دیوار: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ بینِ خطوط.)
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[Image:4-085.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۴ صفحه ۸۵|کتاب جمعه سال اول شماره ۴ صفحه ۸۵]]
 
[[Image:4-085.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۴ صفحه ۸۵|کتاب جمعه سال اول شماره ۴ صفحه ۸۵]]
  
{{در حال ویرایش}}
+
{{بازنگری}}
 +
 
 +
 
  
 
دیوار
 
دیوار
 
+
{{چپ‌چین}}
 
سوزوکی شیرویاسو Suzuki shiroyasu (متولد سال 1935).
 
سوزوکی شیرویاسو Suzuki shiroyasu (متولد سال 1935).
 +
{{پایان چپ‌چین}}
  
 
مردی از کنار دیواری می گذشت
 
مردی از کنار دیواری می گذشت
 
 
دیواری سُست
 
دیواری سُست
 
 
که در آن رخنه ئی بود.
 
که در آن رخنه ئی بود.
 
 
چون از رخنه نظر کرد، دو دو پیکره را بازشناخت
 
چون از رخنه نظر کرد، دو دو پیکره را بازشناخت
 
 
که در دورترین دنج کشتزاری سپید در حرکت بودند.
 
که در دورترین دنج کشتزاری سپید در حرکت بودند.
  
  
 
برانگیخته و مضطرب بودند
 
برانگیخته و مضطرب بودند
 
 
و در پی کُشتن یکدیگر.
 
و در پی کُشتن یکدیگر.
 
 
آن که دستانش را از هم گشوده
 
آن که دستانش را از هم گشوده
 
 
سینه پیش داده بود
 
سینه پیش داده بود
 
 
زنی بود.
 
زنی بود.
 
 
آیا به‌جذبه و شوق آمده بود؟
 
آیا به‌جذبه و شوق آمده بود؟
  
  
 
آن که بر زمین در غلتیده بود
 
آن که بر زمین در غلتیده بود
 
 
زنده بود
 
زنده بود
 +
و سینه‌های سپید بزرگش
 +
تن را می‌گداخت.
  
و سینه
+
مرد از رخنه روی برتافت
 +
و ناگهان تٌندری سخت گوشش را آزرد.
 +
این تندر پایان بود
 +
یا تندر آغاز؟
  
آنان که بر زمین در غلتیده بودند.
 
  
  
 
[[رده:کتاب جمعه ۴]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۴]]
 
[[رده:شعر]]
 
[[رده:شعر]]

نسخهٔ ‏۳ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۰۸:۱۴

کتاب جمعه سال اول شماره ۴ صفحه ۸۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۴ صفحه ۸۵


دیوار

سوزوکی شیرویاسو Suzuki shiroyasu (متولد سال 1935).

مردی از کنار دیواری می گذشت دیواری سُست که در آن رخنه ئی بود. چون از رخنه نظر کرد، دو دو پیکره را بازشناخت که در دورترین دنج کشتزاری سپید در حرکت بودند.


برانگیخته و مضطرب بودند و در پی کُشتن یکدیگر. آن که دستانش را از هم گشوده سینه پیش داده بود زنی بود. آیا به‌جذبه و شوق آمده بود؟


آن که بر زمین در غلتیده بود زنده بود و سینه‌های سپید بزرگش تن را می‌گداخت.

مرد از رخنه روی برتافت و ناگهان تٌندری سخت گوشش را آزرد. این تندر پایان بود یا تندر آغاز؟