آگاهی سیاسی در کوبا: تفاوت بین نسخهها
(جدول صفحهٔ ۹۹. پایان جدولها.) |
جز («آگاهی سیاسی در کوبا» را محافظت کرد: بازنگری شده و مطابق با متن اصلی است. ([edit=sysop] (بیپایان) [move=sysop] (بیپایان))) |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱۶: | سطر ۱۶: | ||
[[Image:25-101.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۱|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۱]] | [[Image:25-101.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۱|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۵ صفحه ۱۰۱]] | ||
− | |||
+ | '''این مقاله فصلی است از کتاب کوبا به ترجمهٔ م. سینا که از سوی انتشارات مازیار منتشر میشود.''' | ||
− | |||
− | + | '''آنتونیوخوزه هررآ{{نشان|۱|*}} و هرنان روزانکرانز{{نشان|۲|**}} | |
− | |||
− | این | + | مارکس و انگلس دولت سوسیالیستی را بهعنوان شکل «دمکراسی مستقیم یا مبنی بر مشارکت مستقیم تودهها» در نظر گرفته، آن را نقطه مقابل نظام نمایندگان دمکراسی بورژوائی میدانستند. این دولت از ارگانهای سیاسی تشکیل خواهد شد که کارهای اجرائی و قانونگذاری را تحت نظارت مستقیم پرولتاریا بهعهده میگیرد. پرولتاریا میتواند هرگاه و در صورتی که لازم باشد این ارگانها را مستقر یا منحل کند. این بحث که آیا این شکل دمکراسی در کشورهای مدعی سوسیالیسم استقرار یافته است یا نه بهجای خود باقی است. رهبران کوبا اظهار میدارند که، دولت از طریق دیکتاتوری که علیه عناصر '''ضدانقلابی''' داخل و خارج کشور اعمال میکرد همواره '''معرف''' منافع پرولتاریا بوده است. با وجود این که طبقات پائین مکرراً پشتیبانی خود را از انقلاب ابراز داشتهاند، این «دیکتاتوری پرولتاریا و دهقانان» از طریق پیشگامان انقلابی و بیمشارکت دهقانان و کارگران اعمال شده است. رهبری از همان ابتدا ابتکار طرح اشکال بسیج تودهها، نظیر «کمیتههای دفاع از انقلاب» (CDRS) را بهدست گرفت. |
− | |||
− | |||
− | + | در تفسیر زیر میتوانیم دولت را بهطور قراردادی بهاین شکل تعریف کنیم که «سازمانیاست از حوزه کار که دارای قدرت اعمال خشونت علیه تمامی گماشتگان دیگر جامعه است». در جوامع سرمایهداری این خشونت بهاین منظور بهکار میرود که تضمین کند که گماشتگان جامعه وظایفی را که حوزه کار تعیین میکند بهطور کامل انجام دهند. این وظایف مطابق نوع خاصی از سازمان اقتصادی است که بر پایه مالکیت خصوصی وسائل تولید و شکل معینی از نظارت بر جریان تولید و توزیع تولیدات اجتماعی قرار گرفته است. ظاهراً، یکی از مظاهر مهم جوامعی که بهاین طریق سازمان یافته است، شیوهئی است که سازمان اقتصادی در آن استقلال مییابد. | |
− | + | گروههای حاکم توانستهاند از طریق شکل معینی از سفسطه ایدئولوژیک، مسائلی را که بهاساس قدرت مادی آنها مربوط میشود از عرصه بحثهای سیاسی دور سازند. از این رو، پرسشهائی از آن نوع که بهکنترل جریان تولید، بهحقوق مالکیتی که در انباشت سرمایه نهفته است، و بهمصرف تولیدات اجتماعی ارتباط مییابد، با وجود این که پایههای «واقعی» جامعه را تشکیل میدهد، تا حدود زیادی از نظر پنهان میماند. با اصطلاحات معنیداری که بالاندیر{{نشان|۳}} بهکار برده است، سیاست به صورت «بازی قدرت صرف» جلوه میکند و از این طریق میتوان بیآن که پای مبانی مادی قدرت طبقات حاکمه را بهمیان کشید، آداب آن را بهنمایش گذاشت. امّا در جوامع سوسیالیستی دولت قدرت اعمال خشونت را در جهت تضمین این امر بهکار میبرد که بر گمشاتگان جامعه نقش خود را در یک نظام تقسیم کار که بر مبنای اشکال سوسیالیستی مالکیت وسایل تولید استوار شده است، بهنحو کامل ایفا کنند. بقای دولت بهعنوان «وسیله اعمال خشونت» در نظام تقسیم بینالمللی کار، حداقل تا موقعی که تهدیدهای تهاجم امپریالیستی خاتمه نیافته و توسعه وسیعتر نیروهای تولیدی رخ نداده الزامی خواهد بود. ظاهراً درک رهبری کوبا از مسائل فوق بدین گونه است، و بهنظر میرسد اعتقاد داشته باشد که برای ایجاد یک فرهنگ سیاسی نوین، بهدورهئی مقدماتی نیاز داریم تا وظایف سوسیالیستی بتواند در جامعه رسوخ یابد. فقط در آن موقع است که مردم کوبا میتوانند نظارت مستقیم اقتصاد و دولت را بهدست گیرند. سپس، همینکه بقایای فرهنگ سیاسی بورژوائی از بین رفت میتوان دمکراسی سوسیالیستی را برقرار کرد. بعد از تهاجم خلیج خوکها، هنگامی که فیدل کاسترو علناً بر خصلت سوسیالیستی انقلاب کوبا تأکید کرد، اسوالدو دورتیکوز که بعدها بهریاست جمهوری رسید، توضیح داد که چرا میبایستی انقلاب این همه مدت صبر میکرد تا بتواند خود را سوسیالیستی معرفی کند: «... برای بخش عظیمی از مردم ما حتی برای بخش عظیمی از کارگران ما، عقاید سوسیالیستی که ایدههای انقلابی این دورهٔ تاریخی است، صرفاً بهخاطر اسم ان شگفت انگیز است... (پس بهاین علت) ... مردمی که بهپشتیبانی از این تحول انقلابی در اقتصاد ما متحد شدند یک روز در مییابند یا تصدیق میکنند که آن چیزی را که تحسین و از آن پشتیبانی کردند، انقلابی که پیروزی بزرگ تاریخی مردم کوبا بود، و انقلابی که این همه تحولات فراوان بهوجود آورده، یک انقلاب سوسیالیستی است.»{{نشان|۴}} بنابراین، او استدلال میکند که حاکمیت «ایدئولوژی بورژوائی» منافع تاریخی طبقه کارگر و دهقان را مخدوش ساخته و بدون درک کامل این مناقع استقرار دمکراسی سوسیالیستی امکانپذیر نیست. فیدل کاسترو، دوازده سال بعد در جمعبندی تاریخچهٔ انقلاب توضیح میدهد که '''باتیستا''' بهیکباره سرنگون شده بود و با این وجود: | |
− | + | :::«لازم بود که در زمینهٔ ایدئولوژیک، و در حوزهٔ سیاست بهنبردی عظیم دست بزنیم. لازم بود که بهفرهنگ بورژوائی و امپریالیستی خاتمه دهیم، زیار در پایان مبارزه نظامی دشمن هنوز اسلحهٔ بسیار نیرومندی در اختیار داشت؛ او سلاح اقتصادی داشت، و پس از چندی نیروی نظامی هم بهدست میآورد. در نتیجه مردم ما بهنبردی سیاسی و ایدئولوژیک دست زدند تا با عقب ماندگی فرهنگی، بیسوادی و جهل مبارزه کنند؛ و این مبارزه بهآنها آن آگاهی انقلابی مستحکم و هوشیاری سیاسی و سوسیالیستی را بخشید که امروزه مشاهده میکنید.» | |
− | + | آزمایش شرکت مردم در این مبارزه، '''قدرت خلق''' نام گرفت و در سال ۱۹۷۶ بهگشایش «'''مجمع ملی نمایندگان کشور'''» منجر شد، که درواقع از سال ۱۹۷۴ در ایالت ماتانزاس آغاز شده بود. معهذا، شکی نیست که پیش درآمد این جریانات در تصمیمات غیر متمرکز کنندهئی نهفته بود که بعد از سال ۱۹۷۰ اتخاذ شد. فیدل کاسترو در اواخر آن سال گفته بود که برای شورای وزیران (ارگان عالی حکومت) «ممکن نیست که بتواند این دستگاه (یعنی دولت) را رهبری کرده و هماهنگ سازد. بهاین علت لازم است که دستگاهی سیاسی ایجاد کنند تا بخشهای مختلف تولید جمعی را هماهنگ سازد.» در ۱۹۷۲ شورای وزیران تجدید سازمان یافت و کمیتهئی اجرائی مرکب از هشت وزیر ایجاد شد که وظیفه آن هماهنگسازی و نظارت بر فعالیتهای وزیران بود. قبلاً این کار را خود فیدل کاسترو انجام میداد. | |
− | + | در آستانهٔ پیروزی انقلاب سه سازمان سیاسی وجود داشت که با '''باتیستا''' مبارزه کرده بودند: '''جنبش ۲۶ ژوئیه،''' PSP ('''کمونیست''') و '''فرماندهی انقلابی''' (Directorio Revolucionario). همینکه عناصر بورژوا - لیبرال سازمانِ اول تصفیه شدند، رهبری کوبا پیشنهاد کرد که این سازمانها در یک حزب واحد ادغام شوند. در سال ۱۹۶۱ پس از غلبه بر مقاومتهای شدید، سازمانهای انقلابی یکپارچه (ORI) بوجود آوردند که کلیه سازمانها را تحت نظارت حزب کمونیست (PSP) بهریاست '''آنیبال اسکالانته''' گرد آورد. معهذا، اسکالانته در استفاده از موقعیت خود درجهت این که نظارت بر انقلاب را در اختیار حزبش قرار دهد تردیدی بهخود راه نداد؛ حرکتی که فیدل کاسترو با نطق مشهور خود در مارس ۱۹۶۲ که در ضمن آن بهتقبیح فرقهگرائی (سکتاریسم) پرداخت، راه آن را سد کرد. در پایان سال، سازمانهای انقلابی یکپارچه (ORI) جای خود را بهحزب واحد انقلاب سوسیالیستی (PURS) داد و در سال ۱۹۶۵ این حزب بهحزب جدید کمونیست کوبا تبدیل شد. این حزب نظارت کامل امور سیاسی کشور را در دست گرفت. دولت و حزب بهیک ارگان واحد تبدیل شدند. حزب خصوصیت برگزیده یافت، در حالی که ظاهراً سازمانهای مردمی بهاستثنای «کمیتههای دفاع از انقلاب» هنوز وجود نداشتند. با این وجود، در آغاز سال ۱۹۷۱ نسیم دگرگونی بر فراز حزب بهوزش درآمد. تلاشهائی صورت گرفت تا حزب را از وظایف اداری آن مجزا ساخته آن را از خصلت برگزیدهاش آسوده نموده و تقسیم مجدد وظایف را درمیان اعضاء بهطور یکنواختتری صورت دهد. بالأخره، در دسامبر ۱۹۷۵ حزب تصمیم گرفت که مشارکت عموم را تشویق کرده و وظایف سیاسی - اجرائی را بهنهادهای سیاسی جدید واگذار کند. | |
