با یاد چهار شهید: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
سطر ۶: | سطر ۶: | ||
:::من آنها را میشناختم. با هم دیدارهائی داشتیم و گپ و گفتی؛ اما با طواق آشناتر بودم که قاضی بود، انسان کامل بود و یک ایلیاتی بهتمام معنی. | :::من آنها را میشناختم. با هم دیدارهائی داشتیم و گپ و گفتی؛ اما با طواق آشناتر بودم که قاضی بود، انسان کامل بود و یک ایلیاتی بهتمام معنی. | ||
+ | |||
+ | :::شنیده بودم که زندان دیده است و مبارزه کرده (یعنی هر چهارشان) و کار قضاوت را بوسیده تا بهسرزمینش و قومش نزدیکتر باشد. | ||
+ | |||
+ | :::اصلاً این خلق گوئی رشتهٔ جانش بهسرزمینش بسته است. در جای دیگر و میان مردم دیگر، همچون ماهیِ از آب برون افتاده است. چندان جستوخیز خواهد کرد تا بهسرزمینش باز گردد. و این خود عشقی و علاقهئی بیحساب را باعث میشود یا از آن سرچشمه میگیرد. | ||
+ | |||
+ | :::نیز میگفتند از او سلب صلاحیت قضائی شده است (اخیراً) بهخاطر اعتقاداتش و مبارزهاش حتی در محیط کار... و این همه، درست یا نادرست، گویای چگونگی روش و منش اوست و شناخت مردم از او. انسانی کوشنده برای خلقش... و چنین باشد. | ||
+ | |||
+ | :::از زندگی و خانوادهاش خبر داشتم که فرزندان زحمت و کارند، و از مشقتی که برای تحصیل کشیدهاند و میکشند. | ||
[[رده:کتاب جمعه ۳۴]] | [[رده:کتاب جمعه ۳۴]] |
نسخهٔ ۱۷ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۴:۲۷
این مقاله در حال تایپ است. اگر میخواهید این مقاله را تایپ یا ویرایش کنید، لطفاً دست نگه دارید تا این پیغام حذف شود. |
- من آنها را میشناختم. با هم دیدارهائی داشتیم و گپ و گفتی؛ اما با طواق آشناتر بودم که قاضی بود، انسان کامل بود و یک ایلیاتی بهتمام معنی.
- شنیده بودم که زندان دیده است و مبارزه کرده (یعنی هر چهارشان) و کار قضاوت را بوسیده تا بهسرزمینش و قومش نزدیکتر باشد.
- اصلاً این خلق گوئی رشتهٔ جانش بهسرزمینش بسته است. در جای دیگر و میان مردم دیگر، همچون ماهیِ از آب برون افتاده است. چندان جستوخیز خواهد کرد تا بهسرزمینش باز گردد. و این خود عشقی و علاقهئی بیحساب را باعث میشود یا از آن سرچشمه میگیرد.
- نیز میگفتند از او سلب صلاحیت قضائی شده است (اخیراً) بهخاطر اعتقاداتش و مبارزهاش حتی در محیط کار... و این همه، درست یا نادرست، گویای چگونگی روش و منش اوست و شناخت مردم از او. انسانی کوشنده برای خلقش... و چنین باشد.
- از زندگی و خانوادهاش خبر داشتم که فرزندان زحمت و کارند، و از مشقتی که برای تحصیل کشیدهاند و میکشند.