مرامنامه جمعیت اجتماعیون ایران: تفاوت بین نسخهها
جز |
جز |
||
سطر ۴۶: | سطر ۴۶: | ||
برای مرتفع ساختن وضعیت حاضره است که جمعیت «اجتماعیون» ایران، حداقل آمال خود را به موجب مواد ذیل تعقیب مینماید: | برای مرتفع ساختن وضعیت حاضره است که جمعیت «اجتماعیون» ایران، حداقل آمال خود را به موجب مواد ذیل تعقیب مینماید: | ||
+ | |||
+ | ==اول ـ در ترتیب سیاسی== | ||
+ | ۱ـ تساوی حقوق، الغاء امتیازات، قرارداد، عادلانه برای کارگر از نتایج کار و استخلاص جامعه از نفوذ هیئت سرمایهداری | ||
+ | |||
+ | ۲ـ ایجاد حکومت اجتماعی و اتخاذ طرز انتخابی در تشکیل حکومت. | ||
+ | |||
+ | ۳ـ واگذاردن اختیارات بدست حکومت اجتماعی و مرکزیت دادن قدرت حاکمیت عمومی در دست آن: | ||
+ | |||
+ | ۴ـ تشکیل شورای مؤسسه برای تجدد قانون اساسی و وضع اصول تشکیلات اجتماعی و سیاسی و غیره | ||
+ | |||
+ | ۵ـ تشکیل مجلس و انجمنهای شورویه بروجهیکه مورد توجهات عمومی بوده، نماینده حقیقی ملت و مظهر واقعی اراده و احساسات و |
نسخهٔ ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۳۸
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
مقدمه
مرامنامهئی که در این شماره از کتاب جمعه منتشر میشود مربوط به جمعیت اجتماعیون ایران است که در نخستین سالهای قرن چهاردهم خورشیدی پس از کودتای ۱۲۹۹ و پیش از به قدرت رسیدن رضاخان، در تهران تشکیل شده است. تشکیل این جمعیت را باید نشانهئی از تاثیر ایدهها و افکاری دانست که، پس از پیروزی انقلاب اکتبر و تأسیس دولت شوروی، در ایران هواخواهان بسیار یافت. در منابع تاریخی مربوط بهحوادث اوائل قرن به چگونگس فعالیت این جمعیت و تأثیر آن در رویدادهای سیاسی- بهویژه در اواخر دوررهٔ چهارم و انتخابات دورهٔ پنجم مجلس شورایملی- اشاراتی آمده است. ملکالشعرای بهار در « تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران» مینویسد که جمعیت اجتماعیون در انتخابات دورهٔ پنجم زیر حمایت دولت مستوفی فعالیت میکرد و رهبران و فعالین این جمعیت پس از انتخابات در جهت تشویق مردم به بستن مجلس و حتی کشتن مخالفان، یعنی اقلیّت مخالف در مجلس، بوده است. ظاهراً افرادی به مجلس راه یافته بودند که حظورشان خوشایند دولت مستوفی نبوده است[۱].
حسن حلاج، مدیر روزنامه حلاج، نیز در کتابهای «تاریخ تحولات سیاسی ایران در قرون معاصر» و « تاریخ مشروطیت- نهضت ایران» ضمن اشاره بهرونق بازار فرقهها و احزاب سیاسی، پس از جنگ بینالملل اول به موضوع تآسیس جمعیت اجتماعیون پرداخته مینویسد که این جمعیت « بهریاست سید محمد صادق طباطبائی و سلیمان میرزا و میرزاقاسمخان صوراسرافیل» تشکیل شده است [۲]. محمدحسن ادیب هروی خراسانی نیز در « تاریخ پیدایش مشروطیت ایران» درباره همین جمعیت اشارتی دارد که تکرار همان مطلب حلاج است.
مرکز فعالیت جمعیت اجتماعیون، در سال ۱۳۰۱، در محلی واقع در ضلع جنوب غربی میدان بهارستان بوده، و در این محل مجالس سخنرانی و اجتماعی دائر میشده که مورد توجه مردم بوده است.
