زنان و انقلاب در جمهوری دموکراتیک خلق یمن ۲

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
The printable version is no longer supported and may have rendering errors. Please update your browser bookmarks and please use the default browser print function instead.
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۶ صفحه ۱۳۷

مصاحبه با عایشه محسن: اتحادیه زنان

م [ماکسین مالینو]: پایگاه سیاسی اتحادیهٔ عمومی زنان یمنی (Guyw) چیست؟

ع. م: Guyw یک سازمانِ توده‌ئی وابسته به‌جبههٔ آزادیبخش ملی است و بوسیلهٔ کمیتهٔ مرکزیِ آن اداره می‌شود. در این رابطه کار سازمان بسیج کردن حمایت از اهداف حزب و دولت است. سازمان‌های توده‌ئی نمایندگانی برای شورای عالی خلق و پارلمانِ را، اتنخاب می‌کنند. هم اکنون ما ۶ نماینده در پارلمان داریم. اتحادیه عموماً برطبق رهنمودهای حزب عمل می‌کند، برای مثال، قانون خانواده اگرچه به‌منافع زنان مربوط می‌شود، در ابتدا در ارتباط با خواسته‌های زنان توسط حزب تبلیغ شد. امّا البته دربارهٔ مسائل قانونی مربوط به‌زنان، با ما در اتحادیه، تبادل نظر می‌شود. همهٔ سازمان‌های توده‌ئی حق پیشنهاد قوانین و یا اصلاح قوانین تصویب شده را دارند.

م: شما گفتید که هدف اصلیِ اتحادیه، تشویق زنان به‌وارد شدن در تولید اجتماعی است - دقیقاً این کار را چه‌گونه انجام می‌دهید؟

ع. م: در مرحلهٔ اول با آموزش دادن به‌زنان به‌منظور کسب تخصص‌های فنی. به‌‌عنوان بخشی از طرح‌های مربوط به‌سال بین‌المللی زنان در تمام استان‌ها، مراکز آموزش فنی برای آموزش مکانیک اتومبیل، تراکتور، یخچال، تهویه، تلویزیون، رادیو و مانند آن، تأسیس کردیم. هم چنین به‌زنان برای استفاده از ماشین تایپ و ماشین خیاطی آموزش دادیم. در سال ۱۹۷۵ در حدود ۱۵۰۰ زن در مراکز آموزشی تحصیل می‌کردند و بیش‌تر آنان در همان طرح‌هائی که در آن‌ها آموزش دیده‌اند، آغاز به‌‌کار کرده‌اند. این مراکز شبانه روزی و دروه آن‌ها یکسال به‌طول می‌انجامید. آموزش معمولاً در صبح‌ها انجام می‌شد و بعدازظهرها صرف فعالیت‌هائی مانند آموزش‌های نظامی، سوادآموزی، موزیک، کارهای دستی، آموزش مسائل سیاسی، دوره‌های فرهنگی و مانند آن می‌شد. این تجربه هنوز ادامه دارد.

م: آیا مخالفت‌هائی با رفتن زنان به‌‌این مراکز وجود داشت؟

ع. م: بلی، بعلت ادامه برخی محظوریت‌های سنتی کار این مراکز در بعضی استان‌های معوق گذاشته شده‌اند. البته با سعی ما این مراکز دوباره گشایش یافته ولی شرایط در برخی استان‌ها بسیار دشوار است که علل آن کاملاً مشخص است. فقر فرهنگی و بیسوادی و نادانی... و شایعاتی که عناصر ارتجاعی دربارهٔ زنان در این مراکز پخش می‌کنند. در هر صورت این یکی از طرح‌های ماست. بعلاوه اتحادیه بخشی از سرمایهٔ دو کارخانه در عدن (کارخانه عطر سازی در معالا Maala و اسفنج لاستیکی در شیخ عثمان) را پرداخته است. با این هدف که امکان مشارکت نیروی زنان را در اجرای این دو طرح فراهم آوریم. البته این مشارکت از لحاظ سرمایه‌گذاری درازمدت نخواهد بود. زیرا که ما نمی‌خواهیم سرمایه‌دار باشیم!

م: احتیاجات مادی اتحادیه از کجا تأمین می‌شود؟

ع. م: ما مقداری کمک هزینه از دولت دریافت می‌کنیم و مقداری هم از حق عضویت‌ها درآمد داریم، ولی دولت نباید به‌دادن این کمک هزینه به‌ما ادامه دهد به‌علت اینکه ما یک سازمان توده‌ئی هستیم و می‌بایست که به‌خود متکی باشیم. هدف ما این است که از لحاظ مادی مستقل باشیم ولی در حال حاضر بیش‌تر درآمد ما از دولت و حزب تأمین می‌شود.

