صندوق پستی ۱۱۳۲-۱۵ شمارهٔ ۲۷: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
[[Image:27-140.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۱۴۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۱۴۰]] | [[Image:27-140.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۱۴۰|کتاب جمعه سال اول شماره ۲۷ صفحه ۱۴۰]] | ||
− | {{ | + | {{در حال ویرایش}} |
'''سردبیر محترم هفتهنامه کتاب جمعه:''' | '''سردبیر محترم هفتهنامه کتاب جمعه:''' |
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۵۹
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
سردبیر محترم هفتهنامه کتاب جمعه:
ضمن سلام و تقدیم بهترین سپاسها بهحضورتان بهخاطر کتاب خوب جمعه، اجازه بدهید بدین وسیله از خانم ناشناس ولی بسیار محترم و وطنپرستی که در بعدازظهر دوشنبه 1/11/58 خواندن «کتاب جمعه»را بهمن توصیه کردند تشکر و قدردانی و حقشناسی کنم. خواهشمند است بههر صورت دستور فرمائید این سپاسنامه در آن نشریه درج شود. امیدوارم اینجانب نیز در آینده بتوانم همانند آن خانم محترم در معرفی این هفتهنامه بهنسل روشن و جوان سهمی داشته باشم.
با تشکر و سپاس فراوان:
محمدحسین خلیلی: دانشجوی سال دوم علوم بانکی
• آقای مصطفی ذبیحی (اراک)
حداکثر برداشت ما این است که تصمیم گرفتهاید با ما شوخی کنید. با منطق میخواهید بهجنگ بلاهت بروید؟
• آقای دکتر حسین میرشجاعی
بهشرح بالا مراجعه بفرمائید، امیدواریم متقاعدتان کند که گناه از ما نیست.
• آقای عزیزالله حاجی مشهدی
اگر بهمنابعی از ادبیات معاصر افریقا و فیالجمله داستان کوتاه دسترسی دارید بیفیضمان نگذارید.
• جناب بهرام افراسیابی
کتاب انقلاب پرتغال، نوشتۀ گیل گرین بهترجمۀ خود را که «بهمناسبت ترجمۀ روان و ماهرانه ایشان از نقد مارکسیسم رودنسون و دربارۀ عربستان بیسلاطین»برای خانم (و نه آقای)آزاه امضا فرمودهاید خدمت ایشان تقدیم کردیم و حامل تشکرات خانمآزاده از محبت دلگرمکنندۀ شما هستیم.
از خوانندگان علاقمندی که ترجمۀ شعر، قصه، و مقاله برای ترجمه میفرستند تقاضا میشود زیرا کسی از اصل آنها را نیز ضمیمۀ ترجمۀ خود کنند. پیشاپیش سپاسگزاریم.
• آقای سعید عدل
در پاسخ آن همه محبتی که فرمودهاید فقط میتوانم در یک جمله بگویم «از صمیم قلب متشکرم». تنها چیزی که دارم و بهآن میبالم همین محبتها است که از همه چیزی خواستنیتر و گرانبهاتر است.
1) خود نیز در فکر آن هستیم که تاریخچهئی از مبارزات ضدامپریالیستی، و در مجموع، چگونگی شکل گرفتن و اهداف سازمانهای مترقی انقلابی فراهم کنیم. تاکنون پانزده گروه و سازمان دعوت ما را پذیرفتهاند و میتوانیم بهخوانندگان علاقهمند مژده بدهیم که بهزودی در زمینۀ این مسائل مطالب قابل توجه و با اهمیتی در کتاب جمعه خواهد آمد که عجالتاً از طرح آنها چشمپوشی میکنیم. 2) در موضوع گروههای فشار و غیره، منتظریم ببینیم با اظهار علاقه مکرّر آقای بنیصدر در مورد ایجاد فضای باز سیاسی چه وضعی پیش خواهد آمد. ما نیز مثل شما و بسیاری دیگر انتظار میکشیم تا ببینیم چه پیش میآید.
