جمعبندیهائی از رفتار در اعتصاب: تفاوت بین نسخهها
Azarestaan (بحث | مشارکتها) |
Azarestaan (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۲۳: | سطر ۲۳: | ||
تجربهٔ اعتصابات در اروپا نشان میدهد که هیچ گاه تدارک کار به اندازهٔ کافی فراهم آورده نشده است. اگر قرار باشد کارگران یکّه نخورند، اپوزیسیون انقلابی درون اتحادیههای کارگری و اتحادیههای کارگری مستقل انقلابی باید کار خود را به نحو زیر پیش ببرند: | تجربهٔ اعتصابات در اروپا نشان میدهد که هیچ گاه تدارک کار به اندازهٔ کافی فراهم آورده نشده است. اگر قرار باشد کارگران یکّه نخورند، اپوزیسیون انقلابی درون اتحادیههای کارگری و اتحادیههای کارگری مستقل انقلابی باید کار خود را به نحو زیر پیش ببرند: | ||
− | ۱- اتحادیههای انقلابی و گروههای اپوزیسیون درون اتحادیههای غیرانقلابی باید در تمام رشتههای صنعت، با فعالیت روزمرهٔ خود، کارگران را برای درگیریهای قریبالوقوع میان کار و سرمایه آماده کنند. | + | ::۱- اتحادیههای انقلابی و گروههای اپوزیسیون درون اتحادیههای غیرانقلابی باید در تمام رشتههای صنعت، با فعالیت روزمرهٔ خود، کارگران را برای درگیریهای قریبالوقوع میان کار و سرمایه آماده کنند. |
۲- با پدیدار شدن نخستین علائم نارضائی در میان کارگران یا آشکار شدن مقاصد تجاوزگرانهٔ کارفرمایان علیه کارگران، باید بیدرنگ به کارگران صنعت مربوطه هشدار داد که برخوردی در پیش خواهد بود. | ۲- با پدیدار شدن نخستین علائم نارضائی در میان کارگران یا آشکار شدن مقاصد تجاوزگرانهٔ کارفرمایان علیه کارگران، باید بیدرنگ به کارگران صنعت مربوطه هشدار داد که برخوردی در پیش خواهد بود. |
نسخهٔ ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۱۴
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
۱
تجربهٔ اعتصابات در اروپا نشان میدهد که هیچ گاه تدارک کار به اندازهٔ کافی فراهم آورده نشده است. اگر قرار باشد کارگران یکّه نخورند، اپوزیسیون انقلابی درون اتحادیههای کارگری و اتحادیههای کارگری مستقل انقلابی باید کار خود را به نحو زیر پیش ببرند:
- ۱- اتحادیههای انقلابی و گروههای اپوزیسیون درون اتحادیههای غیرانقلابی باید در تمام رشتههای صنعت، با فعالیت روزمرهٔ خود، کارگران را برای درگیریهای قریبالوقوع میان کار و سرمایه آماده کنند.
۲- با پدیدار شدن نخستین علائم نارضائی در میان کارگران یا آشکار شدن مقاصد تجاوزگرانهٔ کارفرمایان علیه کارگران، باید بیدرنگ به کارگران صنعت مربوطه هشدار داد که برخوردی در پیش خواهد بود.
۳- تدارک مقدماتی سازمانی و تبلیغاتی میباید تحت شعارهای زیر انجام شود: «از رهبران فرمیست چیزی متوقع نباشید! آنان به شما خیانت خواهند کرد! سرنوشتتان را خود در دست بگیرید! خود را برای مبارزه آماده کنید! در غیراینصورت، شکست حتمی خواهد بود.» - در این تبلیغات باید حداقل تکیه را بر موارد مشخص خیانت رهبران رفرمیست در مبارزات سندیکائی گذاشت.
۴- در همین دوران تدارک، ضروری است از طریق جلسات و گفتوگوهای خصوصی با کارگران دانسته شود که عناصر غیرحزبی، آنارکوسندیکالیستها، رفرمیستها، یا مسیحیهائی که میتوانند با اتخاذ یک تاکتیک مستقل از رهبری رفرمیست جدا و بهمبارزه علیه کارفرما کشانده شوند کدامند، و کدام اینها میتوانند همراه کارگران انقلابی در رهبری مبارزه اعتصابی شرکت جویند.