م: حق عضویت چقدر است؟

ع. م: یک کارگر در ماه ۱۰۰ فلس (درحدود ۲۰ ریال) می‌پردازد و یک زن خانه‌دار ۵۰ فلس.

م: درصد اعضای اتحادیه از لحاظ طبقات اجتماعی چگونه است؟

ع. م: شصت و پنج درصد اعضا را زنان کارگر تشکیل می‌دهند که در کارخانه‌ها، کارگاه‌ها و غیره کار می‌کنند. بیست درصد اعضا را کارگران روستائی، اعضاء شرکت‌های تعاونی و مزارع دولتی، پنج درصد از آنها در وزارت‌خانه‌های مختلف دولتی کار می‌کنند که برخی از آن‌ها فارغ‌التحصیل دانشگاه‌ها و دبیرستان‌ها هستند و بقیه را زنان خانه‌دار و دانش‌آموزان، بین سنین ۱۴ تا ۱۶ ساله، تشکیل می‌دهند.

م: پس بیش‌تر اعضاء اتحادیه را زنان جوان‌تر تشکیل می‌دهند؟

ع. م: اکثر آن‌ها بین بیست تا سی سال دارند. بندرت زنان بیش از سی سال در اتحادیه عضویت دارند زیرا که خیلی دشوار است که زنان میان سال ببالا را از لحاظ فکری تغییر داد.

م: یعنی ۳۱ ساله از نظر اتحادیه شما مسن بحساب میاید؟

ع. م: ما به‌‌فرزندان انقلاب دل بسته‌ایم آنهائی که از امکان‌های آموزش و پرورش و طرح‌های انقلابی آموزش اجتماعی و فرهنگی بیش‌تر بهره‌مندند.

م: چگونه عضوگیری می‌کنید؟

ع. م: عضوگیری بر اساس توزیع جغرافیائی و محل سکونت است. زنان به‌‌مراکز شوراهای دفاع عمومی که در هر یک از نواحی مسکونی تاسیس شده‌اند، می‌آیند تا دربارهٔ مسائل مربوط به‌‌خود گفتگو کنند، و یا در مبارزات شرکت کنند. یک نماینده از اتحادیهٔ زنان در این مراکز وجود دارد و معمولاً این نماینده منشی اجتماعی است و طبیعتاً با زنان ارتباط برقرار می‌کند. او در مسائل طلاق، ازدواج، و امور دیگر اجتماعی آنان را یاری می‌دهد.

م: به‌‌بیان دیگر در واقع نمایندهٔ شما یک مددکار اجتماعیست؟

ع. م: دقیقاً، او یک مددکار اجتماعیست.

م: از ۱۰۰ نفر کارگر زن بخش‌های صنعتی که با آنان مصاحبه کردم، فقط تعداد کمی در اتحادیه زنان بودند و سطح شرکت فعال زنان در اتحادیه‌های کارگری و حزب در حقیقت بسیار پائین بود. پس چطور منافع زنان در کارگاه‌ها تضمین می‌شود؟

ع. م: ما می‌کوشیم زنان بیش‌تری را به‌وارد شدن به‌این سازمان‌ها تشویق کنیم. این مسئله اکنون که ـ برای مثال ـ زنان خود را نامزد انتخابات می‌کنند آسان‌تر خواهد شد. پیش از‌این زنان کاملاً از زندگی سیاسی محروم بودند، بنابراین این مسائل برایشان تازگی دارد. امّا با وجود این از ۱۰ نفر زنانی که در منطقهٔ عدن نامزد انتخاباتِ اخیر شوراهای محلی خلق بودند، ۸ نفر انتخاب شدند که رقم بسیار خوبیست.

م: آیا آن‌ها اعضاء اتحادیهٔ عمومی زنان یمنی بودند؟

ع. م: بله

م: مبارزات اصلی اتحادیهٔ زنان کدامند؟

ع. م: مهم‌ترین این مبارزات عبارت بودند از، اول مبارزه برای کسب حمایت از قانون خانواده و دوم مبارزه علیه بیسوادی.

م: آیا شما با پوشش زنان (عبا و چادر) که می‌تواند در مبارزات اجتماعی زنان دشواری ایجاد کند مبارزه می‌کنید؟

ع. م: با گسترش مبارزات اجتماعی زنان عبا و چادر خود بخود از میان رفته است هرچند سدی در راه مبارزات زنان نبود، بعلت اینکه قبلاً در مبارزات علیه انگلیسی‌ها و فئودالیزم، زنان با وجود پوشیدن عبا مبارزه می‌کردند.

