زنان کارگر و مبارزه برای نظارت شورائی کارگری: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۵۱: سطر ۵۱:
 
==پیشینه==
 
==پیشینه==
  
از میان ۲۲ میلیون افراد شاغلی که در ژوئن ۱۹۷۱ در انگلستان وجود داشت حدود هشت ونیم میلیون تن، یعنی ۳۸ درصدش را، زنان تشکیل می‌دادند. این رقم نشان می‌دهد که زنان بخش مهمی از ارتش کارند و در عین حال « استثمار شده‌ترین» بخش آن. به‌طورکلی می‌توان گفت که ناچیزترین دستمزدها در کم درآمدترین صنایع به زن‌ها تعلق می‌گیرد، و این امر روز به‌روز هم تشدید می‌شود. در سال‌های میان ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۶، تعداد زنان شاغل – در تمام سنین- {{چر}} ۱۳/۹ درصد افزایش پیدا کرد، اما افزایش عددی آن‌ها در چهل حرفه که مهارت کم‌تری لازم داشت {{چر}} ۲۳/۱ درصد بودُ و نکته جالب‌تر این که اشتغال مردان در این بخش‌ها به‌مقدار ۹ درصد کاهش یافت.
+
از میان ۲۲ میلیون افراد شاغلی که در ژوئن ۱۹۷۱ در انگلستان وجود داشت حدود هشت ونیم میلیون تن، یعنی ۳۸ درصدش را، زنان تشکیل می‌دادند. این رقم نشان می‌دهد که زنان بخش مهمی از ارتش کارند و در عین حال « استثمار شده‌ترین» بخش آن. به‌طورکلی می‌توان گفت که ناچیزترین دستمزدها در کم درآمدترین صنایع به زن‌ها تعلق می‌گیرد، و این امر روز به‌روز هم تشدید می‌شود. در سال‌های میان ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۶، تعداد زنان شاغل – در تمام سنین- {{چر}} ۱۳/۹ درصد افزایش پیدا کرد، اما افزایش عددی آن‌ها در چهل حرفه که مهارت کم‌تری لازم داشت {{چر}} ۲۳/۱ درصد بود، و نکته جالب‌تر این که اشتغال مردان در این بخش‌ها به‌مقدار ۹ درصد کاهش یافت.
  
 
دوسوم از مشاغل زنان را در ردیف «کارهای غیر یدی» طبقه‌بندی کرده‌اند، و این‌ها اموری چون منشیگری و ماشین‌نویسی و دستیاری فروشگاه‌ها و جز این‌ها است. از هر بیست نفر زن تنها یک تن در مقام «مدیریت» به کار اشتغال دارد و تدریس، تنها حرفه‌ئی است که تعداد کثیری از زنان متعهد آنند.
 
دوسوم از مشاغل زنان را در ردیف «کارهای غیر یدی» طبقه‌بندی کرده‌اند، و این‌ها اموری چون منشیگری و ماشین‌نویسی و دستیاری فروشگاه‌ها و جز این‌ها است. از هر بیست نفر زن تنها یک تن در مقام «مدیریت» به کار اشتغال دارد و تدریس، تنها حرفه‌ئی است که تعداد کثیری از زنان متعهد آنند.
  
 
در آوریل ۱۹۷۱ مردان کارگر به‌طور میانگین {{چر}} ۴۶/۵ ساعت در هفته کار کردند. زنانی که به‌کار تمام وقت مشغول بودند چهل ساعت در هفته کار می‌کردند. امّا درآمدشان تنها به ۵۵ درصد درآمد هفتگی مردان می‌رسید.
 
در آوریل ۱۹۷۱ مردان کارگر به‌طور میانگین {{چر}} ۴۶/۵ ساعت در هفته کار کردند. زنانی که به‌کار تمام وقت مشغول بودند چهل ساعت در هفته کار می‌کردند. امّا درآمدشان تنها به ۵۵ درصد درآمد هفتگی مردان می‌رسید.

نسخهٔ ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۳۶

کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۸۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۹۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۰۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۰۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۰۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۰۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۰۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۰۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۰۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۰۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۰۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۴ صفحه ۱۰۴

اين مقاله كه از انگليسي به فارسي درآمده چند سال پيش توسط خانم اُدري وايز Audrey Wise- از فعالين جنبش سنديكائي مترقي انگلستان- نوشته شده و از طرف "موسسه نظارت كارگري" آن كشور انتشار يافته است.

درباره نويسنده همين اندازه كافي‌است گفته شود كه از طرفداران جدّي سوسياليسم شورائي است و از سوي يك ناحيه كارگري به نمايندگي مجلس عوام انگلستان انتخاب شده‌بود. انترناسيوناليست متعهد و فعالي است و طي سال‌هايي كه مبارزان ايراني در خارج از كشور برعليه رژيم منحط پهلوي فعاليت مي‌كردند هرگز از بذل كمك‌هاي موثر خود بدانان دريغ نكرد و علاوه بر آن، خود بارها و بارها برعليه جنايات رژ‍يم پهلوي بانگ اعتراض برداشت. خانم وايز رسما در كميته‌هاي مختلف دفاع از حقوق دموكراتيك مردم ايران، به‌خصوص « كميته دفاع از حقوق دموكراتيك كارگران ايران» عضويت داشته است.

