سندی از جنبش شورائی در ایران: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۶۸: سطر ۶۸:
  
 
22. به‌منظور پیشرفت تمدن و رونق عمومی کشور، به‌منظور ترقی اخلاقی  ایجاد انجمن مخصوص باید کوشش شود.
 
22. به‌منظور پیشرفت تمدن و رونق عمومی کشور، به‌منظور ترقی اخلاقی  ایجاد انجمن مخصوص باید کوشش شود.
 
  
 
'''فصل دوم: زمین و زراعت'''
 
'''فصل دوم: زمین و زراعت'''

نسخهٔ ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۸

کتاب جمعه سال اول شماره ۱۲ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۲ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۲ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۲ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۲ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۲ صفحه ۱۱۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۲ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۲ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۲ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۲ صفحه ۱۱۸

سندی را که می‌خوانید خان‌های با نفوذ بختیاری در تابستان 1921 (1300 ه.ش)در اختیار مأموران سفارت بریتانیا در تهران گذاشتند. به گفتۀ آقایبیریجمن (R.Bridgemanیکی از اعضای آن سفارتخانه که بعدها از کار دیپلماتیک کناره گرفت و به‌جنبش ضد امپریالیستی در بریتانیا پیوست)سند زیر برنامه‌ئی بود برای انطباق نظام شورائی با زندگی قبیله‌ئی در ایران، یعنی زندگی‌ئی که در آن زمان هنوز بر بخش مهمی از جامعه سلطه داشت. بنابر گزارش بیریجمنگروه بختیاری‌های جوان (پرویزخان و محمدعلیخان بختیاری و سردار بهادر)به‌کمک کی‌استوان (سوسیال دموکرات قدیمی و از دوستان نزدیک دکتر مصدق) [۱]مسئول تنظیم این برنامه بودند. ناگفته نماند که همزمان با جنبش مشروطه در ایران، آتش شوقی که برای ایجاد شوراها در دل‌ها افروخته شد هرگز خاموش نشد و تا به‌امروز هم در قلب جامعۀ ایرانی زبانه می‌کشد و تا نابود کردن کامل ارتجاع همچنان شعله‌ور خواهد ماند.

خ-ش

برنامۀ حزب ستارۀ بختیاری

ترقی آزادیخواهانه و درخشان جهان امروز، آمال بلند فرزندان برومند بشریت برای سعادت و آزادی [مردم]جهان، عشق انسان به‌بهبود وضع زندگی ساکنان کرۀ ارض، به‌خورشید رخشان می‌ماند.

ممالک، بلاد و قبایلی که به‌دست فراموشی سپرده شده‌اند، و هنوز در قعر ظلمت و حقارت به‌سر می‌برند، یقیناً از جامعۀ بشری رانده شده در عداد حیوانات خواهند بود. کشور کهن سال و پر جلال ایران از بخت بد با چنان فقر و نکبت دست به‌گریبان است که مردم آن به‌علت جهل و لاقیدی ترجیحاً به‌دور کشورشان خط سیاه و گران مرگ خواهند کشید. ایران هم بلاد و ایالات جدید و متمدن دارد و هم بلادی که هرگز کم‌ترین نور تمدن در آن‌ها نتابیده است. اولاً، این ضعف بزرگ ناشی از تهران[حکومت مرکزی]است؛ ثانیاً از تزویر اجانب و بالاخره از ضعف عقلای هر یک از این محال بلادیده که از ارائه راه علاج عاجز مانده‌اند.

بر همۀ عقلا و فضلاست روشنائی بخش شوند، در مرتبۀ اول در کلبۀ خویش. ما مردم ایران (از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب)، در آداب کهن، خلق و خوی دست‌آوردهای علمی و ادبی خویش، در اوضاع جغرافیائی و سیاسی خود، آن چنان متفاوتیم که برای هدایت خویش و تحقق آمال‌مان باید گام نخست را در هر منطقه با دانش، استعداد، عادات و میزان تمدن اهالی آن برداشت، برای صعود به‌بنای پر عظمت تمدن نو از نردبان‌های متفاوت ترقی استفاده کنیم. به‌منظور افشاندن نورنیک بختی، آرامش و آزادی، و به‌منظور توفیق در مساعی‌مان در ایالت بختیاری که در قسمتی از ایران قرار گرفته و متأسفانه تاکنون در تاریکی باقی مانده است، باید با در نظر گرفتن موقعیت اهالی، دست به‌عمل بزنیم. با توجه به‌آن چه گفته شد، تنی چند از جوانان بختیاری حزبی را تأسیس کرده‌اند که این آمال را بر اساس اصول زیر تحقق بخشد و آن راستارۀ بختیاری نامیده‌اند.

