زن، خانواده و قانون مدنی ایران: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۲۶: سطر ۲۶:
 
==پاورقی==
 
==پاورقی==
 
# اصل دوم
 
# اصل دوم
 +
 +
 +
 +
سنت جریان می‌یابد...» {{نشانه}}. یعنی واضعین قانون اساسی از این فرض حرکت کرده‌اند که قانونگذاری (تشریع) اختصاص به خدای یکتا دارد و بنده را در این میان نقشی نیست. قوانین خدائی در قرآن مضبوط و یا از طریق سنت به ما منتقل شده و وظیفۀ بندگان اطاعت از این قوانین لایتغیر الهی است؛ و اگر وضع قوانین جدید لازم افتد باید با در نظر گرفتن قوانین الهی و در چارچوب آن مقررات جدید وضع گردد. {{نشانه}} تشخیص مغایرت مصوبات مجلس شورای ملّی با احکام اسلام به فقهای شورای نگهبان واگذار شده است.
 +
به این ترتیب ضوابط و معیارهای حاکم در تنظیم روابط اجتماعی در مورد ما ایرانیان خرد و عدالت و.... نیست، بلکه قرآن و سنت است. البته از نظر واضعان قانون اساسی کنونی، تمامی این مفاهیم در احکام اسلامی تبلور می‌یابد. اما آیا براستی پایه و اساس کار قانونگذار را در وضع قوانین همین مفاهیم تشکیل می‌دهند و اگر چنین است مقررات راجع به خرید و فروس برده با کدامیک از این موازین تطبیق می‌کرده است؟
 +
زندگی و مرگ قوانین به ما نشان می‌دهد که اوّلاٌ ضوابط حاکم بر وضعشان نباید مطلق‌های از قبیل خرد و عدالت باشند. بلکه باید معیار‌ها و ضوابط دیگری در این امر دخالت داشته است. ثانیاٌ این مفاهیم خود در هر زمان مصادیق معینی دارند، چیزی که در یک زمان عین عدالت است در زمانی دیگر ظالمانه جلوه می‌کند، از این رو باید پایه و اساس حکومت این یا آن قانون را در جای دیگری جستجو کرد.
 +
سیر کوتاه و واقع بینانه‌ای در تاریخ نشان می‌دهد که پیدایش حقوق در این یا آن مورد همیشه با تحولات اقتصادی-اجتماعی توآُم بوده است. مثلاٌ اضمحلال همبائی طبیعی، حقوق خصوصی را همزمان با مالکیت خصوصی بوجود می‌آورد و آمالفی نخستین شهر قرون وسطاست که به وضع مقررات و قوانین مربوط به حقوق دریائی می‌پردازد، زیرا تجارت دریائی گسترده‌ای دارد. همچنان که با اکتشاف صنعت و تجارت ابتدا در ایتالیا و سپس در سرزمین‌های دیگر مالکیت خصوصی رشد کرد، حقوق مدنی در رم معمول شد. تکامل حقوق در تمام کشورهای اروپائی بر پایۀ حقوق رم با رشد بورژوازی آغاز شد. در ایران قوانین مربوط به ثبت اسناد و املاک بعد از اضمحلال شکل مالکیت دولتی بردهات در طی قرن نوزدهم و قوام و
 +
 +
==پاورقی==
 +
# شیوه حکومت در اسلام
 +
# اصل چهار قانون اساسی

