قاتل
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
The printable version is no longer supported and may have rendering errors. Please update your browser bookmarks and please use the default browser print function instead.
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
[قطعهای از یک منظومه]
او زنی را که دوست میداشته، کشته است
و بدین جهت میباید که بمیرد.
بگذار این سخن همیشه به گوش آید
که هر کس، آنچه را که دوست میدارد، میکشد:
بعضی با نگاهی و بعضی با تملقی.
پستفطرتان با بوسهئی
و دلاوران با شمشیری.
گروهی عشق خود را در جوانی میکشند
و گروهی به هنگام پیری.
برخی، گلوگاه را با دستهای مصمم خویش میفشارند
برخی با دستان زر.
و آنها که مهربانترند دشنهئی به کار میبرند؛ چرا
که با دشنه
مرده بس زودتر سرد میشود.
بععضی زمانی کوتاه دوست میدارند و
و بعضی دیر زمانی.
برخی عشق را میفروشند و
برخی میخرند.
گروهی با اشگهای فراوان
و گروهی بی آن که حتا آهی برآرند.
اما هر کس
آنچه را که دوست میدارد، میکشد.
اسکار وایلد
[نالههای زندان ریدینگ]