جلو دانشگاه ۲۰: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۵۱: سطر ۵۱:
 
«انسان‌ها طی تولید اجتماعی وجود خود به طور قطع پای در [حیطهٔ] مناسبات معینی می‌گذارند که مستقل از اراده‌ی آنها است. یعنی مناسبات تولیدی متناسب است با مرحله‌ی معینی از رشد نیروهای تولید مادی... کّل این مناسبات تولیدی... اخت اقتصادی جامعه، [یعنی] شالودهٔ واقعی آن را تشکیل می‌دهد که بر پایهٔ آن رو بنای حقوقی و سیاسی [جامعه] برپا می‌گردد و اشکال معین شعور اجتماعی در رابطه با آن قرار می‌گیرد. شیوهٔ تولید زندگی مادّی تعیین کنندهٔ شرایط روند عام زندگی اجتماعی، سیاسی، و فکری است. وجود انسان‌ها شعور آنان را تعیین (؟) می‌کند. نیروهای تولید مادی جامعه، در مرحلهٔ معینی از رشد [خود] با مناسبات تولیدیِ موجود یا با مناسباتِ مالکیتی که در چهارچوبش تا آن مرحله از رشد خود عمل نموده‌اند. در تضاد می‌افتند. این مناسبات که از بطن اَشکالِ رشد نیروهای مولده بیرون می‌آیند به‌دست و‌پای آن‌ها زنجیر می‌زنند. دراین موقع یک دورهٔ انقلاب اجتماعی فرا می‌رسد. تغییرات حاصله در پایه‌های اقتصادی، دیر یا زود منتهی به‌دگرگونی کلّ روبنا می‌گردد. در بررسی این‌گونه دگرگونی‌ها همواره باید میان دگرگونی مادّی شرایط اقتصادی تولید که به‌همان دقتِ علوم طبیعی قابل اندازه گیری است، و دگرگونیِ حقیقیِ سیاسی . مذهبی. هنری یا فلسفی [و به‌طور] خلاصه، آن اشکال ایده‌ئولوژیکی که انسان از راه آن‌ها به‌این تضاد واقف شده برای از بین بردن آن‌ها به‌نبرد بر می‌خیزد- تفاوت قائل شد. همان طور که یک فرد به‌استناد نظر وی نسبت به‌خودش قضاوت نمی‌شود [...] یک چنین دوران دگرگونی را [هم] نمی‌توان به‌استناد شعور آن [نسبت به‌خودش] قضاوت کرد؛ بلکه برعکس، این شعور را [باید] بر مبنای تضادهای زندگی مادی [یعنی] تعارض موجود بین نیروهای اجتماعی تولیدی و مناسبات تولید توضیح داد. هیچ نظام اجتماعی [...] قبل از آن‌که کلیهٔ نیروهای مولدهٔ مورد نیازش رشد یافته باشند مضمحل نمی‌شود و‌مناسبات تولیدیِ برترِ جدید، هیچگاه قبل از آنکه شرایط مادی وجود آن در چهارچوب جامعهٔ قدیم به‌حد بلوغ نرسیده باشد. جانشین مناسبات تولیدی قدیم نمی‌گردد؛ به‌این ترتیب بشر به‌طور قطع تکالیفی برای خود مقرر می‌کند که قادر به‌حل آن‌ها باشد. زیرا که بررسی دقیق‌تر همواره نشان می‌دهد که خودِ مسئله تنها وقتی مطرح می‌گردد که شرایط مادی حل آن از قبل فراهم شده یا لااقل در شرف شکل گرفتن باشد.»
 
