مراسم تمنای باران و بارانسازی در ایران ۳: تفاوت بین نسخهها
سطر ۲۴: | سطر ۲۴: | ||
در ترکیه مردم توکا میگویند جهان بر پشت غوکی نهاده شده است و هرگاه غوک تکانی بهخود دهد سیل و توفان بهوجود میآید. در آسیای میانه هنوز هم پوست طبل رابا نقش غوک میآرایند و در تقویم کوچنشینان این مناطق غوک نقش مهمی دارد. | در ترکیه مردم توکا میگویند جهان بر پشت غوکی نهاده شده است و هرگاه غوک تکانی بهخود دهد سیل و توفان بهوجود میآید. در آسیای میانه هنوز هم پوست طبل رابا نقش غوک میآرایند و در تقویم کوچنشینان این مناطق غوک نقش مهمی دارد. | ||
− | در جنوب آسیا نیز غوک نماد باران سازی است: در هند برخی از مردم | + | در جنوب آسیا نیز غوک نماد باران سازی است: در هند برخی از مردمچنین میپندارند که کشتن غوک یا تقلید صدای آن و اجرای مراسمی که به '''ازدواج غوک''' مشهور است سبب نزول باران میشود. در '''راجستان''' بههنگام خشکسالی زنان روستایی شب هنگام چند غوک را در کوزه آب میاندازند و با آن بهدرخانهها میروند تا صاحب خانه مقداری آب بر سر و روی آنها بپاشد و این رسم در '''آناتولی''' ترکیه نیز مرسوم است. |
+ | |||
+ | در منطقهئی دیگر از راجستان بههنگام خشکسالی مراسمی را انجام میدهند که نامش '''غوک مرده را آب دادن''' است. در این مراسم دختران بهکمک یک تکه سفال و مقداری سرگین گاو تندیسی از غوک درست میکنند. تندیس را پس از خشک شدن بر سر یکی از دختران میگذارند و درحالی که آواز میخوانند از خانهئی به خانۀ دیگر میروند. دختری که غوک را بر میگذارد '''غوکدختر''' نام دارد.15 | ||
+ | |||
+ | [سرخپوستان قبیلۀ '''ایمارا''' در '''پرو''' و '''بولیوی''' بههنگام خشکسالی تندیس چند غوک و جانوران آبزی دیگر را بهنیت نزول باران بربالای تپههای اطراف محل سکونتشان قرار میدهند. سرخپوستان کلمبیا و برخی از مردم اروپا کشتن غوک را موجب نزول باران میدانند. در ایالات هند مرکزی وزغی را بهتکه چوبی میبندند و روی آن برگِ سبزِ درختِ نیم میریزند و با خواندن ترانهئی بهاین مفهوم: وزغ گوهر باران ببار!، وزغ گندم و ارزان را در مزرعه بارور کن! از خانهئی به خانۀ دیگر میروند.] | ||
+ | |||
+ | با وجود آن که غوک نزد مردم ایران و ترکیه و خاورمیانه نقش باران سازی دارد اما در اساطیر این مناطق خدایان و خدابانوان بارانساز فراوانند و در میان این خدایان از غوک سخنی نیست. [در مازندران مردم بر این عقیدهاند که هرگاه داروک (نوعی غوک درختی) آواز بخواند باران میبارد: «قاصد روزان ابری داروک کی میرسد باران نیما یوشیج]. بهگزارش هانری ماسه در کتاب '''اعتقادات و سنتهای ایرانی''' (صفحه 178): «وقتی پوست غوک تیره شود باران میبارد و اگر غوک زیاد غار و غور کند باران خواهد بارید.» و در جایی دیگر میخوانیم که کشتن غوک نزد ترکها و ایرانیان گناه بزرگی است و کفاره آن قربانی کردن یک شتر است. | ||
+ | |||
+ | '''جیمز فریزر''' میگوید از آنجا که غوک در تن خود آب ذخیره میکند و مقدار این ذخیره بیش از سایر آبزیان است عامۀ مردم او را عامل | ||
+ | |||
[[رده:کتاب جمعه ۲۰]] | [[رده:کتاب جمعه ۲۰]] | ||
[[رده:کتاب جمعه]] | [[رده:کتاب جمعه]] |
نسخهٔ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۰۲
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
ایهان باشگوز
ترجمه باجلان فرخی
در ایران غوک چوب11 نوعی بازی کودکان است که با دو چوب بلند و کوتاه انجام میشود این بازی بهنامهای دودِلِه، دودَلِه، دواداله چوب و الک دولک نیز خوانده میشود. در ترکیه، غوک چوب را چیلک چمک میخوانند و این بازی کم و بیش همانند بازی ایرانی است. گفته شد که در برخی از نقاط ایران عروس چمچه را از به هم بستن دو چوب بلند و کوتاه درست میکنند و مراسم طلب باران را غالباً کودکان انجام میدهند، و گفته شد که در برخی از مناطق ایران و ترکیه عروس چمچه را غوک عروس نیز مینامند. گفته شد که در منطقۀ کرس ترکیه عروسک مراسم طلب باران را دُدُ یا دُدو میخوانند و همین عروسک در یوگوسلاوی و آلبانی، دُدُله یا دُدُلچه نام دارد. چنین مینماید که دودِله، دودَله، دَدَله، دُدُله و دُدو هم ریشهاند و همه اینان یادآور غوک چوب و نماد غوک است. کودک نیمه عریان برگ پوش مراسم طلب باران (نمونه دوم ب 2) نیز به دُدوله و غوک چوب شباهت دارد و او نیز نمادِ غوک در مراسم طلب باران است. [ بدین سان طلب کردم باران از عروس چمچه، چمچه گلین، غوک عروس، دُدوله و... در واقع تمنای باران از غوک است و آنچه به جای غوک در این مراسم بهکار میرود نماد غوک است.] هانری ماسه در یکی از آثار خود درباب ایران میگوید: که «به هنگام خشکسالی بچهها عروسکی درست میکنند و خطاب به عروسک ترانه میخوانند که چوب کوچیک بارون کن، بارون بی پایون کن...»12
تمنای باران از غوک زنده نیز استفاده میکنند. در ترکیه در منطقه تاسوَا و توکات بههنگام خشکسالی کودکان تعدادی غوک از ماندابها و تالابها گرد میآورند. غوکها را در زنبیلی ریخته و زنبیل را بهدست گرفته و بهدرخانهها میروند صاحب خانه مقداری آب بر سر غوک میریزد13. در سنوپ ترکیه درمراسم طلب باران تعدادی غوک را در کوزۀ آب میریزند و بههنگام اجرای مراسم کوزه را تکان میدهند تا غوکهای درون کوزه را به غار و غور وادارند.
