همهٔ عطرهای عربستان: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۳۵: سطر ۳۵:
  
 
این نمایشنامه را می‌توان در خیابان اجرا کرد. و نیز می‌توان آن را به‌شیوهٔ معمول در یک تماشاخانه نشان داد.
 
این نمایشنامه را می‌توان در خیابان اجرا کرد. و نیز می‌توان آن را به‌شیوهٔ معمول در یک تماشاخانه نشان داد.
بالای سر تماشاگران از سوئی به‌سوی دیگر پرده‌ئی آغشته به‌خون کشیده‌اند. درست وسط پرده لکهٔ خونی هست که تدریجاً به‌اطراف نَشْد می‌کند. زیر لکهٔ خون تماشاگری ننشسته است، امّا آن جا بشکه‌ئی هست که در تمام مدت نمایش قطره قطره ازبالا، خون به‌درون آن می‌چکد.
+
بالای سر تماشاگران از سوئی به‌سوی دیگر پرده‌ئی آغشته به‌خون کشیده‌اند. درست وسط پرده لکهٔ خونی هست که تدریجاً به‌اطراف نَشْد می‌کند. زیر لکهٔ خون تماشاگری ننشسته است، امّا آن جا بشکه‌ئی هست که در تمام مدت نمایش قطره قطره از بالا، خون به‌درون آن می‌چکد.
  
 
یک ساعتِ آونگی به‌دیوار انتهای صحنهٔ نمایش خودنمائی می‌کند. در زیر ساعت همسرِ مردِ محکوم به‌مرگ ایستاده که نوعی کلاه تلفن‌چی‌ها را به‌سر دارد.
 
یک ساعتِ آونگی به‌دیوار انتهای صحنهٔ نمایش خودنمائی می‌کند. در زیر ساعت همسرِ مردِ محکوم به‌مرگ ایستاده که نوعی کلاه تلفن‌چی‌ها را به‌سر دارد.

نسخهٔ ‏۲۱ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۴:۴۳

کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۳۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۹ صفحه ۴۶


این اثر یکی از چهار نمایشنامه‌ئی است که فرناندو آرابال زیر عنوان «سپیده‌دم سرخ و سیاه» یا «تخیل - انقلاب» در سال ۱۹۶۸ نوشته است. «همهٔ عطرهای عربستان» و سه اثر دیگر را وی با الهام از دوران زندان خود در اسپانیای فرانکو به‌بهانهٔ توهین به‌شعائر ملی و رهبر ملت (سال ۱۹۶۷) و نیز طغیان نسل جوان در فرانسه و از آنجا در همه‌ی جهان (سال ۱۹۶۸) نوشته است.

ارابال نازیسم در حال نضج، نژادپرستی، ارتش غیرمردمی و کلیسای محافظه‌کار را رسوا می‌کند و از تنفس آزاد انسان، به‌ویژه جوانان و از عشق و آزادی سخن می‌گوید.


مکانی که حادثه در آن اتفاق می‌افتد:

اسپانیای امروز یا هر جا که استبداد حکم می‌راند.


صحنه:

این نمایشنامه را می‌توان در خیابان اجرا کرد. و نیز می‌توان آن را به‌شیوهٔ معمول در یک تماشاخانه نشان داد. بالای سر تماشاگران از سوئی به‌سوی دیگر پرده‌ئی آغشته به‌خون کشیده‌اند. درست وسط پرده لکهٔ خونی هست که تدریجاً به‌اطراف نَشْد می‌کند. زیر لکهٔ خون تماشاگری ننشسته است، امّا آن جا بشکه‌ئی هست که در تمام مدت نمایش قطره قطره از بالا، خون به‌درون آن می‌چکد.

یک ساعتِ آونگی به‌دیوار انتهای صحنهٔ نمایش خودنمائی می‌کند. در زیر ساعت همسرِ مردِ محکوم به‌مرگ ایستاده که نوعی کلاه تلفن‌چی‌ها را به‌سر دارد.