م: آیا مبارزهٔ خاصی توسط اتحادیه یا حزب وجود دارد که مردان را به‌‌تغییر نقطه نظرشان نسبت به‌‌زنان تشویق کند؟ چه در هر صورت این نظرات بخودی خود که تغییر نکرده‌اند؟

ع. م: بله، در حزب وجود دارد. وجود زنان در حزب، در شورای عالی و شورای محلی دلیل بر اینست که به‌زنان ارج بسیار گذارده می‌شود. در حزب و بوسیله مبارزه در سطح توده‌ها برای تغییر دادن نقطه نظرها وجود دارد.

م: آیا با جنبش آزادیبخش زنان در غرب آشنائی دارید؟

ع. م: مطمئن نیستم که منظورتان را فهمیده باشم.

م: به‌‌طور کلی می‌توان گفت که در جنبش‌های زنان در غرب دو اصل وجود دارد که با اصول اتحادیهٔ زنان یمنی مغایرت دارد. این اصول عبارتند از: تا حدّ زیادی مستقل بودن ازسازمان‌های سیاسی موجود و تا حدی وفادار ماندن به‌‌این عقیده که مردان از اسارت زنان سود می‌برند و در آن دخالت مستقیم دارند.

ع. م: زنان نباید مهمترین هدف خود را مخالفت با مردان قرار دهند، بعلت اینکه در کشورهای سرمایه‌داری مردان نیز تحت ستم قرار دارند. اسارت زنان نمی‌تواند پایان یابد مگر اسارت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی در سراسر جامعه از بین برود. زنان و مردان تحت ستم طبقات سرمایه‌دارند بنابراین باید در مبارزه علیه این نیروها متحد شوند.


گفتگو با نورباآباد: زنان و دگرگونی اجتماعی

م: من علاقه دارم با تصمیم اتحادیهٔ زنان یمنی، مبنی بر اینکه علیه عبا و چادر مبارزه فعال نکند، بلکه بگذارد خودش از میان برود، آشنا شوم.

ن. ب: در سال ۱۹۷۲ مبارزه‌ئی بر علیه عبا وجود داشت. در طی قیام دهقانی و اشغال زمین‌‌ها یک جریان نیرومند و افراطی در بین زنان نیز وجود داشت، و یکی از عمومی‌ترین خواسته‌ها مبارزه با پوشیدن عبا و چادر بود. در حقیقت این یکی از عمومی‌ترین و عمده‌ترین شعارها بود.

م: پس اگر این یک مبارزهٔ مردم‌پسند بود چرا ادامه نیافت؟

ن. ب: در آنروزها وجود و تداوم این جریان یک پیشرفت واقعی برای زنان بحساب می‌آمد. این نیاز هنوز هم گاهگاهی بیان می‌شود ولی احتیاجی نیست که آنرا شدیداً تحمیل کنیم. پروسه‌های عینی عبا را از بین خواهند برد. در طی تظاهرات ۱۹۷۲ بر علیه عبا ما به‌‌هدف خود رسیدیم ـ یعنی توانستیم غلبه بر عبا را امکان‌پذیر کنیم. برای مثال در مدارس ما دختران عبا نمی‌پوشند. اونیفرم‌های نظامی برای زنان کارمند در ادارات و زنان کارگر در کارخانه‌ها تعیین شده است. بعلاوه مبارزاتی نیز در مسائل ارتباط جمعی برای کاستن تأثیر مخالفت خانواده‌ها و پذیرفتن آنچه را که ما انجام می‌دهیم، جریان دارد. همین حالا می‌توانید مشاهده کنید که عبا بتدریج کمتر استفاده می‌شود و چادر به‌تدریج جای خود را به‌‌پالتو می‌دهد.

م: چه نوع مباحثات سیاسی و بحث‌های تئوریک در این زمان در اتحادیهٔ زنان جریان دارد.

ن. ب: وظیفه اصلی در این زمان با سواد کردن زنان و رها ساختن آنان از لحاظ اقتصادی می‌باشد.

م: آیا کتاب‌های خاصی دربارهٔ زنان وجود دارند که شما می‌خوانید و یا به‌‌آن‌ها مراجعه می‌کنید؟

ن. ب: کتاب خاصی خیر. بیش‌تر استفاده از منابع مارکسیسم بطور عمومی است. راهنمای خاصی برای زنان وجود ندارد. البته کتاب « منشاء خانوادهٔ انگلس» برای ما خیلی مفید بوده است.