تمنای باران از غوک زنده نیز استفاده میکنند. در ترکیه در منطقه تاسوَا و توکات بههنگام خشکسالی کودکان تعدادی غوک از ماندابها و تالابها گرد میآورند. غوکها را در زنبیلی ریخته و زنبیل را بهدست گرفته و بهدرخانهها میروند صاحب خانه مقداری آب بر سر غوک میریزد13. در سنوپ ترکیه درمراسم طلب باران تعدادی غوک را در کوزۀ آب میریزند و بههنگام اجرای مراسم کوزه را تکان میدهند تا غوکهای درون کوزه را به غار و غور وادارند.
عروس چمچه، عروسک، کودک و غوک زنده و گونههای مختلف همانند آنها در مراسم طلب باران نقشی همانند دارند و در تحلیل نام این وسایل همه چیز به غوک باز میگردد. توجه بهغوک بهعنوان نماد باران سازی در آسیا، اروپا و آمریکا (نزد سرخپوستان جنبهئی کهن و فراگیر دارد. در چین باستان غوک چون یکی از خدایان باران ساز مورد توجه بود؛ در سندی از دوره شانگ (ق.م 122-176) که در باب مراسم طلب است از تالابی سخن گفته شده که پنج غوک ساکن آن پدید آورنده باران بودند. مردمان یوئه چی که در درۀ رود یانگ تسه تا کنارههای دریای جنوب چین پراکندهاند و خاستگاهشان احتمالاً آسیای میانه بود در مراسم طلب باران از طبلهائی استفاده میکنند که روی پوست آن تصویر چند غوک و بچه غوک را کشیدهاند14.
در ترکیه مردم توکا میگویند جهان بر پشت غوکی نهاده شده است و هرگاه غوک تکانی بهخود دهد سیل و توفان بهوجود میآید. در آسیای میانه هنوز هم پوست طبل رابا نقش غوک میآرایند و در تقویم کوچنشینان این مناطق غوک نقش مهمی دارد.
در جنوب آسیا نیز غوک نماد باران سازی است: در هند برخی از مردمچنین میپندارند که کشتن غوک یا تقلید صدای آن و اجرای مراسمی که به ازدواج غوک مشهور است سبب نزول باران میشود. در راجستان بههنگام خشکسالی زنان روستایی شب هنگام چند غوک را در کوزه آب میاندازند و با آن بهدرخانهها میروند تا صاحب خانه مقداری آب بر سر و روی آنها بپاشد و این رسم در آناتولی ترکیه نیز مرسوم است.
در منطقهئی دیگر از راجستان بههنگام خشکسالی مراسمی را انجام میدهند که نامش غوک مرده را آب دادن است. در این مراسم دختران بهکمک یک تکه سفال و مقداری سرگین گاو تندیسی از غوک درست میکنند. تندیس را پس از خشک شدن بر سر یکی از دختران میگذارند و درحالی که آواز میخوانند از خانهئی به خانۀ دیگر میروند. دختری که غوک را بر میگذارد غوکدختر نام دارد.15
[سرخپوستان قبیلۀ ایمارا در پرو و بولیوی بههنگام خشکسالی تندیس چند غوک و جانوران آبزی دیگر را بهنیت نزول باران بربالای تپههای اطراف محل سکونتشان قرار میدهند. سرخپوستان کلمبیا و برخی از مردم اروپا کشتن غوک را موجب نزول باران میدانند. در ایالات هند مرکزی وزغی را بهتکه چوبی میبندند و روی آن برگِ سبزِ درختِ نیم میریزند و با خواندن ترانهئی بهاین مفهوم: وزغ گوهر باران ببار!، وزغ گندم و ارزان را در مزرعه بارور کن! از خانهئی به خانۀ دیگر میروند.]
با وجود آن که غوک نزد مردم ایران و ترکیه و خاورمیانه نقش باران سازی دارد اما در اساطیر این مناطق خدایان و خدابانوان بارانساز فراوانند و در میان این خدایان از غوک سخنی نیست. [در مازندران مردم بر این عقیدهاند که هرگاه داروک (نوعی غوک درختی) آواز بخواند باران میبارد: «قاصد روزان ابری داروک کی میرسد باران نیما یوشیج]. بهگزارش هانری ماسه در کتاب اعتقادات و سنتهای ایرانی (صفحه 178): «وقتی پوست غوک تیره شود باران میبارد و اگر غوک زیاد غار و غور کند باران خواهد بارید.» و در جایی دیگر میخوانیم که کشتن غوک نزد ترکها و ایرانیان گناه بزرگی است و کفاره آن قربانی کردن یک شتر است.
جیمز فریزر میگوید از آنجا که غوک در تن خود آب ذخیره میکند و مقدار این ذخیره بیش از سایر آبزیان است عامۀ مردم او را عامل