− | + | تا قبل از سال ۱۹۷۰، عملاً تنها شکل ممکن مشارکت عمومی از طریق «کمیتههای دفاع از انقلاب» بود که وظایف بسیار متنوعی بهعهده داشت؛ وظایفی از قبیل تدارک ایدئولوژیک، آموزش، ورزش، نمایشات فرهنگی، کار داوطلبانه، بهداشت عمومی، اصلاح روستاها، تولید و توزیع و غیره. بعد از سال ۱۹۷۰، اتحادیه مرکزی کارگران کوبا (CTC) ومجمع ملی کشاورزان کوچک (ANAP) قدرت بیشتری یافته و بحثهای عمومی وسیعی را در باب «قانون خانواده» و «قانون اساسی سوسیالیستی» بهراه انداختند{{نشان|۵}}. | |
− | + | شکی نیست که رهبری کوبا در سال ۱۹۷۵ تصور میکرد که بهیُمن گسترش فرهنگ '''انسان نو،''' که معماران اصلی آن فیدل و چه گوارا بودند، وظایف '''سوسیالیستی''' از پیش میان مردم رسوخ یافته است. مفهوم کوبائی '''انسان نو''' از یک طرف برمبنای ضرورت تحکیم روند انقلابی در کشوری با سطح پائینِ توسعهٔ نیروهای تولیدی قرار گرفته، و از طرف دیگر براساس اجرای وظیفهٔ آمادهسازی مردم برای زندگی در شرایط سوسیالیستی پایهگذاری شده است. | |
− | + | فرهنگ انسان نو بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۸ بهوجود آمد و در فاصله سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳، هنگامی که مسائل مربوط بهمشوقهای مادی و نقش سازمانهای مردمی مورد توجه قرار گرفت، مجدداً بهکار گرفته شد. نکات اصلی این دیدگاه فرهنگی را میتوان در اثر چه گوارا بهنام «انسان و سوسیالیسم در کوبا»، و نطق فیدل کاسترو در ۲۶ ژوئیهٔ ۱۹۸۶ یافت. | |
− | فرهنگ انسان نو بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۸ بهوجود آمد و در فاصله سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳، هنگامی که مسائل مربوط | ||
− | ارزشهائی که مورد ستایش قرار گرفت عبارتست از: سخاوت، روح فداکاری، حس مسؤلیت، سادگی فراوان، انترناسیونالیسم، ظرفیت انتقاد و انتقاد از خود. مهمترین دستگاههائی که بهترویج این فرهنگ سیاسی میپرداخت دو سازمان مردمی مهم کشور بود: یعنی اتحادیه مرکزی کارگران و مجمع ملی کشاورزان کوچک. در این سازمانها بحثهای منظمی | + | ارزشهائی که مورد ستایش قرار گرفت عبارتست از: سخاوت، روح فداکاری، حس مسؤلیت، سادگی فراوان، انترناسیونالیسم، ظرفیت انتقاد و انتقاد از خود. مهمترین دستگاههائی که بهترویج این فرهنگ سیاسی میپرداخت دو سازمان مردمی مهم کشور بود: یعنی اتحادیه مرکزی کارگران و مجمع ملی کشاورزان کوچک. در این سازمانها بحثهای منظمی را در باب مسائل مختلف، از نظریهٔ مارکسیسم گرفته تا اهمیت اجتماعی «قدرت خلق» صورت میگیرد. وسائل ارتباط جمعی برای نتایج بهتر بهکار گرفته میشود، و از طرف دیگر وسائل بکری چون نمایشهای کمدی و یا نوع سنتیتر آن، یعنی افسانهها و هنر تودهها (فولکلور) مورد توجه قرار گرفته است. |
+ | |||
+ | حزب همراه سازمانهای مردمی بهتهیه مطالب آموزشی، توصیه دروس و سخنرانیها و انتشار متن نطقهای فیدل کاسترو و غیره میپردازد. بهعلاوه، جلسات بررسی و تحقیق، کنفرانسها، برنامههای رادیو تلویزیونی، روزنامهها و مجلات در خدمت آشنا ساختن مردم با وظایفی است که مورد نیاز جامعه سوسیالیستی است. | ||
− | |||
همان طور که نشر ایدئولوژیک این وظایف بهپیش میرود، وسائل مشارکت مستقیم مردم نیز بهوجود میآید. اینامر هم بهصورت مشارکت غیرمستقیم مردم از طریق انتخاب نمایندگان آنها در کمیسیونهای گوناگون سازمانهای مردمی صورت میگیرد، و هم نظارت مستقیم آنها را بخصوص بر فرآیندهای تولیدی محلی دربر میگیرد. | همان طور که نشر ایدئولوژیک این وظایف بهپیش میرود، وسائل مشارکت مستقیم مردم نیز بهوجود میآید. اینامر هم بهصورت مشارکت غیرمستقیم مردم از طریق انتخاب نمایندگان آنها در کمیسیونهای گوناگون سازمانهای مردمی صورت میگیرد، و هم نظارت مستقیم آنها را بخصوص بر فرآیندهای تولیدی محلی دربر میگیرد. | ||
− | بررسی زیر نمونهئی از | + | بررسی زیر نمونهئی از مطالعاتی است که درفاصله ژوئن تا اکتبر ۱۹۷۶ صورت گرفته و هدف آن ارزیابی میزان مشارکت مردم تا قبل از آغاز تجربه «قدرت خلق» بوده است. این بررسی، مظاهر مختلف فرهنگ سیاسی را در کوبا، مشارکت واقعی مردم در آموزش فرهنگ سیاسی و میزان مشارکت آنها را در جریان تصمیمگیری که از کاربرد عملی این فرهنگ سیاسی نتیجه میشود دربرمیگیرد. |
+ | |||
+ | |||
+ | == فرهنگ سیاسی== | ||
+ | |||
+ | ما با توجه بهآن مفاهیم یا ارزشهائی که فعالیت سیاسی را در کوبا رهبری میکند، بر این موارد تکیه میکنیم: آگاهی از دمکراسی، تلقی از رهبری و دانش سیاسی. دو مورد اول مستقیماً با مسأله مشارکت تودهها سر و کار دارد، و سومی بهطریقی کلیتر، بهارزیابی جریان رسوخِ فرهنگِ سیاسیِ سوسیالیستی یاری میرساند. | ||
− | |||
− | |||
− | ۱ | + | ===۱. آگاهی از دمکراسی.=== |
− | جدولهای (الف) و (ب) بازگوی عقاید پاسخ دهندگان مورد سنجش | + | جدولهای (الف) و (ب) بازگوی عقاید پاسخ دهندگان مورد سنجش دربارهٔ دمکراسی است. در جدول اول که ۳۰۳ نفر یا ۸۵ درصد پاسخ دهندگان «در مباحثات از نظرات خود دفاع میکنند، حتی اگر دیگران (حتی رهبری) عقاید متفاوتی داشتهباشند». با این وجود، در جدول (ب) ۶۶ درصد پاسخ دهندگان اظهار میدارند: «موقعیکه مذاکرات بهرأی گذاشته میشود همیشه یا تقریباً همیشه اتفاق آراء وجود دارد». |
− | جدول (الف): عقاید کارگران و دهقانان کوبائی از ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد | + | |
+ | جدول (الف): عقاید کارگران و دهقانان کوبائی از ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد دربارهٔ رفتار همکارانشان در جلسات بحث و مذاکره. سال ۱۹۷۶. | ||
سؤال: آیا میتوانید بی واهمهئی از عقاید دیگران (حتی رهبری) از نظرات خود دفاع کنید؟ | سؤال: آیا میتوانید بی واهمهئی از عقاید دیگران (حتی رهبری) از نظرات خود دفاع کنید؟ | ||
سطر ۷۲: | سطر ۷۲: | ||
|- | |- | ||
| | | | ||
− | |colspan="2"| غیر | + | |colspan="2"| غیر رهبران |
|colspan="2"|رهبران | |colspan="2"|رهبران | ||
|colspan="2"|جمع | |colspan="2"|جمع | ||
سطر ۹۳: | سطر ۹۳: | ||
− | جدول (ب): عقاید کارگران و دهقانان کوبا از ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد | + | جدول (ب): عقاید کارگران و دهقانان کوبا از ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد دربارهٔ نتایج دفعاتی که رأی دادند. سال ۱۹۷۶. |
سوال: آیا اتفاق آراء وجود دارد؟ | سوال: آیا اتفاق آراء وجود دارد؟ | ||
سطر ۱۰۶: | سطر ۱۰۶: | ||
|- | |- | ||
|پاسخها | |پاسخها | ||
− | |colspan="2"| غیر | + | |colspan="2"| غیر رهبران |
|colspan="2"|رهبران | |colspan="2"|رهبران | ||
|colspan="2"|جمع | |colspan="2"|جمع | ||
سطر ۱۱۵: | سطر ۱۱۵: | ||
| || تعداد || درصد || تعداد || درصد || تعداد || درصد || تعداد || درصد || تعداد || درصد || تعداد || درصد || تعداد || درصد | | || تعداد || درصد || تعداد || درصد || تعداد || درصد || تعداد || درصد || تعداد || درصد || تعداد || درصد || تعداد || درصد | ||
|- | |- | ||
− | | | + | | همیشه، یا تقریباً همیشه || ۹۲ || ۶۸ || ۳۰ || ۶۳ || ۱۲۲ || ۶۷ || ۸۷ || ۶۲ || ۲۷ || ۸۲ || ۱۱۴ || ۶۶ || ۲۳۶ || ۶۶ |
|- | |- | ||
| بعضی اوقات || ۳۳ || ۲۵ || ۱۷ || ۳۴ || ۵۰ || ۲۷ || ۵۳ || ۳۸ || ۶ || ۱۸ || ۵۹ || ۳۴ || ۱۰۹ || ۳۰ | | بعضی اوقات || ۳۳ || ۲۵ || ۱۷ || ۳۴ || ۵۰ || ۲۷ || ۵۳ || ۳۸ || ۶ || ۱۸ || ۵۹ || ۳۴ || ۱۰۹ || ۳۰ | ||
سطر ۱۲۹: | سطر ۱۲۹: | ||
− | تناقض آشکاری که از مقایسه دو جدول ظاهر | + | تناقض آشکاری که از مقایسه دو جدول ظاهر میشود، بهیکی از جنبههای بسیار مهم تحولات دموکراتیک کوبا اشاره دارد. ظاهراً همه چیز دلالت برآن میکند که درک کوبائیها از دمکراسی نه بهمفهوم «نشر بیبند و بار عقاید»، بلکه بهمعنی مکانیسمی است که از طریق آن بتوان به «توافق اکثریت» در آراء دست یافت. بنابراین، همان طور که جدول نشان میدهد، ظاهراً بحث و مذاکره از رأی متعاقب آن بیشتر اهمیت دارد، زیرا در اینجا عموماً میکوشند که برای دستیابی بهاتفاق آراء بر اختلافات غلبه کنند. از اینرو، رأی دادن درواقع رسمیت بخشیدن بهآن تصمیماتی است که در بحثهای قبلی مورد توافق قرار میگیرد. |
− | |||
− | + | ===۲.تلقی از رهبری.=== | |
− | + | برای این که بتوانیم از آنچه که درحال حاضر در سازمانهای کارگران و دهقانان رهبر نمونه تلقی میشود مفهومی تقریبی بهدست آوریم، از پاسخ دهندگان خواسته شد تا از بین پاسخهای متعدد، آن جوابهائی را ذکر کنند که بهبهترین نحو با انتخاب رهبری سازمانشان مطابقت میکند. در انتخاب نوع پاسخها نیز دقت بهعمل آمد تا معلوم شود که آیا در معیارهای انتخاب رهبری گرایشی به'''نخبهگرائی''' یا '''فرقهگرائی''' وجود دارد یا خیر. درواقع پاسخهائی که مؤید '''نخبهگرائی''' باشد، از لحاظ کمّی چندان قابل توجه نبود که نیازی بهبررسی تحلیلی داشته باشد. مثلاً فقط ۴ درصد پاسخدهندگان اظهار کردند که رهبران سازمانهایشان بهخاطر «روابط و شهرت» انتخاب شدهاند، و فقط ۵٫۷ درصد علت آن را «دانش مارکسیستی» ذکر کردند. معیارهای انتخاب شده بیشتر خصلتهای '''عالی''' است. همانطور که از جدول (ج) میتوان دریافت از نظر دهقانان، مهمترین خصلتها عبارت است از: «حس مسؤلیت»، «تجربه در کار»، «سابقهٔ انقلابی»، «بهترین کارگر» و «سطح فرهنگ». از نظر کارگران «بهترین کارگر» در رده نخست جای داشته و بهدنبال آن بهترتیب «حس مسؤلیت»، «تجربه در کار»، «سابقه انقلابی» و «سطح فرهنگ» اهمیت مییابد. | |
