شاه را به‌این قرار داد تهنیت گفتند، یحیٰ خان را هم به‌این خدمت بزرگ تحسین و آفرین خواندند و این دوم بازی پلتیـکی شاهانه بود که بی‌منّت راه روس را به‌ماوراء خزر باز و رسماً ملک و رعیّت آن قسمت ایران را به‌‌تصرفات روس نامزد کرد، یا اینکه در تعیین حدود بلوچستان و هم‌چنین تحدید نواحی سیستان به‌استبداد شاهانه حکمیت دولت انگلیس را قبول و مبلغی از حقوق ایران برحسب نقشهٔ ژنرال گلداسمیت مأمور دولت مشارالیها از دست رفته بود. متملقین، شاه را مطمئن کرده بودند که رشته فکر و تدبیر همایونی به‌الهامات غیبیه پیوسته است و حق داشتند چنین بگویند که اطراف شاه از مردمی ساخته بود که باید پادشاه مشعل جهان افروز و عقل جهان‌نما باشد.
 
 
شبی از رمضان شنه '''۱۲۸۱''' ناصرالدین شاه در مجمع اکابر خلوتیان فرمود که البته می‌دانید دولت روس از دیرگاهی قصد تصرفات به‌سواحل شرقی دریای خزر کرده، در ایام محمدشاه و وزارت حاج‌میرزاآقاسی برای کشتی‌های خود عاشوراده را که جزیره کوچکی در ساحل مازندران و استرآباد است خواهش کرد و برد و چندیست قلعه چکشلر را در اراضی ترکمان‌نشین بنا نموده، با یک دسته قشون تشکیل حکومتی در آن نقطه نموده است و این روش روس مورث تصرفات بلامعارض در آن نواحی است چگونه می‌توانیم مطمئن باشیـم که به‌حقوق و حدود ایران از دولت مشارالیها تجاوزات کیف ماشاء نشود؟ همه گفتند مسأله‌خیلی مهم و محل ملاحظه است نه کسی به‌این نکته ملتفت بوده است و نه چاره این کار در افکار ناقصه ماها می‌گنجد. شاه برای تفهیم مطلب و تعظیم و اهمیت کار به‌تحقیقات جغرافیائی و تاریخی شروع فرمود برای قومی بی‌اطلاع و بی‌خبر که نه تاریخ ولادت خود را می‌دانستند و نه نقشهٔ خانه خودشان را می‌شناختند مبلغی بیانات علمیه و بلتبکه کرد و لاجرم به‌صورت تحیر و درماندگی دمی سکوت نمود و با یک قهقهه خنده شاهانه گفت چه می‌گوئید در شخصی که به‌تدبیر صائب و اندیشه دوربین بی‌زحمت جنگ و جدال تلف نفوس و صرف فلوس این مشکل را حل و مهم را فیصل کرده باشد؟
 
 
 
متملقین حضور که این فن را به‌کمال و نبض شاه را در دست داشتند بسجده افتادند که البته فکر و تدبیر قبله عالم کار را به‌وفق مراد ساخته است و اگرهم هنوز اقدامی نفرموده باشند جز عقل و عزم شاهنشاهی کی می‌تواند این گونه مشکلات را آسان و چنین درد را درمان کند؟ شاه فرمود آری جز من نه کسی ملتفت غایله بود و نه خطرات آتیه را می‌دید، بی‌آن که وزیر امور خارجه را اطلاع دهم دستخطی توسط یحیٰ خان به‌سفارت روس فرستادم و این قراردادی است که وزیرمختار با اجازهٔ دولت خود امضاء کرده است، روداترک را حد بین الدولتین معین کرده‌ایم. متملقین در عالم بی‌خبر، متفقاً موفقیت شاه را به‌این قرار داد تهنیت گفتند، یحیٰ خان را هم به‌این خدمت بزرگ تحسین و آفرین خواندند و این دوم بازی '''پلتیـکی''' شاهانه بود که بی‌منّت راه رس را به‌ماوراء خزر بازو رسماً ملک و رعیّت آن قسمت ایران را به تصرفات روس نامزد کرد، یا اینکه درتعیین حدود بلوچستان و هم‌چنین تحدید نواحی سیستان به‌استبداد شاهانه حکمیت دولت انگلیس را قبول و مبلغی از حقوق ایران برحسب نقشهٔ ژنرال گلداسمیت مأمور دولت مشارالیها از دست رفته بود. متملقین، شاه را مطمئن کرده بودند که رشته فکر و تدبیر همایونی به‌الهامات غیبیه پیوسته است و حق داشتند چنین بگویند که اطراف شاه از مردمی ساخته بود که باید پادشاه مشعل جهان افروز و عقل جهان‌نما باشد.
 