نسخهٔ ‏۸ مارس ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۲۳

کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۰ صفحه ۳۶



می‌گویند که هدف از وضع قوانین، تنظیم روابط اجتماعی افراد جامعه است. آنچه پس از ادای این جمله معمولا فراموش می‌شود طرح این پرسش است که مبنا و معیار تنظیم روابط اجتماعی از طریق وضع قوانین چیست؟ مثلا چرا قانونگذار روابط اجتماعی را در مورد سهم الارث بنحوی تنظیم کرده که پسر دو برابر دختر از پدر ارث می‌برد. پاسخ دهندگاه معمولا به جواب‌هایی متوسل می‌شوند که محتوای گنگ و مبهمی دارند. آنان اغلب مفاهیمی نظیر خرد، عدالت، مصلحت اجتماعی و ارداه الهی را پیش می‌کشند؛ یا وجود اختلافات فیزیولوژیک را علّت وجود قوانین تبعیض آمیز در مورد زن و مرد می‌شمارند، بی‌آنکه برای اثبات ادعای خود به دلایل علمی محکمی متوسل شوند. و یا اینکه مانند واضعین قانون جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌کنند که «جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه ایمان به: ۱- خدای یکتا (لا اله الّا اللّه) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او. ۲- وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین...» الگو:نشانه به عبارت دیگر‌‌ همان طور که در مقدمه قانون اساسی نیز متذکر شده‌اند: «.... و قانونگذاری که مبین ضابطه‌های مدیریت اجتماعی است بر مدار قرآن و


پاورقی

  1. اصل دوم


سنت جریان می‌یابد...» الگو:نشانه. یعنی واضعین قانون اساسی از این فرض حرکت کرده‌اند که قانونگذاری (تشریع) اختصاص به خدای یکتا دارد و بنده را در این میان نقشی نیست. قوانین خدائی در قرآن مضبوط و یا از طریق سنت به ما منتقل شده و وظیفۀ بندگان اطاعت از این قوانین لایتغیر الهی است؛ و اگر وضع قوانین جدید لازم افتد باید با در نظر گرفتن قوانین الهی و در چارچوب آن مقررات جدید وضع گردد. الگو:نشانه تشخیص مغایرت مصوبات مجلس شورای ملّی با احکام اسلام به فقهای شورای نگهبان واگذار شده است. به این ترتیب ضوابط و معیارهای حاکم در تنظیم روابط اجتماعی در مورد ما ایرانیان خرد و عدالت و.... نیست، بلکه قرآن و سنت است. البته از نظر واضعان قانون اساسی کنونی، تمامی این مفاهیم در احکام اسلامی تبلور می‌یابد. اما آیا براستی پایه و اساس کار قانونگذار را در وضع قوانین همین مفاهیم تشکیل می‌دهند و اگر چنین است مقررات راجع به خرید و فروس برده با کدامیک از این موازین تطبیق می‌کرده است؟ زندگی و مرگ قوانین به ما نشان می‌دهد که اوّلاٌ ضوابط حاکم بر وضعشان نباید مطلق‌های از قبیل خرد و عدالت باشند. بلکه باید معیار‌ها و ضوابط دیگری در این امر دخالت داشته است. ثانیاٌ این مفاهیم خود در هر زمان مصادیق معینی دارند، چیزی که در یک زمان عین عدالت است در زمانی دیگر ظالمانه جلوه می‌کند، از این رو باید پایه و اساس حکومت این یا آن قانون را در جای دیگری جستجو کرد. سیر کوتاه و واقع بینانه‌ای در تاریخ نشان می‌دهد که پیدایش حقوق در این یا آن مورد همیشه با تحولات اقتصادی-اجتماعی توآُم بوده است. مثلاٌ اضمحلال همبائی طبیعی، حقوق خصوصی را همزمان با مالکیت خصوصی بوجود می‌آورد و آمالفی نخستین شهر قرون وسطاست که به وضع مقررات و قوانین مربوط به حقوق دریائی می‌پردازد، زیرا تجارت دریائی گسترده‌ای دارد. همچنان که با اکتشاف صنعت و تجارت ابتدا در ایتالیا و سپس در سرزمین‌های دیگر مالکیت خصوصی رشد کرد، حقوق مدنی در رم معمول شد. تکامل حقوق در تمام کشورهای اروپائی بر پایۀ حقوق رم با رشد بورژوازی آغاز شد. در ایران قوانین مربوط به ثبت اسناد و املاک بعد از اضمحلال شکل مالکیت دولتی بردهات در طی قرن نوزدهم و قوام و

پاورقی

  1. شیوه حکومت در اسلام
  2. اصل چهار قانون اساسی