− | بنابهاین تحلیل، تفاوتها ناشی از معیارهائی چون سن، جنس، پایگاه اجتماعی، سابقه نظامی، یا میزان تحصیلات نیست بلکه بهعکس بهنظر میرسد که این | + | جدول (ج) طوری تنظیم شده که دهقانان را بهحسب نوع سازمان اقتصادی آنها در دو گروه جای میدهد. گروه اول تحت عنوان «طرحهای مجتمع» ظاهر میشود (اشاره است بهسازمانی که در آن، قطعه زمینهای شخصی در «مجتمعهای دولتی» گرد آمده و از اینرو دهقان بهکارگر کشاورزی شباهت پیدا میکند)؛ در حالیکه گروه دوم تحت عنوان «طرح ویژه و انجمنهای دهقانان» پدیدار می شود (که در آنها دهقان، بهمفهوم مشخص کلمه، دارای حق مالکیت یا تصاحب زمین است). علت ایجاد این تمایز، نشان دادن تفاوتهای مهم در پاسخهای کارگران و دهقانان است. همان طور که مشاهده میکنیم، کارگران در انتخاب رهبر، معیار «بهترین کارگر» را بهعنوان مهمترین عامل ذکر میکنند. در صورتی که دهقانان این عامل را در درجه چهارم اهمیت قرارمیدهند. از طرف دیگر، هرچند کارگران «سابقهٔ انقلابی» را در درجه چهارم و دهقانان، در درجه سوم اهمیت بهشمار میآورند، درصد کارگرانی که این گزینش را انجام میدهند از دهقانان بیشتر است. شکی نیست که «بهترین کارگر» و «سابقهٔ انقلابی» نسبت بهعوامل دیگر از مناسبت انقلابی «اصیلتری» برخوردار است و ظاهراً بیشتر مورد پسند کارگران است تا دهقانان. |
+ | |||
+ | بنابهاین تحلیل، تفاوتها ناشی از معیارهائی چون سن، جنس، پایگاه اجتماعی، سابقه نظامی، یا میزان تحصیلات نیست بلکه بهعکس بهنظر میرسد که این تفاوتها بهاختلاف شرایط مادی تولید و انعکاس این شرایط در سطح «مناسبات اجتماعی تولیدی» مشخص کارگران و دهقانان ارتباط دارد. این تعبیر، با این واقعیت تقویت میشود که دهقانانی که ازلحاظ مناسبات اجتماعی تولید شباهت بیشتری بهکارگران دارند (یعنی دهقانان طرحهای مجتمع)، از نظر نوع پاسخهایشان نز این شباهت را حفظ میکنند. | ||
+ | |||
+ | ظاهراً نتیجهئی که بهطور خلاصه از این بررسی بهدست میآید آن است که: کوبائیها میدانند که بهجای معیارهای احتمالاً '''نخبهگرایانه''' باید بر ارزشهای «'''انسان نو'''» تکیه کنند. | ||
+ | |||
+ | معهذا، بهنظر میرسد که کارگران ارزشهای مشخصهٔ انقلابی را بهتر از دهقانان جذب کردهاند. | ||
− | |||
− | |||
جدول (ج) تلقی از رهبری درمیان کارگران و دهقانان ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد. سال ۱۹۷۶ | جدول (ج) تلقی از رهبری درمیان کارگران و دهقانان ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد. سال ۱۹۷۶ | ||
سطر ۱۷۴: | سطر ۱۷۷: | ||
+ | ===۳. دانش سیاسی.=== | ||
+ | در بررسی ما، این عنوان پرسشهای متعددی را در بر میگرفت، امّا در اینجا ما صرفاً آن سؤالاتی را مطرح میکنیم که بهشناخت برخی از شخصیتهای بینالمللی مربوط میشود و ضمناً با حیات و تاریخ کوبا نیز ارتباط مییابد. | ||
− | + | از پاسخ دهندگان خواسته شد تا اطلاعات خود را دربارهٔ ملیت و موضع سیاسی (یا عقاید) سیزده شخصیت را که بهنحوی از انحاء با تاریخ کوبا یا سیاست کنونی بینالمللی آن ارتباط دارند بیان کنند. | |
− | + | همان طور که از جدول (د) میتوان دریافت، کارگران و دهقانانی که مورد پرسش قرار گرفتند بهکوششهای رهبری کوبا در نشر اطلاعات مربوط بهموقعیت بینالمللی کنونی انقلاب کوبا پاسخ مثبت دادهاند. ما نتایج حاصله را ثبت کرده دریافتیم که ۵۷٫۴ درصد کارگران و ۴۰٫۶ درصد دهقانان که نمایشگر ۴۹ درصد کل افراد مورد پرسش بودند، از ملیت و موقعیت سیاسی تمام سیزده نفری که با موضع رسمی دولت کوبا ارتباط مییابند، اطلاع دارند. اگر مائوتسه تونگ را (که در موقع مصاحبه وضعیت او نامشخص بود) کنار بگذاریم{{نشان|۶}}، این رقم به ۶۲ درصد افزایش مییابد. | |
− | |||
− | |||
جدول (د) ملیت و موقعیت سیاسی (یا عقاید) جمعی از شخصیتهای بینالمللی در برابر انقلاب کوبا، بنابهاظهارات کارگران و دهقانان ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد کوبا. سال ۱۹۷۶ | جدول (د) ملیت و موقعیت سیاسی (یا عقاید) جمعی از شخصیتهای بینالمللی در برابر انقلاب کوبا، بنابهاظهارات کارگران و دهقانان ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد کوبا. سال ۱۹۷۶ | ||
سطر ۲۱۷: | سطر ۲۲۰: | ||
|ماریاتا گراجالز || ۳۴۵ || ۹۷٫۲ || - || - || ۱۰ || ۲٫۸ | |ماریاتا گراجالز || ۳۴۵ || ۹۷٫۲ || - || - || ۱۰ || ۲٫۸ | ||
|- | |- | ||
− | | | + | |لوئیس کوروالان || ۳۳۴ || ۹۴٫۱ || - || - || ۲۱ || ۵٫۹ |
|- | |- | ||
|آگوستینونتو || ۳۴۲ || ۹۶٫۳ || - || - || ۱۳ || ۳٫۷ | |آگوستینونتو || ۳۴۲ || ۹۶٫۳ || - || - || ۱۳ || ۳٫۷ | ||
سطر ۲۲۷: | سطر ۲۳۰: | ||
|} | |} | ||
− | |||
− | محفلها یا گروههای مطالعاتی مهمترین | + | ==شرکت در محفلهای مطالعاتی== |
+ | |||
+ | محفلها یا گروههای مطالعاتی مهمترین وسیلهٔ انتقال فرهنگ سیاسی است. همان طور که از نشر وسیع ارزشها و وظایف (سوسیالیستی) که در بخش قبل بهآن اشاره کردیم میتوان دریافت، شرکت در محفلهای مطالعاتی بهمقیاس عظیمی صورت میگیرد. براساس این سنجش، ۹۰٫۷ درصد پاسخ دهندگان «همیشه یا تقریباً همیشه» در محافل مطالعاتی شرکت میکنند، و فقط ۸٫۴ درصد اظهار داشتند که «گاهی اوقات» یا «هیچوقت یا تقریباً هیچوقت». همینطور ۸۶٫۸ درصد «همیشه یا تقریباً همیشه» بهطور فعال در محفلهای مطالعاتی شرکت میکنند؛ ۹۶٫۳ درصد «همیشه یا تقریباً همیشه» سؤالاتی از رهبر گروه بهعمل میآورند و پاسخ آن را دریافت میکنند، و ۹۸ درصد متونی را که محفلهای مطالعاتی در اختیارشان میگذارد در منزل یا در «کمیتههای دفاع از انقلاب» (۵۳٫۸ درصد)، در محفل و سرکار (۱۴٫۴ درصد) یا فقط در محفل (۲۹٫۱ درصد) مطالعه میکنند. | ||
+ | |||
+ | گذشته از آن که همه بهطور وسیعی در محفلها شرکت میکنند دهقانان نسبت بهکارگران توجه بیشتری بهمحافل مطالعاتی مبذول میدارند. دهقانان از بین هر سه جلسه مباحثه در ۲٫۷ آنها شرکت کرده بودند، در حالی که شرکت کارگران فقط ۲٫۵ درصد، یا بهعبارت دیگر ۱۰ درصد کمتر بود. | ||
+ | |||
+ | شاید علت این تفاوت آن باشد که دهقانان از لحاظ بعضی معیارها که معرف خصوصیات انقلابی است، از کارگران ضعیفترند مانند ارزشهائی که در انتخاب رهبر مورد استفاده قرار میگیرد، و سطح دانش سیاسی ظاهراً بهدلیل این اختلاف است که انقلاب بر آموزش سیاسی دهقانان بیشتر از کارگران اصرار میورزد. | ||
+ | |||
− | + | ==مشارکت در تصمیمگیری== | |
− | |||
− | + | امیدواریم این بررسی را با کوششی در جهت تعیین میزانی که رسوخ ارزشها و وظایفی که روی هم رفته فرهنگ سیاسی کوبا را تشکیل میدهد، یعنی ارزشهائی که بهمشارکت واقعی مردم در تصمیمگیری منجر شده است، بهانجام برسانیم. در بخشهای زیر کوشش میکنیم تا: | |
− | |||
۱. دفعاتی را که انجمنهای کارگران و دهقانان تشکیل شده است تعیین کنیم. | ۱. دفعاتی را که انجمنهای کارگران و دهقانان تشکیل شده است تعیین کنیم. | ||
+ | |||
۲. بهکمک این نمونهها سطح واقعی شرکت آنها را در این انجمنها معین کنیم. | ۲. بهکمک این نمونهها سطح واقعی شرکت آنها را در این انجمنها معین کنیم. | ||
+ | |||
۳. با مراجعه بهنمونهها دریابیم که در کدام عرصه، این مناسبات درحال تحکیم است. | ۳. با مراجعه بهنمونهها دریابیم که در کدام عرصه، این مناسبات درحال تحکیم است. | ||
− | + | '''۱. دفعاتی که انجمنهای کارگران و دهقانان تشکیل میشود.''' بنا بهاطلاعاتی که از طریق دبیران سازمانده CTC و ANAP بهدست آمد، انجمنهای کارگران و دهقانان حداقل هر ماه یک بار در مراکز کار تشکیل میشود. این انجمنها، بهغیر از بررسی اموری که ناشی از تولید است، بهبحث و مذاکره درباب مسائل مربوط بهکارگران و دهقانان، نظیر سازمانهای «قدرت خلق» نیز میپردازند. | |
+ | |||
+ | در طی سه ماه پیش از بررسی، علاوه بر «گردهمآئیهای عادی برای امور تولیدی»، در هر مرکز کار حداقل یک جلسه از گردهمآئیهای نوبت اول انتخابات نمایندگان «قدرت خلق» تشکیل شده بود. آمار ما نشان میدهد که تقریباً ۶۵ درصد پاسخ دهندگان در همهٔ جلسات، و بقیه حداقل در یک جلسه شرکت کرده بودند. | ||