از مرامنامه « جمعیت اجتماعیون ایران» دو نسخه در دست ماست: یکی در شانزده صفحه و به قطع ۱۷×۹ سانتیمتر که مقدمه ندارد، ونسخهٔ دوم در سی و یک صفحه و به قطع ۱۴×۹/۵ سانتی متر که دارای مقدمه است. در صفحهٔ نخست (صفحه روی جلد) هر دو نسخه نوشته شده است: هوالله تعالی ـ مرامنامهٔ جمعیت اجتماعیون ایران ـ جدی ۱۳۰۱ـ طهران. در نسخهٔ دوم نام « مطبعهٔ آزاد» نیز آمده است. نسخهٔ دوم این مرامنامه را استاد گرامی جناب دکتر غلامحسین صدیقی در اختیار ما نهادند که علاوه بر دادن اطلاع مربوط بهمحل فعالیت جمعیت در میدان بهارستان، در زمینهٔ منابع مربوط به جمعیت اجتماعیون نیز راهنمائیهای سودمند فرمودند.
انتشار این مرامنامه از سوی کتاب جمعه فقط بهقصد آگاهی هموطنان از برخورد آراء و عقائد سیاسی در دوره بلافصل پس از استقرار مشروطیت در ایران است. این روزها که موضوع قانون اساسی جدید ایران مطرح است بد نیست بدانیم پدران ما در شصت سال پیش از این چه هدفها و آمالی را برای آیندهٔ سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی ایران دنبال میکردند.
پاورقیها
- ^ . ملکالشعراء بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، انقراض قاجاریه، انتشارات جیبی، تهران،۱۳۵۷، صفحات ۳۰۵،۳۰۹،۳۱۵.
- ^ . حسن حلاج، تاریخ تحولات سیاسی ایران در قرون معاصر، انتشارات علی جعفری، ۱۳۷۵ هجری قمری، ص ۸۷.
مقدمه
چون توسعه و ترقی مبادلات اجناس، مابین ملل متمدنهٔ عالم، مناسبات و روابط خیلی نزدیک ایجاد نموده که نهضتهای طبقات بیچیزان ممالک را یک نهضت بین المللی کرده است، جمعیت «اجتماعیون» ایران که خود را نمایند یک قسمت از رنجبران بینالملی میشمارد از این نقطه نظر همان مرام و مقصدی را که سایر احزاب مشترک المنافع دارند تعقیب مینمایند.
وضعیت اسفناک حاضره نتیجهٔ آخرین مرتبهٔ تکاملی هیئت اجتماعی سرمایهداری است که به موجب آن، اشیاء، برطبق اصول سرمایهداری تولید و فائدهٔمترتبهٔ آن نصیب قسمت قلیلی از سرمایدهداران گردیده و خود کارگارن که موجد اشیاء هستند از تمتع آن محروم میباشند و بهمان درجه که وسائل فنی ترقی مینماید سرمایهداری توسعه یافته و مؤسسات عظیمی احداث میشود که به وسیلهٔ رقابت، صنایع کوچک و دستی را از میان برداشته برعدهٔ فقراء افزوده و طبقهٔ کارگران را هر روز بیشتر طعمه و اسیر کارفرمایان می گرداند.
به همان نسبت که وسایل فنی بر ازدیاد محصولات افزوده و از سهم زحمت انفرادی در تولید ثروت میکاهد. از طرف دیگر طبقهٔ فلاح که ولیالنعم حقیقی دنیا هستند، در تحت همین اصول سرمایهداری از حاصل رنج خود محروم و همیشه دچار عسرت و مانند رعایای دورهٔ وحشت، بدون زندگانی مطمئن، اسیر هوا و هوسهای ملاک شده و بهواسطهٔ عدم حسن اداره، اراضی بایر مانده و روزبهروز بر عدهٔ خرابیهای مملکت افزوده، قحط و غلاهای عام فواصلشان رفتهرفته نزدیکتر شده و فقر و بیچارگی عمومی روزبهروز شکل خود را مهیبتر نشان میدهد. کارگران را بیشتر محتاج بهصاحبان سرمایه مینماید.