فصل اول: اصول اساسی

1. ایجاد یک انجمن مرکزی اجتماعی برای رسیدگی به‌همۀ مسائل مهم.

2. ایجاد انجمن فرعی و انجمن در میان ایلات کوچیده که هر یک مسئول امور ناحیه خود است.

3. برخورداری از آزادی و خودمختاری هر یک از ایلات به‌طور مجزا، به‌شرط آن که این امر مخل آزادی ایلات، محال دیگر و افراد آن نباشد.

4. تمام افرادی که به‌بیست سالگی رسیده‌اند حق انتخاب کردن و انتخاب شدن دارند، امّا انتخاب شوندگان باید با سواد باشند.

5. انتخابات باید با رأی مخفی، مستقیم و یکسان و همگانی باشد.

6. اعضای [انجمن]برای مدت یک سال انتخاب می‌شوند.

7. رأی اکثریت [حاکم است].

8. قبل از هر رأی‌گیری باید در شمارش نفوس تجدیدنظر شود.

9. برابری حقوق.

10. الغای امتیازات، درجات، و عناوین.

11. آزادی بیان، مطبوعات، و [تأمین]امنیت برای ابراز عقیدۀ مردم.

12. تفکیک قوای روحانی از سیاسی.

13. آموزش ابتدائی اجباری برای پسران و دختران.

14. آموزش ابتدائی رایگان (اجباری)برای کودکان فقرا.

15. [ایجاد]مدارس فنی و صنعتی برای پسران و دختران.

16. تعلیم اجباری نظامی برای خدمت وظیفۀ عمومی با توجه به‌الزامات زمان.

17. توسعه و پیشرفت زبان فارسی.

18. عدلیۀ انتخابی [قضات از طرف مردم محل انتخاب می‌شوند].

19. به‌هر کس که غیرقانونی دستگیر و محکوم و [در نتیجه]متحمل خسارات و زیان شود باید خسارت پرداخت شود.

20. همۀ منازعات و اختلافات ایلی باید در دادگاه حلّ اختلاف ایلی مورد رسیدگی قرار گیرد.

21. بهداشت عمومی، طبیب و داروی رایگان برای فقرا.

22. به‌منظور پیشرفت تمدن و رونق عمومی کشور، به‌منظور ترقی اخلاقی ایجاد انجمن مخصوص باید کوشش شود.

فصل دوم: زمین و زراعت

1. لغو همۀ درآمدهای مالی‌ئی که ادامۀ نوعی بردگی و بیگاری است.

2. لغو کار اجباری.

3. انجمن فرعی باید بر تمام جنگل‌ها، مراتع و اراضی موقوفه و معادن نظارت داشته باشد. هر انجمن باید بر املاک مذکور که در محدود مرزهای او قرار دارد نظارت داشته باشد، و درآمدهای حاصله از آن را با آگاهی و توافق انجمن بزرگ [بختیاری]به‌مصرف برساند.

4. هر فردی می‌تواند مالک زمین باشد، به‌شرط آن که دموکراسی رعایت شود.

5. مقدار زمینی که [هر فرد]می‌تواند مالک آن باشد از طرف انجمن بزرگ تعیین خواهد شد.

6. انجمن ایالتی و فرعی با کمک انجمن بزرگهمه نوع وسیلۀ زراعی را برای استفادۀ رایگان دهقانان فراهم خواهد آورد.

7. به‌منظور بهبودی بخشیدن به‌وضع دهقانان، مقدار زمین استجاری باید از طرف شورای حلّ اختلاف تعیین شود.

8. اگر صاحب زمین استجاری در اثر بلایای سماوی مثل سیل و بی‌آبی و غیره متضرر شود، پس از بررسی و تصویب شورای حلّ اختلاف، خسارات وارده [به‌او]پرداخت خواهد شد.

9. تأسیس مدارس زراعی و انتخاب زمین، و آزمایشگاه [زراعی]برای دهقانان.

فصل سوم: کار و کارگران

1. نمی‌توان بیش از هشت ساعت کار از یک کارگر خواست.

2. یک روز تعطیل در هفته.