− | در | + | '''۲. سطح واقعی شرکت کاراگران و دهقانان در انجمنها.''' بهعنوان مُعرّفی از شرکت واقعی آنها، ۲۸۴ نفر پاسخ دهنده که نماینده ۸۰ درصد کل آنها بشمار میآمدند، اظهار داشتند که «همیشه یا تقریباً همیشه» شخصاً در انجمنها شرکت نمودهاند، و ۲۰ درصد بقیه گفتند که «بعضی وقتها» شرکت کردهاند. در پاسخ بهاین سؤال که نظر خود را دربارهٔ شرکت همکارانشان بیان کنند، ۸۳ درصد گفتند که [همکارانشان] «در بیشتر اوقات» شرکت کردهاند. |
− | + | '''۳. عرصه مهمترین زمینههای تصمیمگیری.''' جدول (ه) بهخودی خود گویاست. این جدول یک سلسله از فعالیتهائی را گرد آورده که کارگران و دهقانان بهعنوان مهمترین زمینههای مشارکت خود در تصمیمگیری عنوان کردهاند، این جدول نتیجهٔ «تحلیلِ مضمون» پاسخهائی است که در برابر یک سؤال کلی بهعمل آمده و در آن از پاسخدهندگان خواستهشد که «مهمترین امور، مسائل یا مضامینی را که در سازمانشان با شرکت مستقیم کارگران و دهقانان مورد بحث و تصمیمگیری قرار میگیرد ذکر کنند». در نتیجه کلیهٔ امور و فعالیتهائی را که در این جدول آمده کارگران و دهقانان عنوان کردهاند و درواقع جدول میزان علاقمندی آنها را بهمشارکت در جریان تصمیمگیری منعکس میسازد. | |
− | + | این واقعیت که پاسخ کارگران، در مقایسه با دهقانان، بهشکل بسیار یکنواختتری در عرصههای مختلف مورد گزینش توزیع شدهاست، بهتحلیل مفصلتری احتیاج دارد؛ امّا آنچه که در اینجا میتوان دید آن است که هرچند سطح شرکت عمومی بالاست (۳٫۸۲ از میان حداکثر ۵ عرصه فعالیت)، وضعیتی که در بررسی محفلهای مطالعاتی دیدیم، در اینجا معکوس میشود، زیرا که شرکت کارگران بهمیزان ۱۰ درصد از دهقانان بیشتر است. شاید بتوان این نکته را بهعنوان نشانهئی از این امر تلقی کرد که بهرغم کوشش رهبری در ارتقاء آگاهی سیاسی دهقانان بهسطحی که کارگران از آن برخوردارند، کارگران هنوز هم پیشروترین طبقه در جامعهٔ کوبا بهشمار میروند. | |
− | |||
جدول (ه) تصمیمگیریهائی که کارگران و دهقانان کوبائی ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد در آنها مشارکت کردهاند. سال ۱۹۷۶ | جدول (ه) تصمیمگیریهائی که کارگران و دهقانان کوبائی ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد در آنها مشارکت کردهاند. سال ۱۹۷۶ | ||
سطر ۲۷۸: | سطر ۲۸۸: | ||
|غیبت {{نشان|۱۴|۶}} || ۵۳ || ۲۹٫۱ || رقابت || ۴۰ || ۲۳٫۱ | |غیبت {{نشان|۱۴|۶}} || ۵۳ || ۲۹٫۱ || رقابت || ۴۰ || ۲۳٫۱ | ||
|- | |- | ||
− | |صرفهجوئی{{نشان|۱۵|۷}} || ۳۳ || ۱۸٫۱ || | + | |صرفهجوئی{{نشان|۱۵|۷}} || ۳۳ || ۱۸٫۱ || سازمانهای مردمی || ۳۴ || ۱۹٫۶ |
|- | |- | ||
|دعوتهای سیاسی{{نشان|۱۶|۸}} || ۲۴ || ۱۳٫۱ || دعوتهای سیاسی || ۲۴ || ۱۳٫۸ | |دعوتهای سیاسی{{نشان|۱۶|۸}} || ۲۴ || ۱۳٫۱ || دعوتهای سیاسی || ۲۴ || ۱۳٫۸ | ||
سطر ۲۹۴: | سطر ۳۰۴: | ||
− | توضیحات جدول: | + | '''توضیحات جدول:''' |
− | ۱ | + | ۱{{پاورقی|۹}} تدارک و اجرای مراحل مختلف جریان کار. براساس یک پروژه دولتی، کارگران بههمراهی سرپرستانشان – یا دهقانان بههمراه پیشکسوتانشان، پروژه و طرح نهائی را تهیه میکنند. طرح فوق یک طرح سالانه است، امّا در فواصل ماهانه مورد بازبینی مجدد قرار می گیرد. |
− | ۲ | + | ۲{{پاورقی|۱۰}} منظور دورههای تحصیلی رسمی است که از طریق کارگران و دهقانان برگزار میشود تا اطمینان یابند که همکارانشان از حداقل تحصیلات ششم ابتدائی برخوردارند. |
− | ۳ | + | ۳{{پاورقی|۱۱}} کار تولیدی بدون مزدی که بهصورت اضافهکاری انجام میدهند، و بهرغم خصلت داوطلبانه آن میباید برنامهریزی شود. |
− | ۴ | + | ۴{{پاورقی|۱۲}} بسیاری از مطالبی که در نشریه (Circulos de Estudio) مورد بحث قرار میگیرد، در انجمنهای عادی مربوط بهامور تولیدی نیز بهبحث گذاشته شده یا بهمرحله عمل درمیآید. |
− | ۵ | + | ۵{{پاورقی|۱۳}} مکانیسمی که از طریق آن دو کارگر یا دو مرکز کار با یکدیگر ارتباط مییابند و اساس آن دست یابی بهنتایج بهتر در هدفهای تولید است. این رقابت، بهصورت رقابت ساده نیست. بلکه نوعی کمک متقابل بهشمار میآید. |
− | |||
− | |||
− | + | ۶{{پاورقی|۱۴}} مسأله بیانظباطی در کار، تصمیمات بازدارنده، اجازه و غیره. | |
− | + | ۷{{پاورقی|۱۵}} صرفهجوئی در مواد خام و انرژی. | |
− | + | ۸{{پاورقی|۱۶}} بیانیهٔ همبستگی با جنبشهای بینالمللی، سیاستهای دولتی و غیره. | |
− | + | ۹{{پاورقی|۱۷}} بهداشت محیط کار. و سلامتی کارگران و دهقانان. | |
− | + | ۱۰{{پاورقی|۱۸}} شامل تئاتر، موزیک، گروههای مطالعات تاریخی و غیره. | |
− | + | ۱۱{{پاورقی|۱۹}} بحث درباره کارهای انجام شده توسط مجریان در سطوح محلی. | |
− | + | ۱۲{{پاورقی|۲۰}} شامل: جنبشهای پیشتاز؛ نهضت سازندگی، و غیره. | |
− | |||
− | ''' | + | شواهدی که از این '''سنجش''' رفتار سیاسی کارگران و دهقانانی که مورد مصاحبه قرار گرفتند فراهم آمد، بازگوی رسوخ عمیق ارزشها و وظایفی است که بهگفتهٔ رهبران کوبائی، فرهنگ سیاسی نوین را توصیف میکند. علاوه بر آن، توسعه «مکانیسم تصمیمگیری» جزئی از نظام متوازن مشارکت تودههاست. |
− | + | ظاهراً هر دو جریان در دستیابی بهنتایج مورد نظر بسیار موفق بوده است. '''مشروعیت''' آن بهعنوان وسیلهئی برای ساختمانِ سوسیالیسم، مسأله جداگانهئی است. آنچه رهبری انقلابی کوبا رسماً اعلام داشته این است که «مکانیسم تصمیمگیری» امکاناتی واقعی برای تولیدکنندگان مستقیم فراهم میآورد تا در نظارت بر جریان تولید مشارکت کنند. اگر واقعاً این طور باشد، میتوان گفت که در کوبا مناسبات اجتماعی تولید سوسیالیستی درحال ظهور است. کارگران کوبائی نه فقط میتوانند از طریق دولت که از طرف آنها عمل میکند '''صاحب''' وسائل تولید شوند، بلکه میتوانند '''مالکیت''' مستقیم آن را نیز از طریق «مکانیسم تصمیمگیری» که بهآن دسترسی یافتهاند بهدست آورند و آمادگی سیاسیشان نیز امکان استفاده از آن را فراهم میآورد، اگر این جریانات حقیقتاً منعکس کنندهٔ وضعیتِ کنونی کوبا باشد، ارگانهای «قدرت خلق» آن شکلهای جنینی خالص دمکراسی خلق را تشکیل میدهد که درخور یک صورتبندی اقتصادی - اجتماعی سوسیالیستی است. | |
− | |||
− | |||
− | + | ==اشارات متن:== | |
+ | {{تک ستاره}}{{پاورقی|۱}} آنتونیو خوزه هررآ (Antonio Jose Herrera) عضو پژوهشی مرکز مطالعات آمریکای لاتین در دانشگاه پتزبورگ است. او در سال ۱۹۷۶ از کوبا بازدید کرده است. | ||
+ | {{تک ستاره}}{{تک ستاره}}{{پاورقی|۲}}هرنان روزنکرانز (Hernan Kosenkranz) در دانشگاه لیورپول دربارهٔ کوبا تحقیق میکند. او نیز عضو پژوهشی مرکز مطالعات آمریکای لاتین در دانشگاه پتیزبورگ است. | ||
+ | #{{پاورقی|۳}} (Georges Balandier, political Anthropology (Penguin Books, London, 1970 | ||
+ | #{{پاورقی|۴}} (Osvaldo Dorticos Torrado)، گفت و گوئی در وزارت نیروهای مسلح انقلابی در ۱۴ ژوئن ۱۹۶۱. | ||
+ | #{{پاورقی|۵}} بنا بهاطلاعاتی که آنتونیو خوزه هررآ در فوریه ۱۹۷۶ دربارهٔ رفراندمی که بهتصویب قانون اساسی سوسیالیستی کوبا انجامید جمعآوری کرده، طرح اولیه قانون اساسی با شرکت حدود ۶٬۲۰۰٬۰۰۰ نفر بهبحث گذاشته شد که از بین آنها ۵٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر بهنفع این طرح رأی دادند و ۱۶٬۰۰۰ نفر اصلاحاتی را دربارهٔ آن پیشنهاد کردند، که مورد پشتیبانی ۶۰۰٬۰۰۰ نفر قرار گرفت. | ||
+ | #{{پاورقی|۶}} اشکالاتی که دربارهٔ مائو وجود داشت در نتیجه وقایع زیر است: در ۵ آوریل ۱۹۷۶، حزب کمونیست کوبا در پاسخ حملهٔ نمایندهٔ چین در سازمان مللمتحد که کوبا را مسئول دخالتِ آفریقای جنوبی در آنگولا دانست، «دارودسته مائوئیست رهبری چین» را بهخاطر سیاست همبستگی آن با نهضتهای ضدانقلابی آنگولا، و دیکتاتورهای فاشیستی آمریکای لاتین مورد سرزنش قرار داد. این گفتار سرآغازی برای عیبجوئی از «انحرافات مائوئیستی» شد که در تاریخچه انقلاب سابقه نداشت؛ تا این موقع کوبائیها بهمسأله چین بهندرت اشاره میکردند و در هیچ موردی حملات متوجه مائو نبود. قبل از این که بررسی بهپایان برسد رهبر چین درگذشت، و در نتیجه گذشتهٔ انقلابی او اهمیت بیشتری یافت. ازاین رو، هنگام مصاحبه برای بعضی از دهقانان کاملاً مشخص نبود که او را دوست بشمارند یا دشمن و این که «گذشته انقلابی» او مهمتر است یا «مرحله اخیر او بهعنوان همپیمان امپریالیسم» (این کلماتی است که دهقانان کوبائی بهکار بردند). | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | [[رده:مقالات نهاییشده]] | ||
[[رده:کتاب جمعه ۲۵]] | [[رده:کتاب جمعه ۲۵]] | ||
[[رده:کتاب جمعه]] | [[رده:کتاب جمعه]] | ||
+ | [[رده:مقاله]] | ||
+ | [[رده:آنتونیو خوزه هررآ]] | ||
+ | [[رده:هرنان روزنکرانز]] | ||
+ | [[رده:م. سینا]] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | {{لایک}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۰۴
این مقاله فصلی است از کتاب کوبا به ترجمهٔ م. سینا که از سوی انتشارات مازیار منتشر میشود.