«انسان‌ها طی تولید اجتماعی وجود خود به طور قطع پای در [حیطهٔ] مناسبات معینی می‌گذارند که مستقل از اراده‌ی آنها است. یعنی مناسبات تولیدی متناسب است با مرحله‌ی معینی از رشد نیروهای تولید مادی... کّل این مناسبات تولیدی... اخت اقتصادی جامعه، [یعنی] شالودهٔ واقعی آن را تشکیل می‌دهد که بر پایهٔ آن رو بنای حقوقی و سیاسی [جامعه] برپا می‌گردد و اشکال معین شعور اجتماعی در رابطه با آن قرار می‌گیرد. شیوهٔ تولید زندگی مادّی تعیین کنندهٔ شرایط روند عام زندگی اجتماعی، سیاسی، و فکری است. وجود انسان‌ها شعور آنان را تعیین (؟) می‌کند. نیروهای تولید مادی جامعه، در مرحلهٔ معینی از رشد [خود] با مناسبات تولیدیِ موجود یا با مناسباتِ مالکیتی که در چهارچوبش تا آن مرحله از رشد خود عمل نموده‌اند. در تضاد می‌افتند. این مناسبات که از بطن اَشکالِ رشد نیروهای مولده بیرون می‌آیند به‌دست و‌پای آن‌ها زنجیر می‌زنند. دراین موقع یک دورهٔ انقلاب اجتماعی فرا می‌رسد. تغییرات حاصله در پایه‌های اقتصادی، دیر یا زود منتهی به‌دگرگونی کلّ روبنا می‌گردد. در بررسی این‌گونه دگرگونی‌ها همواره باید میان دگرگونی مادّی شرایط اقتصادی تولید که به‌همان دقتِ علوم طبیعی قابل اندازه گیری است، و دگرگونیِ حقیقیِ سیاسی . مذهبی. هنری یا فلسفی [و به‌طور] خلاصه، آن اشکال ایده‌ئولوژیکی که انسان از راه آن‌ها به‌این تضاد واقف شده برای از بین بردن آن‌ها به‌نبرد بر می‌خیزد- تفاوت قائل شد. همان طور که یک فرد به‌استناد نظر وی نسبت به‌خودش قضاوت نمی‌شود [...] یک چنین دوران دگرگونی را [هم] نمی‌توان به‌استناد شعور آن [نسبت به‌خودش] قضاوت کرد؛ بلکه برعکس، این شعور را [باید] بر مبنای تضادهای زندگی مادی [یعنی] تعارض موجود بین نیروهای اجتماعی تولیدی و مناسبات تولید توضیح داد. هیچ نظام اجتماعی [...] قبل از آن‌که کلیهٔ نیروهای مولدهٔ مورد نیازش رشد یافته باشند مضمحل نمی‌شود و‌مناسبات تولیدیِ برترِ جدید، هیچگاه قبل از آنکه شرایط مادی وجود آن در چهارچوب جامعهٔ قدیم به‌حد بلوغ نرسیده باشد. جانشین مناسبات تولیدی قدیم نمی‌گردد؛ به‌این ترتیب بشر به‌طور قطع تکالیفی برای خود مقرر می‌کند که قادر به‌حل آن‌ها باشد. زیرا که بررسی دقیق‌تر همواره نشان می‌دهد که خودِ مسئله تنها وقتی مطرح می‌گردد که شرایط مادی حل آن از قبل فراهم شده یا لااقل در شرف شکل گرفتن باشد.»
 
ترجمهٔ نوشته‌های مارکس کار هر مترجمی نیست. مترجم، باید، هم مارکسیستی آگاه باشد تا بتواند موضوع مطرح شده را برای خود به‌دقت تحلیل کند و‌آن را خوب بفهمد، هم، بر زبانی که ترجمه می‌کند (عموماً) و زبان گزارش فلسفهٔ مارکسیسم (خصوصاً) کاملاُ مسلط باشد. به‌همین جهت در ترجمهٔ «کلاسیک‌های مارکسیسم» اعلب کار را گروهی انجام می‌دهند. و دستِ‌کم. معمولاً در این مورد یک مترجم و یک ویراستار با هم کار می‌کنند. مشکل بزرگ کتاب یاد شده ترجمهٔ نارسای آن است.
 
ترجمهٔ نوشته‌های مارکس کار هر مترجمی نیست. مترجم، باید، هم مارکسیستی آگاه باشد تا بتواند موضوع مطرح شده را برای خود به‌دقت تحلیل کند و‌آن را خوب بفهمد، هم، بر زبانی که ترجمه می‌کند (عموماً) و زبان گزارش فلسفهٔ مارکسیسم (خصوصاً) کاملاُ مسلط باشد. به‌همین جهت در ترجمهٔ «کلاسیک‌های مارکسیسم» اعلب کار را گروهی انجام می‌دهند. و دستِ‌کم. معمولاً در این مورد یک مترجم و یک ویراستار با هم کار می‌کنند. مشکل بزرگ کتاب یاد شده ترجمهٔ نارسای آن است.
 +
 +
 +
== سفرنامهٔ مرد مالیخولیائی رنگ پریده ==
 +
 +
 +
'''کیومرث منشی‌زاده
 +
انتشارات رز [قلمرو شعر ۱۹]
 +
۴۰ صفحه، ۵۰ ریال.
 +
'''
 +
 +
  
  

نسخهٔ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۲۹

کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۱۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۱۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۱۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۱۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۱۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۱۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۱۳۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۱۳۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۱۳۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۰ صفحه ۱۳۳

احمد کسروی نه به دلیل عقاید مذهبی و دید محدود «پراگماتیک» و سودگرایانه‌اش در تحلیل مسائل اجتماعی و حتی ادبی، بلکه به دلیل گستردگی و گوناگونی آثار تحقیقی و ادیبانه‌اش از بزرگان پژوهش ادبی و تاریخی است، و از کسانی که قالب‌های محدود پژوهش‌های مدرسی رایج را شکست. کارهای او را می‌توان در چند زمینه خلاصه کرد: الف - تاریخ کهن و جغرافیای ایران. ب - تاریخ جدید، انقلاب مشروطیت و جنبش‌های همزمان با آن. ج - نقد ادبی زبان شناسی. عبدالعلی دست‌غیب این بار هم با شیوه و کیفیت کارهای گذشته‌اش، احمد کسروی و فعالیت‌های او را در زمینه‌های گوناگون شناسانده است.


