نامهها ۳۶: تفاوت بین نسخهها
سطر ۳۱: | سطر ۳۱: | ||
باز به نظر برخی از صاحبنظران واژة '''كُردمادان''' بهمعنی كُردهای مادی كه بهمرور و اختصار در تلفظ، '''د''' اول حذف و '''د''' دوم به'''ش''' تبدیل شده است. واژة '''كُرمانج''' بهمعنی '''كُرد''' روستائی و '''كُرماجان''' كه دهی در نزدیكی '''كنگاور''' است نیز از همین واژه میباشد... واژة '''ماد''' كه نام نیاكان خلق كرد است كه در زبانها و گویشهای مختلف بهصورتهای گوناگون در آمده است مانند: '''ماژ، مار، ماه، ماس، ماش، مانج و ماج''' {{نشان|9}}، كه در این صورت '''كُردمادان''' به '''كُردماشان''' تبدیل و '''د''' آن نیز برای روانی تلفظ حذف شده بهصورت '''كرماشان''' در آمده است. | باز به نظر برخی از صاحبنظران واژة '''كُردمادان''' بهمعنی كُردهای مادی كه بهمرور و اختصار در تلفظ، '''د''' اول حذف و '''د''' دوم به'''ش''' تبدیل شده است. واژة '''كُرمانج''' بهمعنی '''كُرد''' روستائی و '''كُرماجان''' كه دهی در نزدیكی '''كنگاور''' است نیز از همین واژه میباشد... واژة '''ماد''' كه نام نیاكان خلق كرد است كه در زبانها و گویشهای مختلف بهصورتهای گوناگون در آمده است مانند: '''ماژ، مار، ماه، ماس، ماش، مانج و ماج''' {{نشان|9}}، كه در این صورت '''كُردمادان''' به '''كُردماشان''' تبدیل و '''د''' آن نیز برای روانی تلفظ حذف شده بهصورت '''كرماشان''' در آمده است. | ||
− | اما كلمات فارسی دارای ضمه یا فتحه، در زبان كُردی با كسره تلفظ میشود، مانند '''بُرد''' (فارسی) كه میشود '''بِرد''' (كُردی) و '''كَرد''' (فارسی) كه میشود كِرد (كردی) و '''تَرس''' (فارسی) كه میشود '''تِرس''' (كُردی)... در این كلمه نیز ضمة '''كُرماشان بهكسره تبدیل شده '''كِرماشان''' تلفظ می شود و شایدهم این ضمه بهخاطر روانی تلفظ بهكسره تبدیل شده است. | + | اما كلمات فارسی دارای ضمه یا فتحه، در زبان كُردی با كسره تلفظ میشود، مانند '''بُرد''' (فارسی) كه میشود '''بِرد''' (كُردی) و '''كَرد''' (فارسی) كه میشود كِرد (كردی) و '''تَرس''' (فارسی) كه میشود '''تِرس''' (كُردی)... در این كلمه نیز ضمة '''كُرماشان''' بهكسره تبدیل شده '''كِرماشان''' تلفظ می شود و شایدهم این ضمه بهخاطر روانی تلفظ بهكسره تبدیل شده است. |
تا اینجا روشن شد كه نام اصلی این شهر '''كِرماشان''' Kermashan است كه هنوز سالخوردگانِ قدیمی و بومی این منطقه در گفتوگو بهكار میبرند و تا آنجا كه بهیاد دارند و خاطرشان یاری میكند پدرانشان نیز همین كلمه را بهكار میبردهاند. ضمناً در ترانههای قدیمی این ناحیه '''كِرماشان''' آمده است{{نشان|10}}: | تا اینجا روشن شد كه نام اصلی این شهر '''كِرماشان''' Kermashan است كه هنوز سالخوردگانِ قدیمی و بومی این منطقه در گفتوگو بهكار میبرند و تا آنجا كه بهیاد دارند و خاطرشان یاری میكند پدرانشان نیز همین كلمه را بهكار میبردهاند. ضمناً در ترانههای قدیمی این ناحیه '''كِرماشان''' آمده است{{نشان|10}}: | ||
− | + | {{وسطچین}} | |
كِرماشان '''مِچَم بیستون راقه''' | كِرماشان '''مِچَم بیستون راقه''' | ||
سطر ۴۳: | سطر ۴۳: | ||
'''بوْشینَه دوسَه كَم غریبی بَسَه''' | '''بوْشینَه دوسَه كَم غریبی بَسَه''' | ||
