فاشیسم Fascism: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردنِ رده‌ها.)
جز (ربات: تغییر خودکار متن (-ه‌ی +هٔ ))
سطر ۷: سطر ۷:
 
فاشیسم «یک دیکتاتوری آشکار ارتجاعی‌ترین، شوونیستی‌ترین و امپریالیستی‌ترین عناصر سرمایهٔ مالی است»(برنامهٔ CPSU). استقرار فاشیسم بازتاب ناتوانی بورژوازی حاکم در حفظ قدرت از طریق روش‌های «دمکراتیک» معمولی است. فاشیسم در رأس نیروهای ضدّکمونیسم قرار می‌گیرد و کاری‌ترین ضربه‌اش را بر '''احزاب کمونیست''' و '''کارگران''' و دیگر سازمان‌های مترقی وارد می‌آورد. نظام فاشیستی نخست در '''ایتالیا'''(۱۹۲۲) و سپس در '''آلمان'''(۱۹۳۳) و کشورهای دیگر مستقر شد. فاشیسم در آلمان نقاب '''ناسیونال سوسیالیسم''' [نازیسم] را به‌چهره زد. فاشیسم نیروی برجستهٔ ارتجاع بین‌المللی بود؛ دولت‌های فاشیست، در درجهٔ اول آلمان هیتلری، '''جنگ دوم جهانی''' را آغاز کردند. عناصر ارتجاعی در برخی از کشورهای امپریالیستی، علی‌رغم مسیر کامل دولت‌های فاشیست در جنگ دوم جهانی، می‌کوشند تا فاشیسم به حیاتش ادامه دهد. ایدئولوژی فاشیسم دور بودن از اصول عقلی، شوونیسم افراطی و برتری نژادی، تاریک اندیشی، و دور بودن از انسانیت است.  
 
فاشیسم «یک دیکتاتوری آشکار ارتجاعی‌ترین، شوونیستی‌ترین و امپریالیستی‌ترین عناصر سرمایهٔ مالی است»(برنامهٔ CPSU). استقرار فاشیسم بازتاب ناتوانی بورژوازی حاکم در حفظ قدرت از طریق روش‌های «دمکراتیک» معمولی است. فاشیسم در رأس نیروهای ضدّکمونیسم قرار می‌گیرد و کاری‌ترین ضربه‌اش را بر '''احزاب کمونیست''' و '''کارگران''' و دیگر سازمان‌های مترقی وارد می‌آورد. نظام فاشیستی نخست در '''ایتالیا'''(۱۹۲۲) و سپس در '''آلمان'''(۱۹۳۳) و کشورهای دیگر مستقر شد. فاشیسم در آلمان نقاب '''ناسیونال سوسیالیسم''' [نازیسم] را به‌چهره زد. فاشیسم نیروی برجستهٔ ارتجاع بین‌المللی بود؛ دولت‌های فاشیست، در درجهٔ اول آلمان هیتلری، '''جنگ دوم جهانی''' را آغاز کردند. عناصر ارتجاعی در برخی از کشورهای امپریالیستی، علی‌رغم مسیر کامل دولت‌های فاشیست در جنگ دوم جهانی، می‌کوشند تا فاشیسم به حیاتش ادامه دهد. ایدئولوژی فاشیسم دور بودن از اصول عقلی، شوونیسم افراطی و برتری نژادی، تاریک اندیشی، و دور بودن از انسانیت است.  
  
واژه‌ی '''فاشیسم''' از Fasces (به لاتین Fascis) آمده است و آن عبارت از تبری بود که آن را میان یک دسته چوب می بسته‌اند ـ چنان که در تصویر مشاهده می‌کنید ـ و قانونگزاران رومی آن را به نشان قدرت و مرجعیت به‌همراه داشتند. در ایتالیای دورهٔ موسولینی این نشان باستانی را بر پرچم‌ها و بازوبندهای‌‌شان می‌کشیدند و نشانهٔ قدرت‌طلبی آنان به‌شمار می‌آمد؛ و واژهٔ فاشیسم از اینجا پیدا شد.  
+
واژهٔ '''فاشیسم''' از Fasces (به لاتین Fascis) آمده است و آن عبارت از تبری بود که آن را میان یک دسته چوب می بسته‌اند ـ چنان که در تصویر مشاهده می‌کنید ـ و قانونگزاران رومی آن را به نشان قدرت و مرجعیت به‌همراه داشتند. در ایتالیای دورهٔ موسولینی این نشان باستانی را بر پرچم‌ها و بازوبندهای‌‌شان می‌کشیدند و نشانهٔ قدرت‌طلبی آنان به‌شمار می‌آمد؛ و واژهٔ فاشیسم از اینجا پیدا شد.  
  
 
واژه ی Nazi اشاره است به حروف اول بخش اول نام این حزب Nationalsozialistische Deutsche Arbeiter Partei یعنی، '''حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمانی'''، گرفته شده است. این حزب در ۱۹۱۹ پایه‌گذاری و در ۱۹۴۵ برچیده شد. در ۱۹۳۳ به‌رهبری هیلتر قدرت را در آلمان به‌دست گرفت و برنامهٔ ملیت‌گرائی، نژاد‌پرستی، تسلیح مجدد و تجاوز را به مرحلهٔ اجرا گذاشت. آرم این حزب نیز'''سواستیکا''' (Swastika) بود که در اصطلاح آن را '''صلیب شکسته''' خوانده‌اند. '''سواستیکا''' در سنسکریت به معنای «نیک بودن، بهروزی و نیکبختی» است. این نشان در میان هندیان و ایرانیان باستانی معنائی نیک و عرفانی داشته است. امّا در حزب نازی آلمان و سایر احزاب فاشیست آن را به نشان برتری نژاد آریائی و ضدسامی بودن به‌کار می‌برده‌اند. میان '''سواستیکا'''ی هندوان و '''صلیب شکستهٔ''' نازی تفاوتی هست که در تصویر مشاهده می‌کنید.
 