در اين مقاله، نويسنده بر حساس‌ترين مسائل زنان در جنبش كارگري انگلستان انگشت گذاشته است. اهميت مقاله حاضر تنها در اين نيست كه مي‌تواند براي مطالعه مسائل مشابه در زمينه مسائل زنان كارگر ايران مورد استفاده جنبش كارگري ما قرار گيرد، بلكه نيز از آن رو مهم است كه خانم وايز، فارغ از مجادلات فمنيستي، تجاوزاتي را كه به حقوق زنان كارگر مي‌شود مطرح مي‌كند و براي خاتمه دادن بدين تجاوزات راه‌حل‌هاي مشخص ارائه مي‌كند. آن تجاوزات و اين راه‌حل‌ها در غالب موارد بر مسائل زنان كارگر ايراني قابل انطباق است. مشكلات و مصائب ناشي از نظام بهره‌كشي سرمايه‌داري در جوهر يكي است هرچند كه در پاره‌ئي موارد، تظاهرات فرهنگي آن متفاوت جلوه كند. از اين‌روي، تعمق در شيوه طرح مسائل و نحوه راه‌جوئي‌هاي خانم وايز مي‌تواند براي پ‍‍‍ژوهندگان در جامعه‌شناسي كارگران و كوشندگان جنبش كارگري ايران بسيار آموزنده باشد. موشكافي‌هاي خانم وايز، نوشته‌ي او را از آن‌چه در ميان جنبش‌هاي بورژوائي زنان متداول است سخت متمايز مي‌كند و به‌خصوص جهت سوسياليستي مقاله، جامعيتي انديشيده و عقلاني بدان مي‌بخشد.

خسرو شاكري

زنان در مرکز مبارزات کارگری

زنان کمی بیش از نصف جمعیت کشور انگلستان، و ۳۸% کل نیروی کار شاغل، و صددرصد نیروی کار خانگی را تشکیل می‌دهند. مسوولیت عمده تربیت کودکان به عهده آن‌هاست و در فرآیند مصرفی جامعه نقش کلیدی را ایفا می‌کنند. نقش زنان نقشی مرکزی است، نه جنبی.

از نظر طبقه‌ حاکم، ثروت و قدرت به نحوی گسست‌ناپذیر به‌هم پیوسته‌اند. مالکیت و در اختیار داشتن وسائل تولید همان چیزی است که هم ثروت را به‌وجود می‌آورد هم قدرت را؛ و قدرت، برای افزایش هردو به‌کار گرفته می‌شود. این نوع قدرت، در همین سطح، عمدتا در اختیار مردان است. مثلا آرنولد واین شتوک و جان بنتلی و کل تجارتخانه‌های C&A را که به‌دست مردان اداره می‌شود در نظر بگیرید. تنها سه‌درصد اعضای هیئت مدیره این‌ها از زنانند. قدرت سرمایه‌داری در دست مردان است.

اما در میان محرومانی که حال و روز نابسامان مشترکی دارند و از نظارت بر اقتصاد کشور و اداره جامعه محرومند نیز یک جور « سلسله مراتب قدرت» وجود دارد که به نابرابری در میزان درآمد، مقام، و فرصت‌های تصمیم‌گیری منجر می‌شود. این نابرابری، در همه سطوح به زیان زنان و به‌سود مردان است.

کافی نیست که جامعه خود را به عنوان جامعه‌ئی سرمایه‌داری مورد تحلیل قرار دهیم و به این نکته نپردازیم که سلطه مردان در این جامعه، سلطه‌ئی است ریشه‌دار.

پیشینه

از میان ۲۲ میلیون افراد شاغلی که در ژوئن ۱۹۷۱ در انگلستان وجود داشت حدود هشت ونیم میلیون تن، یعنی ۳۸ درصدش را، زنان تشکیل می‌دادند. این رقم نشان می‌دهد که زنان بخش مهمی از ارتش کارند و در عین حال « استثمار شده‌ترین» بخش آن. به‌طورکلی می‌توان گفت که ناچیزترین دستمزدها در کم درآمدترین صنایع به زن‌ها تعلق می‌گیرد، و این امر روز به‌روز هم تشدید می‌شود. در سال‌های میان ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۶، تعداد زنان شاغل – در تمام سنین- ‎ ۱۳/۹ درصد افزایش پیدا کرد، اما افزایش عددی آن‌ها در چهل حرفه که مهارت کم‌تری لازم داشت ‎ ۲۳/۱ درصد بود، و نکته جالب‌تر این که اشتغال مردان در این بخش‌ها به‌مقدار ۹ درصد کاهش یافت.

دوسوم از مشاغل زنان را در ردیف «کارهای غیر یدی» طبقه‌بندی کرده‌اند، و این‌ها اموری چون منشیگری و ماشین‌نویسی و دستیاری فروشگاه‌ها و جز این‌ها است. از هر بیست نفر زن تنها یک تن در مقام «مدیریت» به کار اشتغال دارد و تدریس، تنها حرفه‌ئی است که تعداد کثیری از زنان متعهد آنند.

در آوریل ۱۹۷۱ مردان کارگر به‌طور میانگین ‎ ۴۶/۵ ساعت در هفته کار کردند. زنانی که به‌کار تمام وقت مشغول بودند چهل ساعت در هفته کار می‌کردند. امّا درآمدشان تنها به ۵۵ درصد درآمد هفتگی مردان می‌رسید.