  
 
{{چپ‌چین}}
 
{{چپ‌چین}}
 
'''از خاطرات سیاسی امین‌الدوله'''
 
'''از خاطرات سیاسی امین‌الدوله'''
 +
  
 
به‌انتخاب
 
به‌انتخاب
 +
 
'''حسن رباطی'''
 
'''حسن رباطی'''
 
{{پایان چپ‌چین}}
 
{{پایان چپ‌چین}}
 +
 +
 +
{{لایک}}
  
 
[[رده:کتاب جمعه ۲۴]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۲۴]]
 +
[[رده:پرسه در متون]]
 +
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]
 +
[[رده:کتاب جمعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۴۳

کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۵۱

شبی از رمضان سنه ۱۲۸۱ ناصرالدین شاه در مجمع اکابر خلوتیان فرمود که البته می‌دانید دولت روس از دیرگاهی قصد تصرفات به‌سواحل شرقی دریای خزر کرده، در ایام محمدشاه و وزارت حاج‌میرزاآقاسی برای کشتی‌های خود عاشوراده را که جزیره کوچکی در ساحل مازندران و استرآباد است خواهش کرد و برد و چندیست قلعه چکشلر را در اراضی ترکمان‌نشین بنا نموده، با یک دسته قشون تشکیل حکومتی در آن نقطه نموده است و این روش روس مورث تصرفات بلامعارض در آن نواحی است چگونه می‌توانیم مطمئن باشیـم که به‌حقوق و حدود ایران از دولت مشارالیها تجاوزات کیف ماشاء نشود؟ همه گفتند مسأله خیلی مهم و محل ملاحظه است نه کسی به‌این نکته ملتفت بوده است و نه چاره این کار در افکار ناقصه ماها می‌گنجد. شاه برای تفهیم مطلب و تعظیم و اهمیت کار به‌تحقیقات جغرافیائی و تاریخی شروع فرمود برای قومی بی‌اطلاع و بی‌خبر که نه تاریخ ولادت خود را می‌دانستند و نه نقشهٔ خانه خودشان را می‌شناختند مبلغی بیانات علمیه و بلتبکه کرد و لاجرم به‌صورت تحیر و درماندگی دمی سکوت نمود و با یک قهقهه خنده شاهانه گفت چه می‌گوئید در شخصی که به‌تدبیر صائب و اندیشه دوربین بی‌زحمت جنگ و جدال تلف نفوس و صرف فلوس این مشکل را حل و مهم را فیصل کرده باشد؟

متملقین حضور که این فن را به‌کمال و نبض شاه را در دست داشتند بسجده افتادند که البته فکر و تدبیر قبله عالم کار را به‌وفق مراد ساخته است و اگرهم هنوز اقدامی نفرموده باشند جز عقل و عزم شاهنشاهی کی می‌تواند این گونه مشکلات را آسان و چنین درد را درمان کند؟ شاه فرمود آری جز من نه کسی ملتفت غایله بود و نه خطرات آتیه را می‌دید، بی‌آن که وزیر امور خارجه را اطلاع دهم دستخطی توسط یحیٰ خان به‌سفارت روس فرستادم و این قراردادی است که وزیرمختار با اجازهٔ دولت خود امضاء کرده است، رود اترک را حد بین الدولتین معین کرده‌ایم. متملقین در عالم بی‌خبر، متفقاً موفقیت شاه را به‌این قرار داد تهنیت گفتند، یحیٰ خان را هم به‌این خدمت بزرگ تحسین و آفرین خواندند و این دوم بازی پلتیـکی شاهانه بود که بی‌منّت راه روس را به‌ماوراء خزر باز و رسماً ملک و رعیّت آن قسمت ایران را به‌‌تصرفات روس نامزد کرد، یا اینکه در تعیین حدود بلوچستان و هم‌چنین تحدید نواحی سیستان به‌استبداد شاهانه حکمیت دولت انگلیس را قبول و مبلغی از حقوق ایران برحسب نقشهٔ ژنرال گلداسمیت مأمور دولت مشارالیها از دست رفته بود. متملقین، شاه را مطمئن کرده بودند که رشته فکر و تدبیر همایونی به‌الهامات غیبیه پیوسته است و حق داشتند چنین بگویند که اطراف شاه از مردمی ساخته بود که باید پادشاه مشعل جهان افروز و عقل جهان‌نما باشد.

از خاطرات سیاسی امین‌الدوله


به‌انتخاب

حسن رباطی