واژه ی Nazi اشاره است به حروف اول بخش اول نام این حزب Nationalsozialistische Deutsche Arbeiter Partei یعنی، '''حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمانی'''، گرفته شده است. این حزب در ۱۹۱۹ پایه‌گذاری و در ۱۹۴۵ برچیده شد. در ۱۹۳۳ به‌رهبری هیلتر قدرت را در آلمان به‌دست گرفت و برنامهٔ ملیت‌گرائی، نژاد‌پرستی، تسلیح مجدد و تجاوز را به مرحلهٔ اجرا گذاشت. آرم این حزب نیز'''سواستیکا''' (Swastika) بود که در اصطلاح آن را '''صلیب شکسته''' خوانده‌اند. '''سواستیکا''' در سنسکریت به معنای «نیک بودن، بهروزی و نیکبختی» است. این نشان در میان هندیان و ایرانیان باستانی معنائی نیک و عرفانی داشته است. امّا در حزب نازی آلمان و سایر احزاب فاشیست آن را به نشان برتری نژاد آریائی و ضدسامی بودن به‌کار می‌برده‌اند. میان '''سواستیکا'''ی هندوان و '''صلیب شکستهٔ''' نازی تفاوتی هست که در تصویر مشاهده می‌کنید.
  
 
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]
 
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]

نسخهٔ ‏۶ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۰۹

کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۱۶۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲ صفحه ۱۶۰

خواننده‌ئی پرسیده است که واژهٔ فاشیسم از کجا آمده است و تعریف آن چیست. این نوشتهٔ کوتاه در پاسخ آن خواننده است.


فاشیسم «یک دیکتاتوری آشکار ارتجاعی‌ترین، شوونیستی‌ترین و امپریالیستی‌ترین عناصر سرمایهٔ مالی است»(برنامهٔ CPSU). استقرار فاشیسم بازتاب ناتوانی بورژوازی حاکم در حفظ قدرت از طریق روش‌های «دمکراتیک» معمولی است. فاشیسم در رأس نیروهای ضدّکمونیسم قرار می‌گیرد و کاری‌ترین ضربه‌اش را بر احزاب کمونیست و کارگران و دیگر سازمان‌های مترقی وارد می‌آورد. نظام فاشیستی نخست در ایتالیا(۱۹۲۲) و سپس در آلمان(۱۹۳۳) و کشورهای دیگر مستقر شد. فاشیسم در آلمان نقاب ناسیونال سوسیالیسم [نازیسم] را به‌چهره زد. فاشیسم نیروی برجستهٔ ارتجاع بین‌المللی بود؛ دولت‌های فاشیست، در درجهٔ اول آلمان هیتلری، جنگ دوم جهانی را آغاز کردند. عناصر ارتجاعی در برخی از کشورهای امپریالیستی، علی‌رغم مسیر کامل دولت‌های فاشیست در جنگ دوم جهانی، می‌کوشند تا فاشیسم به حیاتش ادامه دهد. ایدئولوژی فاشیسم دور بودن از اصول عقلی، شوونیسم افراطی و برتری نژادی، تاریک اندیشی، و دور بودن از انسانیت است.

واژهٔ فاشیسم از Fasces (به لاتین Fascis) آمده است و آن عبارت از تبری بود که آن را میان یک دسته چوب می بسته‌اند ـ چنان که در تصویر مشاهده می‌کنید ـ و قانونگزاران رومی آن را به نشان قدرت و مرجعیت به‌همراه داشتند. در ایتالیای دورهٔ موسولینی این نشان باستانی را بر پرچم‌ها و بازوبندهای‌‌شان می‌کشیدند و نشانهٔ قدرت‌طلبی آنان به‌شمار می‌آمد؛ و واژهٔ فاشیسم از اینجا پیدا شد.

واژه ی Nazi اشاره است به حروف اول بخش اول نام این حزب Nationalsozialistische Deutsche Arbeiter Partei یعنی، حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمانی، گرفته شده است. این حزب در ۱۹۱۹ پایه‌گذاری و در ۱۹۴۵ برچیده شد. در ۱۹۳۳ به‌رهبری هیلتر قدرت را در آلمان به‌دست گرفت و برنامهٔ ملیت‌گرائی، نژاد‌پرستی، تسلیح مجدد و تجاوز را به مرحلهٔ اجرا گذاشت. آرم این حزب نیزسواستیکا (Swastika) بود که در اصطلاح آن را صلیب شکسته خوانده‌اند. سواستیکا در سنسکریت به معنای «نیک بودن، بهروزی و نیکبختی» است. این نشان در میان هندیان و ایرانیان باستانی معنائی نیک و عرفانی داشته است. امّا در حزب نازی آلمان و سایر احزاب فاشیست آن را به نشان برتری نژاد آریائی و ضدسامی بودن به‌کار می‌برده‌اند. میان سواستیکای هندوان و صلیب شکستهٔ نازی تفاوتی هست که در تصویر مشاهده می‌کنید.