3. ممانعت از کار در ساعات غیرعادی (مگر در مواردی که اضطرای و به‌تصویب شورا رسیده باشد.)

4. به‌کودکان نابالغ نباید کار تحمیل کرد. نوجوانان بین 15 تا 19 سالگی نباید بیش از 6 ساعت در روز کار کنند.

5. به‌زنان کار شاق و دشوار نباید داده شود.

6. زنان آبستن از دو ماه مرخصی با دریافت امام حقوق و مزایا برخوردار خواهند بود که از یک ماه پیش از زایمان تا یک ماه پس از زایمان به‌طول خواهد انجامید.

7. دستمزد [کارگران] از طرف شورائی تنظیم خواهد شد که از نمایندگان کارگران، کارفرمایان و انجمن بزرگتشکیل می‌شود.

8. بازرسان انجمن ایالتی حق خواهند داشت بر مجامع [مشترک]کارگران و کارفرمایان نظارت کنند.

فصل چهارم: اصول عمومی

1. تنها بختیاری‌ها می‌توانند به‌عضویت این حزب درآیند.

2. دیگر ایرانیان مشتاق و دوستدار آزادی می‌توانند به‌عضویت افتخاری [این حزب]درآیند.

3. حزب ستارۀ بختیاری می‌تواند با سایر انجمن‌های مرکزی احزاب مشابه در نقاط دیگر ایران متحد شود.

4. کسانی که خود را فدای آزادی ایران می‌کنند مورد احترام این حزب‌اند. اگر اینان در مساعی خود دچار لطمه بشوند، می‌توانند برای آتیه خود و فرزندان‌شان به‌این حزب متکی باشند. کسانی که برای رونق این حزب صمیمانه کار کنند، مورد احترام عظیم خواهند بود. برای پیران و از کارافتادگان حقوق بازنشستگی در نظر گرفته خواهد شد. فرزندان شهدائی که زندگی خود را در راه حزب از دست داده‌اند از طرف حزب نگهداری خواهند شد. اینان می‌توانند به‌کمک‌های مادی [حزب]متکی باشند.

5. توجه به‌حقوق زنان.

6. تقسیم ارث بنابر قوانین اسلام (در حال حاضر در ایالات بختیاری به‌دختران چیزی تعلق نمی‌گیرد).

7. شعار ما عبارت خواهد بود از «خدا، آزادی، و میهن»

8. پرچم حزب سه گوش، و بخش بالائی آن سرخِ روشن و پائین آن سربی روشن خواهد بود.

9. علامت [آرم]حزب دارای یک ستاره، ترازو، قلم، داس و چکش و شمشیر خواهد بود.

10. رفقا و مردمی که دارای عقاید یکسان سیاسی هستند باید از اعمالی که موجب نفاق می شود پرهیز کنند. اگر به‌کسی توهین بشود، مسئله باید در شورای حلّ اختلاف که مسئول حل این دشواری‌هاست رسیدگی شود.

11. رفقا باید با یکدیگر در کمال صمیمیت و مهربانی، مانند برادران و خواهران عزیز، رفتار نمایند. باید در مقابل غریبه‌ها به‌یکدیگر مدد برسانند.

12. انجمن مرکزی می‌تواند توضیحات لازم را در مورد 5 فصل این مرامنامه ارائه دهد. اصول جدیدی که مفید باشد و با اصول اولیه مغایر نباشد، می‌تواند از طرف انجمن مرکزی تنظیم و به‌اصول اضافه شود، به‌شرط آن که به‌اتفاق آراء به‌تصویب برسد.

فصل پنجم: تاکتیک‌ها

1. ممکن است از سیاستمداران خواسته شود که دربارۀ انتخابات و مسائل دیگری که حزب ضروری تشخیص دهد، تبلیغات کنند.

2. مقررات داخلی حاکم بر این حزب در دفترچۀ دیگری به‌نام «مقررات ستاره بختیاری» [۲] تنظیم شده است.

3. تنها انجمن مرکزی مجاز است که در اصول بالا تغییراتی بدهد.

منبع سند: F.o.37ll64071ff.220-23/1921

^ در مورد فعالیت های پیشین کی استوان نگاه کنید به کناب En Iran La Socia-Democratic به کوشش خسرو شاکری، انتشارات مزدک فلورانس، صفحه 244.

^ این سند هنوز به دست نیامده است (خ.ش)