آنتونیوخوزه هررآ* و هرنان روزانکرانز**
مارکس و انگلس دولت سوسیالیستی را بهعنوان شکل «دمکراسی مستقیم یا مبنی بر مشارکت مستقیم تودهها» در نظر گرفته، آن را نقطه مقابل نظام نمایندگان دمکراسی بورژوائی میدانستند. این دولت از ارگانهای سیاسی تشکیل خواهد شد که کارهای اجرائی و قانونگذاری را تحت نظارت مستقیم پرولتاریا بهعهده میگیرد. پرولتاریا میتواند هرگاه و در صورتی که لازم باشد این ارگانها را مستقر یا منحل کند. این بحث که آیا این شکل دمکراسی در کشورهای مدعی سوسیالیسم استقرار یافته است یا نه بهجای خود باقی است. رهبران کوبا اظهار میدارند که، دولت از طریق دیکتاتوری که علیه عناصر ضدانقلابی داخل و خارج کشور اعمال میکرد همواره معرف منافع پرولتاریا بوده است. با وجود این که طبقات پائین مکرراً پشتیبانی خود را از انقلاب ابراز داشتهاند، این «دیکتاتوری پرولتاریا و دهقانان» از طریق پیشگامان انقلابی و بیمشارکت دهقانان و کارگران اعمال شده است. رهبری از همان ابتدا ابتکار طرح اشکال بسیج تودهها، نظیر «کمیتههای دفاع از انقلاب» (CDRS) را بهدست گرفت.
در تفسیر زیر میتوانیم دولت را بهطور قراردادی بهاین شکل تعریف کنیم که «سازمانیاست از حوزه کار که دارای قدرت اعمال خشونت علیه تمامی گماشتگان دیگر جامعه است». در جوامع سرمایهداری این خشونت بهاین منظور بهکار میرود که تضمین کند که گماشتگان جامعه وظایفی را که حوزه کار تعیین میکند بهطور کامل انجام دهند. این وظایف مطابق نوع خاصی از سازمان اقتصادی است که بر پایه مالکیت خصوصی وسائل تولید و شکل معینی از نظارت بر جریان تولید و توزیع تولیدات اجتماعی قرار گرفته است. ظاهراً، یکی از مظاهر مهم جوامعی که بهاین طریق سازمان یافته است، شیوهئی است که سازمان اقتصادی در آن استقلال مییابد.
گروههای حاکم توانستهاند از طریق شکل معینی از سفسطه ایدئولوژیک، مسائلی را که بهاساس قدرت مادی آنها مربوط میشود از عرصه بحثهای سیاسی دور سازند. از این رو، پرسشهائی از آن نوع که بهکنترل جریان تولید، بهحقوق مالکیتی که در انباشت سرمایه نهفته است، و بهمصرف تولیدات اجتماعی ارتباط مییابد، با وجود این که پایههای «واقعی» جامعه را تشکیل میدهد، تا حدود زیادی از نظر پنهان میماند. با اصطلاحات معنیداری که بالاندیر[۱] بهکار برده است، سیاست به صورت «بازی قدرت صرف» جلوه میکند و از این طریق میتوان بیآن که پای مبانی مادی قدرت طبقات حاکمه را بهمیان کشید، آداب آن را بهنمایش گذاشت. امّا در جوامع سوسیالیستی دولت قدرت اعمال خشونت را در جهت تضمین این امر بهکار میبرد که بر گمشاتگان جامعه نقش خود را در یک نظام تقسیم کار که بر مبنای اشکال سوسیالیستی مالکیت وسایل تولید استوار شده است، بهنحو کامل ایفا کنند. بقای دولت بهعنوان «وسیله اعمال خشونت» در نظام تقسیم بینالمللی کار، حداقل تا موقعی که تهدیدهای تهاجم امپریالیستی خاتمه نیافته و توسعه وسیعتر نیروهای تولیدی رخ نداده الزامی خواهد بود. ظاهراً درک رهبری کوبا از مسائل فوق بدین گونه است، و بهنظر میرسد اعتقاد داشته باشد که برای ایجاد یک فرهنگ سیاسی نوین، بهدورهئی مقدماتی نیاز داریم تا وظایف سوسیالیستی بتواند در جامعه رسوخ یابد. فقط در آن موقع است که مردم کوبا میتوانند نظارت مستقیم اقتصاد و دولت را بهدست گیرند. سپس، همینکه بقایای فرهنگ سیاسی بورژوائی از بین رفت میتوان دمکراسی سوسیالیستی را برقرار کرد. بعد از تهاجم خلیج خوکها، هنگامی که فیدل کاسترو علناً بر خصلت سوسیالیستی انقلاب کوبا تأکید کرد، اسوالدو دورتیکوز که بعدها بهریاست جمهوری رسید، توضیح داد که چرا میبایستی انقلاب این همه مدت صبر میکرد تا بتواند خود را سوسیالیستی معرفی کند: «... برای بخش عظیمی از مردم ما حتی برای بخش عظیمی از کارگران ما، عقاید سوسیالیستی که ایدههای انقلابی این دورهٔ تاریخی است، صرفاً بهخاطر اسم ان شگفت انگیز است... (پس بهاین علت) ... مردمی که بهپشتیبانی از این تحول انقلابی در اقتصاد ما متحد شدند یک روز در مییابند یا تصدیق میکنند که آن چیزی را که تحسین و از آن پشتیبانی کردند، انقلابی که پیروزی بزرگ تاریخی مردم کوبا بود، و انقلابی که این همه تحولات فراوان بهوجود آورده، یک انقلاب سوسیالیستی است.»[۲] بنابراین، او استدلال میکند که حاکمیت «ایدئولوژی بورژوائی» منافع تاریخی طبقه کارگر و دهقان را مخدوش ساخته و بدون درک کامل این مناقع استقرار دمکراسی سوسیالیستی امکانپذیر نیست. فیدل کاسترو، دوازده سال بعد در جمعبندی تاریخچهٔ انقلاب توضیح میدهد که باتیستا بهیکباره سرنگون شده بود و با این وجود:
- «لازم بود که در زمینهٔ ایدئولوژیک، و در حوزهٔ سیاست بهنبردی عظیم دست بزنیم. لازم بود که بهفرهنگ بورژوائی و امپریالیستی خاتمه دهیم، زیار در پایان مبارزه نظامی دشمن هنوز اسلحهٔ بسیار نیرومندی در اختیار داشت؛ او سلاح اقتصادی داشت، و پس از چندی نیروی نظامی هم بهدست میآورد. در نتیجه مردم ما بهنبردی سیاسی و ایدئولوژیک دست زدند تا با عقب ماندگی فرهنگی، بیسوادی و جهل مبارزه کنند؛ و این مبارزه بهآنها آن آگاهی انقلابی مستحکم و هوشیاری سیاسی و سوسیالیستی را بخشید که امروزه مشاهده میکنید.»
آزمایش شرکت مردم در این مبارزه، قدرت خلق نام گرفت و در سال ۱۹۷۶ بهگشایش «مجمع ملی نمایندگان کشور» منجر شد، که درواقع از سال ۱۹۷۴ در ایالت ماتانزاس آغاز شده بود. معهذا، شکی نیست که پیش درآمد این جریانات در تصمیمات غیر متمرکز کنندهئی نهفته بود که بعد از سال ۱۹۷۰ اتخاذ شد. فیدل کاسترو در اواخر آن سال گفته بود که برای شورای وزیران (ارگان عالی حکومت) «ممکن نیست که بتواند این دستگاه (یعنی دولت) را رهبری کرده و هماهنگ سازد. بهاین علت لازم است که دستگاهی سیاسی ایجاد کنند تا بخشهای مختلف تولید جمعی را هماهنگ سازد.» در ۱۹۷۲ شورای وزیران تجدید سازمان یافت و کمیتهئی اجرائی مرکب از هشت وزیر ایجاد شد که وظیفه آن هماهنگسازی و نظارت بر فعالیتهای وزیران بود. قبلاً این کار را خود فیدل کاسترو انجام میداد.
در آستانهٔ پیروزی انقلاب سه سازمان سیاسی وجود داشت که با باتیستا مبارزه کرده بودند: جنبش ۲۶ ژوئیه، PSP (کمونیست) و فرماندهی انقلابی (Directorio Revolucionario). همینکه عناصر بورژوا - لیبرال سازمانِ اول تصفیه شدند، رهبری کوبا پیشنهاد کرد که این سازمانها در یک حزب واحد ادغام شوند. در سال ۱۹۶۱ پس از غلبه بر مقاومتهای شدید، سازمانهای انقلابی یکپارچه (ORI) بوجود آوردند که کلیه سازمانها را تحت نظارت حزب کمونیست (PSP) بهریاست آنیبال اسکالانته گرد آورد. معهذا، اسکالانته در استفاده از موقعیت خود درجهت این که نظارت بر انقلاب را در اختیار حزبش قرار دهد تردیدی بهخود راه نداد؛ حرکتی که فیدل کاسترو با نطق مشهور خود در مارس ۱۹۶۲ که در ضمن آن بهتقبیح فرقهگرائی (سکتاریسم) پرداخت، راه آن را سد کرد. در پایان سال، سازمانهای انقلابی یکپارچه (ORI) جای خود را بهحزب واحد انقلاب سوسیالیستی (PURS) داد و در سال ۱۹۶۵ این حزب بهحزب جدید کمونیست کوبا تبدیل شد. این حزب نظارت کامل امور سیاسی کشور را در دست گرفت. دولت و حزب بهیک ارگان واحد تبدیل شدند. حزب خصوصیت برگزیده یافت، در حالی که ظاهراً سازمانهای مردمی بهاستثنای «کمیتههای دفاع از انقلاب» هنوز وجود نداشتند. با این وجود، در آغاز سال ۱۹۷۱ نسیم دگرگونی بر فراز حزب بهوزش درآمد. تلاشهائی صورت گرفت تا حزب را از وظایف اداری آن مجزا ساخته آن را از خصلت برگزیدهاش آسوده نموده و تقسیم مجدد وظایف را درمیان اعضاء بهطور یکنواختتری صورت دهد. بالأخره، در دسامبر ۱۹۷۵ حزب تصمیم گرفت که مشارکت عموم را تشویق کرده و وظایف سیاسی - اجرائی را بهنهادهای سیاسی جدید واگذار کند.