− | + | {{پایان وسطچین}} | |
اما چرا كرماشان به '''كرمانشاه''' تبدیل شده است. در سفرنامة جكشن {{نشان|11}} چنین آمده: «بنیانگزار یا مؤسس '''[كرماشان] ''' شاهنشاه ساسانی '''بهرام''' چهارم (۲88-۳۹۹ میلادی) بوده است. بهرام قبل از آن كه بهپادشاهی رسد فرمانروای '''كرمان''' بود و '''كرمان شاه''' لقب داشت. از این رو چون شهر را بنیاد نهاد آن را بدین نام خواندند». و فردوسی نیز در این باره چنین سروده است{{نشان|}}12: | اما چرا كرماشان به '''كرمانشاه''' تبدیل شده است. در سفرنامة جكشن {{نشان|11}} چنین آمده: «بنیانگزار یا مؤسس '''[كرماشان] ''' شاهنشاه ساسانی '''بهرام''' چهارم (۲88-۳۹۹ میلادی) بوده است. بهرام قبل از آن كه بهپادشاهی رسد فرمانروای '''كرمان''' بود و '''كرمان شاه''' لقب داشت. از این رو چون شهر را بنیاد نهاد آن را بدین نام خواندند». و فردوسی نیز در این باره چنین سروده است{{نشان|}}12: | ||
− | + | {{وسطچین}} | |
'''چو بنشست بهرام بهرامیان''' | '''چو بنشست بهرام بهرامیان''' | ||
سطر ۵۵: | سطر ۵۵: | ||
'''همی نام كرمانشهش خواندند''' | '''همی نام كرمانشهش خواندند''' | ||
− | + | {{پایان وسطچین}} | |
و نظامی نیز در همین موضوع میگوید{{نشان|13}}: | و نظامی نیز در همین موضوع میگوید{{نشان|13}}: | ||
− | + | {{وسطچین}} | |
'''به كرمان رسید از كنار جهان''' | '''به كرمان رسید از كنار جهان''' | ||
'''ز كرمان درآمد به كرمانشهان''' | '''ز كرمان درآمد به كرمانشهان''' | ||
− | + | {{پایان وسطچین}} | |
از بهرام چهارم بهبعد این شهر را بهاین نام تغییر میدهند و در كتابهائی كه از آن بهبعد نوشته شده نام این شهر را '''كرمانشاه''' ثبت میكنند؛ چنانكه در '''نزهـﺔالقلوب'''{{نشان|14}} (۷۴۰ هجری قمری) آمده است: «'''كرمانشاه''' [كه] آن را در كتب '''قرماسین (قرماشین) '''{{نشان|15}} گفتهاند و بهرام بن شاپور ذوالاكناف ساسانی ساخت و قبادبن فیروز ساسانی تجدید عمارتش كرد و درو جهت خود عمارت عالیه ساخت و پسرش انوشیروان عادل (نوشیروان) درو دكهئی ساخته صد گز در صد گز و در یك جشن برو فغفور چین و خاقان ترك و رای هند و قیصر روم او را دستبوس كردند....». | از بهرام چهارم بهبعد این شهر را بهاین نام تغییر میدهند و در كتابهائی كه از آن بهبعد نوشته شده نام این شهر را '''كرمانشاه''' ثبت میكنند؛ چنانكه در '''نزهـﺔالقلوب'''{{نشان|14}} (۷۴۰ هجری قمری) آمده است: «'''كرمانشاه''' [كه] آن را در كتب '''قرماسین (قرماشین) '''{{نشان|15}} گفتهاند و بهرام بن شاپور ذوالاكناف ساسانی ساخت و قبادبن فیروز ساسانی تجدید عمارتش كرد و درو جهت خود عمارت عالیه ساخت و پسرش انوشیروان عادل (نوشیروان) درو دكهئی ساخته صد گز در صد گز و در یك جشن برو فغفور چین و خاقان ترك و رای هند و قیصر روم او را دستبوس كردند....». |
نسخهٔ ۵ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۵۱
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
قَرمیسین، كِرماشان، كرمانشاه
چون برای پارهئی این سؤال مطرح است كه چرا بعد از انقلاب هم شهر ما همچنان كرمانشاه گفته میشود بر آن شدم كه خلاصهئی از تاریخچة این شهر را بنویسم.