3) در مورد این که «برای دریافت کمکهای مالی خوانندگان اقدام بهافتتاح حسابی در یکی از بانکها»بکنیم، با تشکر فراوان از لطف شما، عجالتاً بهکمک مالی خوانندگان و علاقهمندان نیازی پیش نیامده و مجله خودکفاست. امّا چنان که پیش از این نیز گفتهایم تاکنون هرگز از کیفیت چاپ و صحافی مجله راضی نبودهایم و لازم میدانیم مجله با کیفیت بسیار خوب بهچاپ برسد تا بتوانیم آلبومهای ارزندهئی از عکس و نقاشی بهطور دائم در مجله تقدیم خوانندگان کنیم. امّا چاپ بهتر مستلزم هزینههای بیشتری است و تنها در این مورد است که خوانندگان علاقهمند میتوانند از طریق تبلیغ مجله در میان کسان و دوستان خود و تشویق آنها بهقبول اشتراک مجله جنبۀ مالی آن را برای وصول بهامکانات بیشتر تقویت کنند. خوشبختانه مجلّه نیز میتواند بهراحتی جای خود را نزد دوستان و کسانِ خوانندگان ما باز کند، گیرم اصلِ موضوع آشنا کردن آنان با چنین نشریهئی است. در همین شماره نامۀ دانشجوئی را ملاحظه میکنید که از ما خواستهاند تشکر و احساس حقشناسیشان را بهخانم ناشناسی که مجلّه را بهایشان معرفی کردهاند اعلام کنیم.
4) شاید از نظرتان گذشته باشد که تاکنون بهدفعات در مجله اعلام کردهایم که «نویسندۀ خاصی»نداریم و برای چاپ آثار همۀ نویسندگان و شاعران بهقول شما«پرمایه»آمادهایم، ولی این جور بویش میآید که آقایان و خانمها حرف زیادی برای گفتن و مطلب زیادی برای نوشتن ندارند و یا، بهدلائلی که خودشان میدانند، تو حال و هوای نوشتن و سرودن نیستند.
5) بهچشم. «آنارشیسم را از نظر یک اصطلاح سیاسی، و یک برداشت فلسفی، و بهخصوص برداشتی که یک آنارشیست از آن دارد»در شمارۀ دیگر معرفی خواهیم کرد، و بعدها دربارۀ سؤال دیگرتاناگزیستانسیالیسم، چرا که شرح آن بهسادگی مقدور نیست.
حقیقت این است که ما چنین صفحاتی در مجله گشوده بودیم. در پاسخ خوانندگان. ولی چند هفتهئی است که از خیر آن گذشتهایم تا بعد ببینیم چه گونه میشود اشکالی را که در عمل پیش آمده مرتفع کرد.- اشکال قضیه این است که هر عقیدۀ سیاسی یا فلسفی برای خود یک تعریف علمی دارد، و این که فلان عقیده یا مکتب خوب است یا بد، چیزی است که بستگی دارد بهمنافع خاص یا نظرِ فردِ ناظر. پس معرفی یک عقیدۀ فلسفی یا سیاسی، اگر با جبههگیری و از فلان یا بهمان زاویه صورت بگیرد، کار درستی نیست. اگر شما خواستید بدانید یک لیبرال یا یک فاشیست چه میگوید و چه عقیدهئی دارد و من از موضع یک آنارشیست یا یک کمونیست بهشرح آن مکاتب پرداختم جواب درستی بهشما ندادهام؛ زیرا آنچه نصیب شما شده «عقیده یک آنارشیست یا یک کمونیست نسبت بهلیبرالیسم یا فاشیسم»است و نه بیش. برای آن که من بهسؤال شما در مورد مثلاً ماتریالیسم جواب درست بدهم، نباید از موضع یک ایدهآلیست یا هر چیز دیگر بهماتریالیسم نگاه کنم بلکه در کمال بیطرفی باید بهشما بگویم که «ماتریالیسم چنین اعتقادی است و چنین میگوید.»
متأسفانه ما نخست برداشتیم در پاسخ خوانندهئی که پرسیده بود «لیبرالیسم چیست؟» (و نپرسیده بود که عقیدۀ ما در باب