تا قبل از سال ۱۹۷۰، عملاً تنها شکل ممکن مشارکت عمومی از طریق «کمیتههای دفاع از انقلاب» بود که وظایف بسیار متنوعی بهعهده داشت؛ وظایفی از قبیل تدارک ایدئولوژیک، آموزش، ورزش، نمایشات فرهنگی، کار داوطلبانه، بهداشت عمومی، اصلاح روستاها، تولید و توزیع و غیره. بعد از سال ۱۹۷۰، اتحادیه مرکزی کارگران کوبا (CTC) ومجمع ملی کشاورزان کوچک (ANAP) قدرت بیشتری یافته و بحثهای عمومی وسیعی را در باب «قانون خانواده» و «قانون اساسی سوسیالیستی» بهراه انداختند[۳].
شکی نیست که رهبری کوبا در سال ۱۹۷۵ تصور میکرد که بهیُمن گسترش فرهنگ انسان نو، که معماران اصلی آن فیدل و چه گوارا بودند، وظایف سوسیالیستی از پیش میان مردم رسوخ یافته است. مفهوم کوبائی انسان نو از یک طرف برمبنای ضرورت تحکیم روند انقلابی در کشوری با سطح پائینِ توسعهٔ نیروهای تولیدی قرار گرفته، و از طرف دیگر براساس اجرای وظیفهٔ آمادهسازی مردم برای زندگی در شرایط سوسیالیستی پایهگذاری شده است.
فرهنگ انسان نو بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۸ بهوجود آمد و در فاصله سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳، هنگامی که مسائل مربوط بهمشوقهای مادی و نقش سازمانهای مردمی مورد توجه قرار گرفت، مجدداً بهکار گرفته شد. نکات اصلی این دیدگاه فرهنگی را میتوان در اثر چه گوارا بهنام «انسان و سوسیالیسم در کوبا»، و نطق فیدل کاسترو در ۲۶ ژوئیهٔ ۱۹۸۶ یافت.
ارزشهائی که مورد ستایش قرار گرفت عبارتست از: سخاوت، روح فداکاری، حس مسؤلیت، سادگی فراوان، انترناسیونالیسم، ظرفیت انتقاد و انتقاد از خود. مهمترین دستگاههائی که بهترویج این فرهنگ سیاسی میپرداخت دو سازمان مردمی مهم کشور بود: یعنی اتحادیه مرکزی کارگران و مجمع ملی کشاورزان کوچک. در این سازمانها بحثهای منظمی را در باب مسائل مختلف، از نظریهٔ مارکسیسم گرفته تا اهمیت اجتماعی «قدرت خلق» صورت میگیرد. وسائل ارتباط جمعی برای نتایج بهتر بهکار گرفته میشود، و از طرف دیگر وسائل بکری چون نمایشهای کمدی و یا نوع سنتیتر آن، یعنی افسانهها و هنر تودهها (فولکلور) مورد توجه قرار گرفته است.
حزب همراه سازمانهای مردمی بهتهیه مطالب آموزشی، توصیه دروس و سخنرانیها و انتشار متن نطقهای فیدل کاسترو و غیره میپردازد. بهعلاوه، جلسات بررسی و تحقیق، کنفرانسها، برنامههای رادیو تلویزیونی، روزنامهها و مجلات در خدمت آشنا ساختن مردم با وظایفی است که مورد نیاز جامعه سوسیالیستی است.
همان طور که نشر ایدئولوژیک این وظایف بهپیش میرود، وسائل مشارکت مستقیم مردم نیز بهوجود میآید. اینامر هم بهصورت مشارکت غیرمستقیم مردم از طریق انتخاب نمایندگان آنها در کمیسیونهای گوناگون سازمانهای مردمی صورت میگیرد، و هم نظارت مستقیم آنها را بخصوص بر فرآیندهای تولیدی محلی دربر میگیرد.
بررسی زیر نمونهئی از مطالعاتی است که درفاصله ژوئن تا اکتبر ۱۹۷۶ صورت گرفته و هدف آن ارزیابی میزان مشارکت مردم تا قبل از آغاز تجربه «قدرت خلق» بوده است. این بررسی، مظاهر مختلف فرهنگ سیاسی را در کوبا، مشارکت واقعی مردم در آموزش فرهنگ سیاسی و میزان مشارکت آنها را در جریان تصمیمگیری که از کاربرد عملی این فرهنگ سیاسی نتیجه میشود دربرمیگیرد.
فرهنگ سیاسی
ما با توجه بهآن مفاهیم یا ارزشهائی که فعالیت سیاسی را در کوبا رهبری میکند، بر این موارد تکیه میکنیم: آگاهی از دمکراسی، تلقی از رهبری و دانش سیاسی. دو مورد اول مستقیماً با مسأله مشارکت تودهها سر و کار دارد، و سومی بهطریقی کلیتر، بهارزیابی جریان رسوخِ فرهنگِ سیاسیِ سوسیالیستی یاری میرساند.
۱. آگاهی از دمکراسی.
جدولهای (الف) و (ب) بازگوی عقاید پاسخ دهندگان مورد سنجش دربارهٔ دمکراسی است. در جدول اول که ۳۰۳ نفر یا ۸۵ درصد پاسخ دهندگان «در مباحثات از نظرات خود دفاع میکنند، حتی اگر دیگران (حتی رهبری) عقاید متفاوتی داشتهباشند». با این وجود، در جدول (ب) ۶۶ درصد پاسخ دهندگان اظهار میدارند: «موقعیکه مذاکرات بهرأی گذاشته میشود همیشه یا تقریباً همیشه اتفاق آراء وجود دارد».
جدول (الف): عقاید کارگران و دهقانان کوبائی از ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد دربارهٔ رفتار همکارانشان در جلسات بحث و مذاکره. سال ۱۹۷۶.
سؤال: آیا میتوانید بی واهمهئی از عقاید دیگران (حتی رهبری) از نظرات خود دفاع کنید؟
کارگران | دهقانان | کل دهقانان و کارگران | ||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
غیر رهبران | رهبران | جمع | غیر رهبران | رهبران | جمع | |||||||||
پاسخها | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد |
بلی | ۱۱۵ | ۸۶ | ۳۷ | ۷۷ | ۱۵۲ | ۸۳ | ۱۲۱ | ۸۷ | ۳۰ | ۹۱ | ۱۵۱ | ۸۷ | ۳۰۳ | ۸۵٫۵ |
خیر | ۱۹ | ۱۴ | ۱۱ | ۲۳ | ۳۰ | ۱۷ | ۱۸ | ۲۳ | ۳ | ۹ | ۲۱ | ۱۳ | ۵۱ | ۱۴٫۵ |
جمع | ۳۵۴ | ۱۰۰ |
جدول (ب): عقاید کارگران و دهقانان کوبا از ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد دربارهٔ نتایج دفعاتی که رأی دادند. سال ۱۹۷۶.
سوال: آیا اتفاق آراء وجود دارد؟
کارگران | دهقانان | کل دهقانان و کارگران | ||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
پاسخها | غیر رهبران | رهبران | جمع | غیر رهبران | رهبران | جمع | ||||||||
تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | |
همیشه، یا تقریباً همیشه | ۹۲ | ۶۸ | ۳۰ | ۶۳ | ۱۲۲ | ۶۷ | ۸۷ | ۶۲ | ۲۷ | ۸۲ | ۱۱۴ | ۶۶ | ۲۳۶ | ۶۶ |
بعضی اوقات | ۳۳ | ۲۵ | ۱۷ | ۳۴ | ۵۰ | ۲۷ | ۵۳ | ۳۸ | ۶ | ۱۸ | ۵۹ | ۳۴ | ۱۰۹ | ۳۰ |
هرگز، یا تقریباً هیچوقت | ۹ | ۷ | ۱ | ۳ | ۱۰ | ۶ | - | - | - | - | - | - | ۱۰ | ۲ |
جمع | ۳۵۵ | ۱۰۰ |
تناقض آشکاری که از مقایسه دو جدول ظاهر میشود، بهیکی از جنبههای بسیار مهم تحولات دموکراتیک کوبا اشاره دارد. ظاهراً همه چیز دلالت برآن میکند که درک کوبائیها از دمکراسی نه بهمفهوم «نشر بیبند و بار عقاید»، بلکه بهمعنی مکانیسمی است که از طریق آن بتوان به «توافق اکثریت» در آراء دست یافت. بنابراین، همان طور که جدول نشان میدهد، ظاهراً بحث و مذاکره از رأی متعاقب آن بیشتر اهمیت دارد، زیرا در اینجا عموماً میکوشند که برای دستیابی بهاتفاق آراء بر اختلافات غلبه کنند. از اینرو، رأی دادن درواقع رسمیت بخشیدن بهآن تصمیماتی است که در بحثهای قبلی مورد توافق قرار میگیرد.
۲.تلقی از رهبری.
برای این که بتوانیم از آنچه که درحال حاضر در سازمانهای کارگران و دهقانان رهبر نمونه تلقی میشود مفهومی تقریبی بهدست آوریم، از پاسخ دهندگان خواسته شد تا از بین پاسخهای متعدد، آن جوابهائی را ذکر کنند که بهبهترین نحو با انتخاب رهبری سازمانشان مطابقت میکند. در انتخاب نوع پاسخها نیز دقت بهعمل آمد تا معلوم شود که آیا در معیارهای انتخاب رهبری گرایشی بهنخبهگرائی یا فرقهگرائی وجود دارد یا خیر. درواقع پاسخهائی که مؤید نخبهگرائی باشد، از لحاظ کمّی چندان قابل توجه نبود که نیازی بهبررسی تحلیلی داشته باشد. مثلاً فقط ۴ درصد پاسخدهندگان اظهار کردند که رهبران سازمانهایشان بهخاطر «روابط و شهرت» انتخاب شدهاند، و فقط ۵٫۷ درصد علت آن را «دانش مارکسیستی» ذکر کردند. معیارهای انتخاب شده بیشتر خصلتهای عالی است. همانطور که از جدول (ج) میتوان دریافت از نظر دهقانان، مهمترین خصلتها عبارت است از: «حس مسؤلیت»، «تجربه در کار»، «سابقهٔ انقلابی»، «بهترین کارگر» و «سطح فرهنگ». از نظر کارگران «بهترین کارگر» در رده نخست جای داشته و بهدنبال آن بهترتیب «حس مسؤلیت»، «تجربه در کار»، «سابقه انقلابی» و «سطح فرهنگ» اهمیت مییابد.