در كتابهای قدیمی نام این شهر قَرمیسین qarmisin ذكر شده است. از آن جمله: ابن رسته[۱] (۳۳۹ هجری قمری) در كتابش «العلاقالنفیسه» نوشته است: « مسافت میان قرمیسین و شبدیز[۲] سه فرسخ است....».
نویسندة بزرگ دیگری بهنام ابودلف مسعربن المهلهل[۳] (۳۳۰-۳۲۹ هجری قمری) نیز نام این شهر را چنین آورده است: «صورت شبدیز در یك فرسخی شهر قرمیسین قرار دارد...».
پس از او نیز مسعودی[۴] نویسنده (۳۳۳ هجری قمری) در مطلبی كه در باب صورتِ خسرو و شبدیز نوشته نام این شهر را چنین ذكر میكند: «صورت شبدیز در حوالی قرمیسین، در ناحیة دینَوَر و ماه كوفه، در كوه كنده شده است....».
در سفرنامة ابن فضلان[۵] (قرن چهارم) چنین آمده است كه: «قرمیسین بهفتح قاف معرّف كرمانشاه است....» و مترجم در پرانتزی بعد از این جمله میافزاید: (نام اصلی آن «گرمانساه» بوده و چون در عربی حرف گ وجود ندارد آن را بهق تبدیل نموده و «قرمیسین» خواندهاند)، كه تا حدی این گفتة مترجم صحیح نیست و در طی مقاله روشن خواهد شد.
یاقوت حمَوی[۶] هم در كتاب معروف خود «معجمالبلدان» نام این شهر را قرمیسین نوشته است: «نزدیك قرمیسین سكوئی (دكانی) قرار دارد كه در آنجا پادشاهانِ چین، توران، هند و روم در نزد خسروپرویز گرد میآمدند و مجمعی شاهانه میآراستند....».
كتابهای قدیمی دیگری وجود دارد كه از این شهر با نام «قرمیسین» یاد كردهاند كه همین نمونهها ما را بس.
اما در مورد كلمة قرمیسین توضیحی لازم است: «كسانی كه اندك اطلاعاتی از زبان عربی و قاعدة تعریب یعنی بهصورت عربی در آوردن واژههای غیر عربی دارند میدانند كه ق در اصل ك، و ی در اصل ا، س نیز ش بوده است... نمونه، می توان كانون = قانون و طست = تشت را نام برد»[۷]. بنابراین با تغیر این حروف میبینیم كه قرمیسین معرّب كرماشان است كه تا «قرن دهم میلادی [۸] بر این شهر اطلاق میشده.
باز به نظر برخی از صاحبنظران واژة كُردمادان بهمعنی كُردهای مادی كه بهمرور و اختصار در تلفظ، د اول حذف و د دوم بهش تبدیل شده است. واژة كُرمانج بهمعنی كُرد روستائی و كُرماجان كه دهی در نزدیكی كنگاور است نیز از همین واژه میباشد... واژة ماد كه نام نیاكان خلق كرد است كه در زبانها و گویشهای مختلف بهصورتهای گوناگون در آمده است مانند: ماژ، مار، ماه، ماس، ماش، مانج و ماج [۹]، كه در این صورت كُردمادان به كُردماشان تبدیل و د آن نیز برای روانی تلفظ حذف شده بهصورت كرماشان در آمده است.