پژوهشی در نظریه‌ی ارزش - کار

رونالد میک ترجمه‌ی م، سوداگر انتشارات پازند ۴۴۲ صفحه، ۴۳۰ ریال.

در پشت جلد این کتاب آمده است: «این کتاب ترجمه‌ی کامل کتاب پژوهی در نظریه‌ی ارزش-کار، تألیف استاد فقید انگلیسی رونالد میک است که ترجمه‌ی سه فصل آن به نام اقتصاددانان کلاسیک و نظریه‌ی ارزش، در ۱۳۵۶ به چاپ رسید.

میلک از اقتصاددانان نامی انگلیسی روزگار ماست. تألیفات وی در زمینه‌ی تاریخ عقاید اقتصادی از بهترین کتاب‌ها در این زمینه شناخته شده، و به ویژه کتاب یادشده معروف‌ترین اثر اوست که بارها به چاپ رسیده و از منابه مهم مطالعه‌ی دانشجویان و پژوهش‌گران اقتصاد سیاسی است.

میلک در این کتاب پس از تحلیل نظریه‌ی ارزش - کار از دیدگاه آدام اسمیت و ریکاردو، به تجزیه و تحلیل تفصیلی نطریه‌ی ارزشی مارکس می‌پردازد. در فصل آخر کتاب ضمن بررسی انتقاداتی که از نظریه ارزش - کار به عمل آمده موضوع انطباق این نظریه را بر اقتصاد شوروی و سرمایه‌داری انحصاری مورد تجزیه و تحلیل موشکافانه قرار می‌دهد.



برشت فیلسوفی در تئاتر

ترجمه ع.امین نجفی - انتشارات کتیبه - ۱۱۴ صفحه، ۸۰ ریال.

«مطالبی که در این کناب آمده و هر یک به نحوی با زندگی و اندیشه‌ی هنرمند بزرگ دوران ما پیوند خورده است، مواردی است که برای ترجمه ضروری‌تر یافته‌ایم. پیدا است که در این زمینه هنوز چنان تهیدستیم که ناگزیر، باید اولویت‌ها را در نظر بگیریم. تنها کافی است به این واقعیت توجه کنیم که گذشته از چند نمایشنامه، هنوز تقریبا هیچ یک از نوشته‌های هنری و نظری مجموعه‌ی مقالات چهارجلدی عظیم برشت به فارسی ترجمه نشده است و این راه را بر هر بلندپروازی و پسند شخصی می‌بندد و ترجمه‌ی حاضر نیز گامی است سست و کوتاه و در حد توانائی، سعی شده است که این مجموعه، اگر نه کامل، دست کم جامع باشد و گرایش‌های نظری و تجربی برشت را تا جائی که ممکن است روشن نماید.»

این «چند کلمه» را مترجم برای معرفی کتاب آورده است. و اما آنچه در این مجموعه آمده سه مقاله از برشت است. در شناسائی بیش‌تر فن تئاتر به شیوه‌ی او، یک نوشته از رایموند ویلیامز با عنوان زندگی گالیله بر صحنه.


داروین (ویژه‌ی نوجوانان)

اثر: ادموند اکونور - ترجمه‌ی م. ت. صابری - انتشارات مازیار - ۳۲صفحه، ۳۰ ریال.

این کتاب که برای مطالعه و استفاده‌‌ی نوجوانان نگاشته شده، چنان که پیداست در شناخت داروین و نظریه‌ی تکاملی اوست.


نقد اقتصاد سیاسی

اثر: کارل مارکس. - از انتشارات سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران - 192 صفحه، 100 ریال.