۵- خواستهای اقتصادی باید برای تودههای کارگر روشن و قابلهضم باشد. این خواستها باید منعکس¬کنندهٔ وضعیت مشخص آنان باشد. این خواستها باید قبلاً با کارگران بهبحث گذاشته شده باشد تا بعد به شعارهائی بدل شوند که اکثریت کارگران را بهمیدان بکشاند و مبنای جبهۀ واحد و عمل مشترک آنان شود.
۶- در دوران تدارک، جلسات نمایندگان مؤسسات یا شوراهای کارگری میتواند نقش مهمی ایفا کند، به شرط آنکه اینان زیر نفوذ رهبران رفرمیست و ارگانهای سازشکار و همدست طبقاتی نباشند.
۷- اتحادیهها و اپوزیسیونهای انقلابی باید بهدقت مراقب کار و رابطۀ خود با تودههای کارگری در کارخانه باشند و علیه هرگونه کاغذبازی و جدائی از تودهها که مانع واکنش سریع و فوری نسبت به تحولات داخل کارخانه است بهطور جدی مبارزه کنند.
۸- اتحادیههای انقلابی و اپوزیسیونهای انقلابی باید تمام تدارکات را طوری انجام دهند که ضرورت ایجاد ارگانهای رزمنده برای رهبری مبارزه بتواند در پائین، در میان تودهها، احساس و پیشنهاد شود و بهموضوع بحث تمام مؤسسات صنعتی بدل گردد.
۹- اگر امکان تعطیل کارخانهئی میرود باید با شعار «ایجاد کمیتههای اقدام علیه تعطیل کارخانه» و با تأکید بهروی خواستهای کارگران بهمیدان آمد. این کمیتههای اقدام باید از میان کارگران موسسۀ صنعتی و صرفنظر از وابستگیهای حزبی و عضویتشان در اتحادیۀ کارگری انتخاب شوند.
۱۰- اگر وضع برای اعتصاب مساعد است و تودههای کارگر سرشار از روحیۀ پیکارجوئی هستند، تشکیل «کمیتههای اعتصاب» منتخب کارگران باید مورد حمایت قرار گیرد (حتی اگر اعتصاب تحت رهبری یک اتحادیه انقلابی باشد). کارگران، چه متشکل چه غیرمتشکل، از هر گرایشی که باشند، میباید در انتخاب این کمیتهها شرکت جویند.
۱۱- همزمان با این اقدامات باید، در میان تودهها علیه انتخاب کمیتهها از بالا به تبلیغ و تهییج شدیدی اقدام کرد. باید کوششهای دیوانسالاران سندیکائی را که میخواهند رهبری اعتصاب به کمیتههای منتخب از بالا سپرده شود افشا کرد.
۱۲- در مبارزات کارگری، خطرناکترین کار، دعوت آزمایشی بهاعتصاب بر پایهٔ احساسات بهجای شعور است. رهبران یک اعتصاب نه تنها باید دانش کاملی از وضع صنعت مربوطه داشته باشند، بلکه نیز باید کاملاً بدانند که در میان تودهها چه میگذرد. نکتهٔ مهم این است که دیر نجنبند و پشت سر تودهها حرکت نکنند بل بتواند ارادهٔ پیکارجویانهٔ کارگران را بهنحو احسن بهکار گیرند و بدون آن که تدارکات لازم را فراهم آورده باشند اعتصابی اعلام نکنند.
۱۳- مهمترین نکته البته انتخاب لحظهٔ درست برای اعلام اعتصاب است. در این مورد باید تجربهٔ اعتصاب لودز را در نظر گرفت. اگر لحظهٔ درست از دست برود نتایج نامطلوبی بهدست خواهد آمد. بنابراین شروع اعتصاب باید برای لحظهٔ مساعدی تعیین شود، بهنحوی که با اوضاع سیاسی، اقتصادی، موقعیت زمانمکانی، تناسب قوا، سیاست کارفرما و غیره خوانائی داشته باشد.
۱۴- در دورهٔ تدارک یک اعتصاب یا تعطیل کارخانه از سوی کارفرما، تأمین صندوق اعتصابی باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد، بهویژه در کشورهائی که از قبل «صندوق اعتصاب» وجود نداشته است. اگر این توضیح نادرست است که کارگران میتوانند با کمک اتحادیهٔ کارگری کارفرما را شکست دهند، این نیز نادرست است که پس از شروع اعتصاب بهفکر کمک بهاعتصابیون و کارگرانی بیفتیم که با تعطیل کارخانه اخراج شدهاند.