اما كلمات فارسی دارای ضمه یا فتحه، در زبان كُردی با كسره تلفظ میشود، مانند بُرد (فارسی) كه میشود بِرد (كُردی) و كَرد (فارسی) كه میشود كِرد (كردی) و تَرس (فارسی) كه میشود تِرس (كُردی)... در این كلمه نیز ضمة كُرماشان بهكسره تبدیل شده كِرماشان تلفظ می شود و شایدهم این ضمه بهخاطر روانی تلفظ بهكسره تبدیل شده است.
تا اینجا روشن شد كه نام اصلی این شهر كِرماشان Kermashan است كه هنوز سالخوردگانِ قدیمی و بومی این منطقه در گفتوگو بهكار میبرند و تا آنجا كه بهیاد دارند و خاطرشان یاری میكند پدرانشان نیز همین كلمه را بهكار میبردهاند. ضمناً در ترانههای قدیمی این ناحیه كِرماشان آمده است[۱۰]:
كِرماشان مِچَم بیستون راقه
قِتَلگای فرهاد شَو مَنزلگامَه
ریگی كِرماشان گُل وگُلْدَسَه
بوْشینَه دوسَه كَم غریبی بَسَه
اما چرا كرماشان به كرمانشاه تبدیل شده است. در سفرنامة جكشن [۱۱] چنین آمده: «بنیانگزار یا مؤسس [كرماشان] شاهنشاه ساسانی بهرام چهارم (۲88-۳۹۹ میلادی) بوده است. بهرام قبل از آن كه بهپادشاهی رسد فرمانروای كرمان بود و كرمان شاه لقب داشت. از این رو چون شهر را بنیاد نهاد آن را بدین نام خواندند». و فردوسی نیز در این باره چنین سروده است[۱۲]12:
چو بنشست بهرام بهرامیان
ببست از پی داد و بخشش میان
بهتاجش زبرجد برافشاندند
همی نام كرمانشهش خواندند
و نظامی نیز در همین موضوع میگوید[۱۳]:
به كرمان رسید از كنار جهان
ز كرمان درآمد به كرمانشهان
از بهرام چهارم بهبعد این شهر را بهاین نام تغییر میدهند و در كتابهائی كه از آن بهبعد نوشته شده نام این شهر را كرمانشاه ثبت میكنند؛ چنانكه در نزهـﺔالقلوب[۱۴] (۷۴۰ هجری قمری) آمده است: «كرمانشاه [كه] آن را در كتب قرماسین (قرماشین) [۱۵] گفتهاند و بهرام بن شاپور ذوالاكناف ساسانی ساخت و قبادبن فیروز ساسانی تجدید عمارتش كرد و درو جهت خود عمارت عالیه ساخت و پسرش انوشیروان عادل (نوشیروان) درو دكهئی ساخته صد گز در صد گز و در یك جشن برو فغفور چین و خاقان ترك و رای هند و قیصر روم او را دستبوس كردند....».
در كتاب قدیمی دیگری بهنام آثار عجم[۱۶] چنین نوشته شده است: «كرمانشاهان را گویند نخست بهرام بن شاپور ذوالاكناف ساخته و قبادبن پرویز تجدید عمارت كرده و....».
و بههمین ترتیب در كتابهای زیادی كرمانشاه آمده است، تا زمان پهلویها، كه نه تنها كوششی برای بهدست آوردن نام اصلی این شهر نمیشود، بلكه تلاشی پیگیر میشود كه مردم این ناحیه نیز زبان كُردی خود را از دست بدهند، مانند لباس و آداب و سنن قومیشان، تا جائی كه اكثر جوانهای این شهر اكنون نمیتوانند بهكُردی سخن بگویند.
«چپچین» عبدالجواد سحابی
كرماشان ۵۹/۱/۱۲ «پایان چپچین»