جدول (ج) طوری تنظیم شده که دهقانان را بهحسب نوع سازمان اقتصادی آنها در دو گروه جای میدهد. گروه اول تحت عنوان «طرحهای مجتمع» ظاهر میشود (اشاره است بهسازمانی که در آن، قطعه زمینهای شخصی در «مجتمعهای دولتی» گرد آمده و از اینرو دهقان بهکارگر کشاورزی شباهت پیدا میکند)؛ در حالیکه گروه دوم تحت عنوان «طرح ویژه و انجمنهای دهقانان» پدیدار می شود (که در آنها دهقان، بهمفهوم مشخص کلمه، دارای حق مالکیت یا تصاحب زمین است). علت ایجاد این تمایز، نشان دادن تفاوتهای مهم در پاسخهای کارگران و دهقانان است. همان طور که مشاهده میکنیم، کارگران در انتخاب رهبر، معیار «بهترین کارگر» را بهعنوان مهمترین عامل ذکر میکنند. در صورتی که دهقانان این عامل را در درجه چهارم اهمیت قرارمیدهند. از طرف دیگر، هرچند کارگران «سابقهٔ انقلابی» را در درجه چهارم و دهقانان، در درجه سوم اهمیت بهشمار میآورند، درصد کارگرانی که این گزینش را انجام میدهند از دهقانان بیشتر است. شکی نیست که «بهترین کارگر» و «سابقهٔ انقلابی» نسبت بهعوامل دیگر از مناسبت انقلابی «اصیلتری» برخوردار است و ظاهراً بیشتر مورد پسند کارگران است تا دهقانان.
بنابهاین تحلیل، تفاوتها ناشی از معیارهائی چون سن، جنس، پایگاه اجتماعی، سابقه نظامی، یا میزان تحصیلات نیست بلکه بهعکس بهنظر میرسد که این تفاوتها بهاختلاف شرایط مادی تولید و انعکاس این شرایط در سطح «مناسبات اجتماعی تولیدی» مشخص کارگران و دهقانان ارتباط دارد. این تعبیر، با این واقعیت تقویت میشود که دهقانانی که ازلحاظ مناسبات اجتماعی تولید شباهت بیشتری بهکارگران دارند (یعنی دهقانان طرحهای مجتمع)، از نظر نوع پاسخهایشان نز این شباهت را حفظ میکنند.
ظاهراً نتیجهئی که بهطور خلاصه از این بررسی بهدست میآید آن است که: کوبائیها میدانند که بهجای معیارهای احتمالاً نخبهگرایانه باید بر ارزشهای «انسان نو» تکیه کنند.
معهذا، بهنظر میرسد که کارگران ارزشهای مشخصهٔ انقلابی را بهتر از دهقانان جذب کردهاند.
جدول (ج) تلقی از رهبری درمیان کارگران و دهقانان ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد. سال ۱۹۷۶
کارگران | دهقانان | جمع | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
معیار | طرحهای مجتمع | طرحهای ویژه و انجمنهای دهقانان | کل دهقانان | |||||||
تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | |
حس مسؤلیت | ۱۱۶ | ۶۴٫۱ | ۳۸ | ۸۴٫۴ | ۹۶ | ۷۵ | ۱۳۴ | ۷۷٫۵ | ۲۵۰ | ۷۰٫۴ |
تجربه در کار | ۹۳ | ۵۱٫۴ | ۲۲ | ۴۸٫۹ | ۸۷ | ۶۷٫۹ | ۱۰۹ | ۶۳ | ۲۰۲ | ۵۸٫۹ |
بهترین کارگر | ۱۲۶ | ۶۹٫۶ | ۱۷ | ۳۸٫۷ | ۳۴ | ۲۶٫۵ | ۵۱ | ۲۹٫۵ | ۱۷۷ | ۴۸٫۸ |
سابقه انقلابی | ۸۷ | ۴۸٫۱ | ۲۱ | ۴۶٫۷ | ۵۴ | ۴۲٫۱ | ۷۵ | ۴۳٫۲ | ۱۶۲ | ۴۵٫۶ |
سطح فرهنگ | ۱۶ | ۹٫۴ | ۱۱ | ۲۴٫۴ | ۳۴ | ۲۶٫۵ | ۴۵ | ۲۶ | ۶۱ | ۱۷٫۱ |
۳. دانش سیاسی.
در بررسی ما، این عنوان پرسشهای متعددی را در بر میگرفت، امّا در اینجا ما صرفاً آن سؤالاتی را مطرح میکنیم که بهشناخت برخی از شخصیتهای بینالمللی مربوط میشود و ضمناً با حیات و تاریخ کوبا نیز ارتباط مییابد.
از پاسخ دهندگان خواسته شد تا اطلاعات خود را دربارهٔ ملیت و موضع سیاسی (یا عقاید) سیزده شخصیت را که بهنحوی از انحاء با تاریخ کوبا یا سیاست کنونی بینالمللی آن ارتباط دارند بیان کنند.
همان طور که از جدول (د) میتوان دریافت، کارگران و دهقانانی که مورد پرسش قرار گرفتند بهکوششهای رهبری کوبا در نشر اطلاعات مربوط بهموقعیت بینالمللی کنونی انقلاب کوبا پاسخ مثبت دادهاند. ما نتایج حاصله را ثبت کرده دریافتیم که ۵۷٫۴ درصد کارگران و ۴۰٫۶ درصد دهقانان که نمایشگر ۴۹ درصد کل افراد مورد پرسش بودند، از ملیت و موقعیت سیاسی تمام سیزده نفری که با موضع رسمی دولت کوبا ارتباط مییابند، اطلاع دارند. اگر مائوتسه تونگ را (که در موقع مصاحبه وضعیت او نامشخص بود) کنار بگذاریم[۴]، این رقم به ۶۲ درصد افزایش مییابد.
جدول (د) ملیت و موقعیت سیاسی (یا عقاید) جمعی از شخصیتهای بینالمللی در برابر انقلاب کوبا، بنابهاظهارات کارگران و دهقانان ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد کوبا. سال ۱۹۷۶
نام شخصیت | ملیت - دوستی (پاسخ صحیح) | ملیت - دشمنی (پاسخ صحیح) | جوابهای دیگر * | |||
---|---|---|---|---|---|---|
تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | |
سالوادر آلنده | ۳۴۲ | ۹۶٫۳ | ۱ | ۰٫۳ | ۱۲ | ۳٫۴ |
جرالد فورد | ۲ | ۰٫۶ | ۳۲۵ | ۹۱٫۵ | ۲۸ | ۷٫۹ |
مائوتسه تونگ | ۳۸ | ۱۰٫۷ | ۲۵۷ | ۷۲٫۴ | ۶۰ | ۱۶٫۹ |
لئونید برژنف | ۳۳۵ | ۹۴٫۴ | ۱ | ۰٫۳ | ۱۹ | ۵٫۳ |
سیمون بولیوار | ۲۸۹ | ۸۱٫۴ | ۲ | ۰٫۶ | ۶۴ | ۱۸ |
هوشی مینه | ۳۳۲ | ۹۳٫۵ | ۴ | ۱٫۱ | ۲۲ | ۶٫۴ |
سکتوره | ۲۷۱ | ۷۶٫۳ | ۲ | ۰٫۶ | ۸۲ | ۲۳٫۱ |
نگوین تیبینه | ۳۱۰ | ۸۷٫۳ | ۳ | ۰٫۸ | ۴۲ | ۱۱٫۹ |
ابل سانتاماریا | ۳۴۳ | ۹۶٫۶ | - | - | ۱۲ | ۳٫۴ |
والنتیناترشکوا | ۳۳۴ | ۹۴٫۱ | - | - | ۲۱ | ۵٫۹ |
ماریاتا گراجالز | ۳۴۵ | ۹۷٫۲ | - | - | ۱۰ | ۲٫۸ |
لوئیس کوروالان | ۳۳۴ | ۹۴٫۱ | - | - | ۲۱ | ۵٫۹ |
آگوستینونتو | ۳۴۲ | ۹۶٫۳ | - | - | ۱۳ | ۳٫۷ |
*^ جوابهای دیگر: ملیت غلط ذکر شده - دوستی، ملیت غلط - دشمنی، ملیت (نمیدانستند یا پاسخی ندادند) - دوستی، ملیت (نمیدانستند یا پاسخی ندادند) - دشمنی، ملیت (پاسخ صحیح) - نمیدانستند یا پاسخی ندادند، ملیت (غلط) - نمیدانستند یا پاسخی ندادند، صرفاً در هر دو مورد نمیدانستند یا پاسخ ندادند. |
شرکت در محفلهای مطالعاتی
محفلها یا گروههای مطالعاتی مهمترین وسیلهٔ انتقال فرهنگ سیاسی است. همان طور که از نشر وسیع ارزشها و وظایف (سوسیالیستی) که در بخش قبل بهآن اشاره کردیم میتوان دریافت، شرکت در محفلهای مطالعاتی بهمقیاس عظیمی صورت میگیرد. براساس این سنجش، ۹۰٫۷ درصد پاسخ دهندگان «همیشه یا تقریباً همیشه» در محافل مطالعاتی شرکت میکنند، و فقط ۸٫۴ درصد اظهار داشتند که «گاهی اوقات» یا «هیچوقت یا تقریباً هیچوقت». همینطور ۸۶٫۸ درصد «همیشه یا تقریباً همیشه» بهطور فعال در محفلهای مطالعاتی شرکت میکنند؛ ۹۶٫۳ درصد «همیشه یا تقریباً همیشه» سؤالاتی از رهبر گروه بهعمل میآورند و پاسخ آن را دریافت میکنند، و ۹۸ درصد متونی را که محفلهای مطالعاتی در اختیارشان میگذارد در منزل یا در «کمیتههای دفاع از انقلاب» (۵۳٫۸ درصد)، در محفل و سرکار (۱۴٫۴ درصد) یا فقط در محفل (۲۹٫۱ درصد) مطالعه میکنند.
گذشته از آن که همه بهطور وسیعی در محفلها شرکت میکنند دهقانان نسبت بهکارگران توجه بیشتری بهمحافل مطالعاتی مبذول میدارند. دهقانان از بین هر سه جلسه مباحثه در ۲٫۷ آنها شرکت کرده بودند، در حالی که شرکت کارگران فقط ۲٫۵ درصد، یا بهعبارت دیگر ۱۰ درصد کمتر بود.
شاید علت این تفاوت آن باشد که دهقانان از لحاظ بعضی معیارها که معرف خصوصیات انقلابی است، از کارگران ضعیفترند مانند ارزشهائی که در انتخاب رهبر مورد استفاده قرار میگیرد، و سطح دانش سیاسی ظاهراً بهدلیل این اختلاف است که انقلاب بر آموزش سیاسی دهقانان بیشتر از کارگران اصرار میورزد.
مشارکت در تصمیمگیری
امیدواریم این بررسی را با کوششی در جهت تعیین میزانی که رسوخ ارزشها و وظایفی که روی هم رفته فرهنگ سیاسی کوبا را تشکیل میدهد، یعنی ارزشهائی که بهمشارکت واقعی مردم در تصمیمگیری منجر شده است، بهانجام برسانیم. در بخشهای زیر کوشش میکنیم تا:
۱. دفعاتی را که انجمنهای کارگران و دهقانان تشکیل شده است تعیین کنیم.
۲. بهکمک این نمونهها سطح واقعی شرکت آنها را در این انجمنها معین کنیم.
۳. با مراجعه بهنمونهها دریابیم که در کدام عرصه، این مناسبات درحال تحکیم است.
۱. دفعاتی که انجمنهای کارگران و دهقانان تشکیل میشود. بنا بهاطلاعاتی که از طریق دبیران سازمانده CTC و ANAP بهدست آمد، انجمنهای کارگران و دهقانان حداقل هر ماه یک بار در مراکز کار تشکیل میشود. این انجمنها، بهغیر از بررسی اموری که ناشی از تولید است، بهبحث و مذاکره درباب مسائل مربوط بهکارگران و دهقانان، نظیر سازمانهای «قدرت خلق» نیز میپردازند.