بالاخره رقابت سرمایهداران بینالمللی باعث میشود که به واسطهٔ زیادتی محصولات بر میزان احتیاجات عمومی بحرانهای اقتصاد رخ داده، کار در داخله مملکت کم شده، عده بیکاران افزون گردیده، در نتیجه معاش اهالی مختل میشود و در عوض این که ترقی و توسعهٔ فنی، رفاهیت عامهرا بیشتر سازد، برعکس با اصول سرمایهداری امروز اسباب فلاکت و بدبختی عمومی میگردد. به این طریق هر قدر که سرمایهداری ترقی مینماید، احتیاج و فقر و فاقه، در جامعهٔ ملت بیشتر محسوس میشود، تا این که بهمرور ایام عدهٔ محتاجین فوقالعاده گردیده، برعدم رضایت عامه افروده آن وقت مبارزهٔ حیاتی طبقاتی برضد صاحبان سرمایه شروع میگردد، ترقی وسایل مولدهٔ ثروت، اسباب تبدیل رژیم کاپتالیست را به رژیم سوسیالیست فراهم نموده و زمینه را برای دورهٔ زمامداری طبقهٔ رنجبران مهیا مینماید.
رژیم سوسیالیست عبارت است از تبدیل تملکات خصوصی به تملکات عمومی و تشکیل وسایل اقتصادی اجتماعی برای رفاهیت عمومی، الغاء اختلافات طبقاتی و خاتمه دادن به انتفاع شخصی از نوع خود و ترقی آزادی و شخصیت انسان.
این مقصداجرا نخواهد شد مگر به واسطهٔ نهضت اجتماعی که باعث تصرف قوهٔ سیاسی و تسلط حکومت طبقات زنجبران مملکت گردیده تا خاتمه [مالکیت] خصوصی بدهند.
برای تهیهٔ مقدمات و زمینهٔ مساعد برای [هم؟] فکری و اخلاقی این طبقه است که جمعیت «اجتماعیون» ایران یک حزب سیاسی تشکیل داده و سعی مینماید که بهافراد خود خاطرنشان سازد که بهجز با یک نهضت اجتماعی، نیل به مقصد فوق غیر ممکن و محال است. زیرا که این مملکتی است که تازه داخل مرحلهٔ سرمایهداری شده و هنوز هم پارهٔ آثار و یادگاریهای دورهٔ «ملوکالطوایفی» در آن موجود است که مانع ترقی مملکت و اسباب بطوء نمو اقتصادی و پیشرفت مبارزهٔ طبقاتی بیچیزان گردیده و سبب میشود که در داخلهٔ مملکت آثار وحشیانهٔ دوره بربریت باقی مانده و انتفاع از طبقات کارگران و دهاقین امتداد یابد.
برای مرتفع ساختن وضعیت حاضره است که جمعیت «اجتماعیون» ایران، حداقل آمال خود را به موجب مواد ذیل تعقیب مینماید:
اول ـ در ترتیب سیاسی
۱ـ تساوی حقوق، الغاء امتیازات، قرارداد، عادلانه برای کارگر از نتایج کار و استخلاص جامعه از نفوذ هیئت سرمایهداری
۲ـ ایجاد حکومت اجتماعی و اتخاذ طرز انتخابی در تشکیل حکومت.
۳ـ واگذاردن اختیارات بدست حکومت اجتماعی و مرکزیت دادن قدرت حاکمیت عمومی در دست آن:
۴ـ تشکیل شورای مؤسسه برای تجدد قانون اساسی و وضع اصول تشکیلات اجتماعی و سیاسی و غیره
۵ـ تشکیل مجلس و انجمنهای شورویه بروجهیکه مورد توجهات عمومی بوده، نماینده حقیقی ملت و مظهر واقعی اراده و احساسات و