این کتاب را مارکس در سال 1859 هشت سال پیش از چاپ جلد اول سرمایه - منتشر کرد. او خود این کتاب را «نخستین کتاب کوچک» مطالعات اقتصادی خویش نامیده است. با این حال «نقد اقتصاد سیاسی» را می‌توان دیباچه‌ئی بر کار بزرگش سرمایه به‌شمار اورد. مقدمه بسیار جامعی که خود او بر این کتاب نوشته در واقع حاوی چکیده‌ی اندیشه‌های وی در زمینه‌های اقتصاد، اجتماع، فلسفه و هنر است. بخشی از این پیشگفتار را که اغلب نئرد استناد محققان است در این‌جا می‌آوریم:

«انسان‌ها طی تولید اجتماعی وجود خود به طور قطع پای در [حیطهٔ] مناسبات معینی می‌گذارند که مستقل از اراده‌ی آنها است. یعنی مناسبات تولیدی متناسب است با مرحله‌ی معینی از رشد نیروهای تولید مادی... کّل این مناسبات تولیدی... اخت اقتصادی جامعه، [یعنی] شالودهٔ واقعی آن را تشکیل می‌دهد که بر پایهٔ آن رو بنای حقوقی و سیاسی [جامعه] برپا می‌گردد و اشکال معین شعور اجتماعی در رابطه با آن قرار می‌گیرد. شیوهٔ تولید زندگی مادّی تعیین کنندهٔ شرایط روند عام زندگی اجتماعی، سیاسی، و فکری است. وجود انسان‌ها شعور آنان را تعیین (؟) می‌کند. نیروهای تولید مادی جامعه، در مرحلهٔ معینی از رشد [خود] با مناسبات تولیدیِ موجود یا با مناسباتِ مالکیتی که در چهارچوبش تا آن مرحله از رشد خود عمل نموده‌اند. در تضاد می‌افتند. این مناسبات که از بطن اَشکالِ رشد نیروهای مولده بیرون می‌آیند به‌دست و‌پای آن‌ها زنجیر می‌زنند. دراین موقع یک دورهٔ انقلاب اجتماعی فرا می‌رسد. تغییرات حاصله در پایه‌های اقتصادی، دیر یا زود منتهی به‌دگرگونی کلّ روبنا می‌گردد. در بررسی این‌گونه دگرگونی‌ها همواره باید میان دگرگونی مادّی شرایط اقتصادی تولید که به‌همان دقتِ علوم طبیعی قابل اندازه گیری است، و دگرگونیِ حقیقیِ سیاسی . مذهبی. هنری یا فلسفی [و به‌طور] خلاصه، آن اشکال ایده‌ئولوژیکی که انسان از راه آن‌ها به‌این تضاد واقف شده برای از بین بردن آن‌ها به‌نبرد بر می‌خیزد- تفاوت قائل شد. همان طور که یک فرد به‌استناد نظر وی نسبت به‌خودش قضاوت نمی‌شود [...] یک چنین دوران دگرگونی را [هم] نمی‌توان به‌استناد شعور آن [نسبت به‌خودش] قضاوت کرد؛ بلکه برعکس، این شعور را [باید] بر مبنای تضادهای زندگی مادی [یعنی] تعارض موجود بین نیروهای اجتماعی تولیدی و مناسبات تولید توضیح داد. هیچ نظام اجتماعی [...] قبل از آن‌که کلیهٔ نیروهای مولدهٔ مورد نیازش رشد یافته باشند مضمحل نمی‌شود و‌مناسبات تولیدیِ برترِ جدید، هیچگاه قبل از آنکه شرایط مادی وجود آن در چهارچوب جامعهٔ قدیم به‌حد بلوغ نرسیده باشد. جانشین مناسبات تولیدی قدیم نمی‌گردد؛ به‌این ترتیب بشر به‌طور قطع تکالیفی برای خود مقرر می‌کند که قادر به‌حل آن‌ها باشد. زیرا که بررسی دقیق‌تر همواره نشان می‌دهد که خودِ مسئله تنها وقتی مطرح می‌گردد که شرایط مادی حل آن از قبل فراهم شده یا لااقل در شرف شکل گرفتن باشد.» ترجمهٔ نوشته‌های مارکس کار هر مترجمی نیست. مترجم، باید، هم مارکسیستی آگاه باشد تا بتواند موضوع مطرح شده را برای خود به‌دقت تحلیل کند و‌آن را خوب بفهمد، هم، بر زبانی که ترجمه می‌کند (عموماً) و زبان گزارش فلسفهٔ مارکسیسم (خصوصاً) کاملاُ مسلط باشد. به‌همین جهت در ترجمهٔ «کلاسیک‌های مارکسیسم» اعلب کار را گروهی انجام می‌دهند. و دستِ‌کم. معمولاً در این مورد یک مترجم و یک ویراستار با هم کار می‌کنند. مشکل بزرگ کتاب یاد شده ترجمهٔ نارسای آن است.


سفرنامهٔ مرد مالیخولیائی رنگ پریده

کیومرث منشی‌زاده انتشارات رز [قلمرو شعر ۱۹] ۴۰ صفحه، ۵۰ ریال.