در طی سه ماه پیش از بررسی، علاوه بر «گردهمآئیهای عادی برای امور تولیدی»، در هر مرکز کار حداقل یک جلسه از گردهمآئیهای نوبت اول انتخابات نمایندگان «قدرت خلق» تشکیل شده بود. آمار ما نشان میدهد که تقریباً ۶۵ درصد پاسخ دهندگان در همهٔ جلسات، و بقیه حداقل در یک جلسه شرکت کرده بودند.
۲. سطح واقعی شرکت کاراگران و دهقانان در انجمنها. بهعنوان مُعرّفی از شرکت واقعی آنها، ۲۸۴ نفر پاسخ دهنده که نماینده ۸۰ درصد کل آنها بشمار میآمدند، اظهار داشتند که «همیشه یا تقریباً همیشه» شخصاً در انجمنها شرکت نمودهاند، و ۲۰ درصد بقیه گفتند که «بعضی وقتها» شرکت کردهاند. در پاسخ بهاین سؤال که نظر خود را دربارهٔ شرکت همکارانشان بیان کنند، ۸۳ درصد گفتند که [همکارانشان] «در بیشتر اوقات» شرکت کردهاند.
۳. عرصه مهمترین زمینههای تصمیمگیری. جدول (ه) بهخودی خود گویاست. این جدول یک سلسله از فعالیتهائی را گرد آورده که کارگران و دهقانان بهعنوان مهمترین زمینههای مشارکت خود در تصمیمگیری عنوان کردهاند، این جدول نتیجهٔ «تحلیلِ مضمون» پاسخهائی است که در برابر یک سؤال کلی بهعمل آمده و در آن از پاسخدهندگان خواستهشد که «مهمترین امور، مسائل یا مضامینی را که در سازمانشان با شرکت مستقیم کارگران و دهقانان مورد بحث و تصمیمگیری قرار میگیرد ذکر کنند». در نتیجه کلیهٔ امور و فعالیتهائی را که در این جدول آمده کارگران و دهقانان عنوان کردهاند و درواقع جدول میزان علاقمندی آنها را بهمشارکت در جریان تصمیمگیری منعکس میسازد.
این واقعیت که پاسخ کارگران، در مقایسه با دهقانان، بهشکل بسیار یکنواختتری در عرصههای مختلف مورد گزینش توزیع شدهاست، بهتحلیل مفصلتری احتیاج دارد؛ امّا آنچه که در اینجا میتوان دید آن است که هرچند سطح شرکت عمومی بالاست (۳٫۸۲ از میان حداکثر ۵ عرصه فعالیت)، وضعیتی که در بررسی محفلهای مطالعاتی دیدیم، در اینجا معکوس میشود، زیرا که شرکت کارگران بهمیزان ۱۰ درصد از دهقانان بیشتر است. شاید بتوان این نکته را بهعنوان نشانهئی از این امر تلقی کرد که بهرغم کوشش رهبری در ارتقاء آگاهی سیاسی دهقانان بهسطحی که کارگران از آن برخوردارند، کارگران هنوز هم پیشروترین طبقه در جامعهٔ کوبا بهشمار میروند.
جدول (ه) تصمیمگیریهائی که کارگران و دهقانان کوبائی ایالات هاباناکمپو و هاباناسیوداد در آنها مشارکت کردهاند. سال ۱۹۷۶
کارگران | دهقانان | ||||
---|---|---|---|---|---|
فعالیتها | تعداد | درصد | فعالیتها | تعداد | درصد |
طرح تولیدی۱ | ۱۷۳ | ۹۵ | طرح تولیدی | ۱۶۵ | ۹۵٫۲ |
آموزش و پرورش۲ | ۱۰۴ | ۵۷٫۱ | مسائل مندرج در C.deE | ۱۳۱ | ۷۲٫۷ |
کار داوطلبانه ۳ | ۹۸ | ۵۳٫۸ | آموزش و پرورش | ۸۶ | ۴۹٫۷ |
مسائل مندرج در C. deE۴ | ۹۱ | ۵۰ | غیبت | ۶۱ | ۳۲٫۵ |
رقابت۵ | ۶۹ | ۳۷٫۹ | کار داوطلبانه | ۴۵ | ۲۶ |
غیبت ۶ | ۵۳ | ۲۹٫۱ | رقابت | ۴۰ | ۲۳٫۱ |
صرفهجوئی۷ | ۳۳ | ۱۸٫۱ | سازمانهای مردمی | ۳۴ | ۱۹٫۶ |
دعوتهای سیاسی۸ | ۲۴ | ۱۳٫۱ | دعوتهای سیاسی | ۲۴ | ۱۳٫۸ |
طرحهای بهداشتی۹ | ۲۳ | ۱۳ | طرحهای بهداشتی | ۱۴ | ۸ |
امور فرهنگی۱۰ | ۲۱ | ۱۲ | امور فرهنگی | ۱۴ | ۸ |
سازمانهای مردمی۱۱ | ۱۱ | ۶ | صرفهجوئی | ۱ | ۰٫۵ |
بقیه۱۲ | ۲۴ | ۱۳٫۱ | بقیه | ۲۱ | ۱۲٫۱ |
توضیحات جدول:
۱^ تدارک و اجرای مراحل مختلف جریان کار. براساس یک پروژه دولتی، کارگران بههمراهی سرپرستانشان – یا دهقانان بههمراه پیشکسوتانشان، پروژه و طرح نهائی را تهیه میکنند. طرح فوق یک طرح سالانه است، امّا در فواصل ماهانه مورد بازبینی مجدد قرار می گیرد.
۲^ منظور دورههای تحصیلی رسمی است که از طریق کارگران و دهقانان برگزار میشود تا اطمینان یابند که همکارانشان از حداقل تحصیلات ششم ابتدائی برخوردارند.
۳^ کار تولیدی بدون مزدی که بهصورت اضافهکاری انجام میدهند، و بهرغم خصلت داوطلبانه آن میباید برنامهریزی شود.
۴^ بسیاری از مطالبی که در نشریه (Circulos de Estudio) مورد بحث قرار میگیرد، در انجمنهای عادی مربوط بهامور تولیدی نیز بهبحث گذاشته شده یا بهمرحله عمل درمیآید.
۵^ مکانیسمی که از طریق آن دو کارگر یا دو مرکز کار با یکدیگر ارتباط مییابند و اساس آن دست یابی بهنتایج بهتر در هدفهای تولید است. این رقابت، بهصورت رقابت ساده نیست. بلکه نوعی کمک متقابل بهشمار میآید.
۶^ مسأله بیانظباطی در کار، تصمیمات بازدارنده، اجازه و غیره.
۷^ صرفهجوئی در مواد خام و انرژی.
۸^ بیانیهٔ همبستگی با جنبشهای بینالمللی، سیاستهای دولتی و غیره.
۹^ بهداشت محیط کار. و سلامتی کارگران و دهقانان.
۱۰^ شامل تئاتر، موزیک، گروههای مطالعات تاریخی و غیره.
۱۱^ بحث درباره کارهای انجام شده توسط مجریان در سطوح محلی.
۱۲^ شامل: جنبشهای پیشتاز؛ نهضت سازندگی، و غیره.
شواهدی که از این سنجش رفتار سیاسی کارگران و دهقانانی که مورد مصاحبه قرار گرفتند فراهم آمد، بازگوی رسوخ عمیق ارزشها و وظایفی است که بهگفتهٔ رهبران کوبائی، فرهنگ سیاسی نوین را توصیف میکند. علاوه بر آن، توسعه «مکانیسم تصمیمگیری» جزئی از نظام متوازن مشارکت تودههاست.
ظاهراً هر دو جریان در دستیابی بهنتایج مورد نظر بسیار موفق بوده است. مشروعیت آن بهعنوان وسیلهئی برای ساختمانِ سوسیالیسم، مسأله جداگانهئی است. آنچه رهبری انقلابی کوبا رسماً اعلام داشته این است که «مکانیسم تصمیمگیری» امکاناتی واقعی برای تولیدکنندگان مستقیم فراهم میآورد تا در نظارت بر جریان تولید مشارکت کنند. اگر واقعاً این طور باشد، میتوان گفت که در کوبا مناسبات اجتماعی تولید سوسیالیستی درحال ظهور است. کارگران کوبائی نه فقط میتوانند از طریق دولت که از طرف آنها عمل میکند صاحب وسائل تولید شوند، بلکه میتوانند مالکیت مستقیم آن را نیز از طریق «مکانیسم تصمیمگیری» که بهآن دسترسی یافتهاند بهدست آورند و آمادگی سیاسیشان نیز امکان استفاده از آن را فراهم میآورد، اگر این جریانات حقیقتاً منعکس کنندهٔ وضعیتِ کنونی کوبا باشد، ارگانهای «قدرت خلق» آن شکلهای جنینی خالص دمکراسی خلق را تشکیل میدهد که درخور یک صورتبندی اقتصادی - اجتماعی سوسیالیستی است.
اشارات متن:
*^ آنتونیو خوزه هررآ (Antonio Jose Herrera) عضو پژوهشی مرکز مطالعات آمریکای لاتین در دانشگاه پتزبورگ است. او در سال ۱۹۷۶ از کوبا بازدید کرده است.
**^ هرنان روزنکرانز (Hernan Kosenkranz) در دانشگاه لیورپول دربارهٔ کوبا تحقیق میکند. او نیز عضو پژوهشی مرکز مطالعات آمریکای لاتین در دانشگاه پتیزبورگ است.
- ^ (Georges Balandier, political Anthropology (Penguin Books, London, 1970
- ^ (Osvaldo Dorticos Torrado)، گفت و گوئی در وزارت نیروهای مسلح انقلابی در ۱۴ ژوئن ۱۹۶۱.
- ^ بنا بهاطلاعاتی که آنتونیو خوزه هررآ در فوریه ۱۹۷۶ دربارهٔ رفراندمی که بهتصویب قانون اساسی سوسیالیستی کوبا انجامید جمعآوری کرده، طرح اولیه قانون اساسی با شرکت حدود ۶٬۲۰۰٬۰۰۰ نفر بهبحث گذاشته شد که از بین آنها ۵٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر بهنفع این طرح رأی دادند و ۱۶٬۰۰۰ نفر اصلاحاتی را دربارهٔ آن پیشنهاد کردند، که مورد پشتیبانی ۶۰۰٬۰۰۰ نفر قرار گرفت.
- ^ اشکالاتی که دربارهٔ مائو وجود داشت در نتیجه وقایع زیر است: در ۵ آوریل ۱۹۷۶، حزب کمونیست کوبا در پاسخ حملهٔ نمایندهٔ چین در سازمان مللمتحد که کوبا را مسئول دخالتِ آفریقای جنوبی در آنگولا دانست، «دارودسته مائوئیست رهبری چین» را بهخاطر سیاست همبستگی آن با نهضتهای ضدانقلابی آنگولا، و دیکتاتورهای فاشیستی آمریکای لاتین مورد سرزنش قرار داد. این گفتار سرآغازی برای عیبجوئی از «انحرافات مائوئیستی» شد که در تاریخچه انقلاب سابقه نداشت؛ تا این موقع کوبائیها بهمسأله چین بهندرت اشاره میکردند و در هیچ موردی حملات متوجه مائو نبود. قبل از این که بررسی بهپایان برسد رهبر چین درگذشت، و در نتیجه گذشتهٔ انقلابی او اهمیت بیشتری یافت. ازاین رو، هنگام مصاحبه برای بعضی از دهقانان کاملاً مشخص نبود که او را دوست بشمارند یا دشمن و این که «گذشته انقلابی» او مهمتر است یا «مرحله اخیر او بهعنوان همپیمان امپریالیسم» (این کلماتی است که دهقانان کوبائی بهکار بردند).