م: آیا مسئله تبعیت و فرمانبرداری زنان، در آموزش‌های حزبی مورد بحث قرار می‌گیرد؟

ن. ب: نه بعنوان یک مسئلهٔ جداگانه امّا عموماً خط‌مشی سیاسی و ایدئولوژیکی ما این است که ازاین مسئله آگاه باشیم. به‌‌این مفهوم این جزئی از برنامهٔ ماست.

م: در کوششی که اتحادیهٔ زنان در تشویق زنان به‌‌مشارکت در امر تولید می‌کند آیا اولویتی برای نوع کاری که زنان باید انجام دهند قائل است؟

ن. ب: ما نمی‌خواهیم که آن‌ها در صنایع سنگین کار کنند یا بارهای سنگین حمل کنند. ما آن‌ها را به‌‌آموزش فنی تشویق می‌کنیم. همانطور که می‌دانید بدین سبب است که مراکز آموزشی را تأسیس کرده‌ایم.

م: ختنه کردن زنان در بعضی از قسمت‌های کشور شما یک عادت سنتی است، آیا این عادت منسوخ شده است؟

ن. ب: این عادت هم شامل دختران می‌شود هم پسران و اینکه تا چه حدی اجرا می‌شود از یک استان به‌استان دیگر فرق می‌کند. در رابطه با زنان این عمل نمایشگر شرم آن‌ها بود، در رابطه با پسران این عادت ادامه می‌‌یابد و عالی است. ولی چون برای زنان یک رسم تحقیرآمیز است و صحیح نیست، بنابراین شروع به‌کاهش یافتن کرده است.

م: امّا عملِ ختنهٔ دختران غیرقانونی نیست؟

ن. ب: قانونی بر علیه آن وجود ندارد.

م: فحشاء چطور؟

ن. ب: همانطور که می‌دانید در زمان سلطهٔ استعمارگران انگلیسی روسپیانی در بنادر عدن و مکُلَّه یافت می‌شدند. ولی شمار اندکی از زنان یمنی این حقارت را که علت اقتصادی داشت می‌پذیرفتند. درواقع کمتر از یک درصد. این امپریالیست‌ها و عمال آن‌ها بودند که روسپیگری را سازماندهی می‌کردند. حکومت فعلی پایه‌های طبقاتی فحشاء را یافته است و کارهای دیگری برای آنان ترتیب داده است (یک کارخانهٔ رب گوجه فرنگی سازی در فیوش Fyush، در حوالی عدن وجود دارد که کارکنان آنرا روسپیان سابق تشکیل می‌دهند و شرکت‌های تعاونی زیر نظر Guyw نیز تعدادی از آن‌ها را جذب کرده‌اند).

م: به‌‌نظر شما زنان چگونه می‌توانند آزادی کامل خود را بدست آورند؟

ن. ب: ما نمی‌توانیم ازرهائی زنان صحبت کنیم مگر اینکه آنها را وادار به‌مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کنیم و بدینطریق آنها را به‌‌اهمیت نقششان در جامعه آشنا سازیم. در قانون اساسی‌مان تعهد به‌اصل رهائی زنان را گنجانده‌ایم. اکنون زنان این حق را دارند که در کارخانه‌ها کار کنند. با تشویق زنان به‌کار در کارخانه‌ها و رفتن به‌مدرسه ما به‌‌یک جهت‌گیری صحیح دست خواهیم یافت. دولت نیز در قوانین جدید وجود زنان را بعنوان یک قشر خاص منسوخ کرده است. هیچ‌ ماده‌ئی در قانون اساسی و قوانین دیگر وجود ندارد که بر علیه زمان تبعیض قائل شود. اگر یک زن بخواهد در یک رشته کار کند هیچکس مانع او نخواهد شد.

م: چه نوع تأکیدی بر نقشِ مبارزهٔ ایدئولوژیکی، در تلاش برای رهائی زنان، نهاده شده است؟

ن. ب: مبارزهٔ ایدئولوژیکی، خط‌مشی حزب ماست و سیاست حزب بر همهٔ اقشار جامعه تأثیر می‌گذارد امّا ما فعالیت‌های ایدئولوژیک خود را نیز در اتحادیه داریم ـ برنامه‌های اطلاعاتی، دو رادیو و تلویزیون، روزنامه‌ها، اعلامیه‌های تکثیر شده، پوسترها و سخنرانی‌های سیاسی و اجتماعی. و تجربهٔ کار کردن نیز مهم است. علاوه بر این‌ها بایست بهره‌مندی از تجربهٔ کشورهای سوسیالیستی دیگر، مانند جمهوری‌های آسیای مرکزی و کوبا را نیز افزود.